إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • مقدمّه:

    واژه‌ی «معنویت»، واژه‌ای است که در ادبیات تربیتی و عرفانی، در صدر لیست واژگان و اصطلاحات تربیتی و عرفانی جای گرفته است؛ هرچند در فرهنگ قرآن و حدیث با این نام چنان موقعیتی را کسب نکرده است. اما مصداق‌های عملی «معنویت» – چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی- در قالب واژه‌هایی چون «تقوا»، «زهد»، «احسان»، «برّ»، «ورع» اثرات خود را به نمایش گذاشته

  • امروزه در جهان اسلام، مسایل فراوان و جدیدی در مورد زن و مشارکت و حضور فعال آنان در زمینه‌های مختلف مدیریت کلان، ریاست ادارات، شرکت در مجالس قانونگذاری و مسئولیت‌هایی در سفارتخانه‌ها و امور قضایی و امنیتی و خلاصه کارهای سیاسی و اجتماعی، فرهنگی، علمی‌و دیپلماتیک و... مطرح است.

  • حرکت به سوی خدا

    14 مرداد 1393

    حرکت به سوی خدا یعنی چه؟ ارکانش کدام است؟ سرآغازش کجاست؟ 

    حرکت به سوی خدا یعنی انتقال از نفس ناپاک به سوی نفس پاک؛ از عقل غیرشرعی به عقل شرعی؛ از قلب کافر و منافق و فاسق یا بیمار و سنگین به قلب مطمئن و سالم؛ از روحی که از درگاه خداوند متواری است و به بندگی‌اش تن نمی‌دهد به روح خدا‌شناس و خداجویی که در برابر او کرنش می‌کند.

    نویسنده:
    شیخ سعید حوی
  •  «خدا‌شناسی» با «خداپرستی» فرق دارد؛ خداپرست کسی است که خدا قبله‌ی او/ محورِ زندگی اوست. (قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعـٰلَمِینَ) [انعام: ۱۶۲]؛ «[ای پیامبر] بگو: نماز من، عبادت من، زیستن من و مردن من همه برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است». پرسش اصلی معنویت قدسی در باب الاهیات این است

  • آفریدگار هستی انسان را موجودی دوبعدی آفرید؛ بعد مادی و جسمی او و بعد معنوی و روحی وی. قرآن در اشاره به این دو بعد می-فرماید: (إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ)[ص:71]؛ «[و به خاطر بیاور] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری از گِل می‌آفرینم.

    نویسنده:
    دلیر عباسی ـ کارشناسی ارشد فلسفه‌ اخلاق
  • انسان هم جنبه‌ی مادی دارد و هم جنبه‌ی معنوی، به عبارتی ماده و معنویت دو بال پرواز انسان به سوی کرامت و عزت است. حقیقت آن است که بی‌توجهی به هر کدام برای انسان زیان‌بار است اما در مسیر زندگی اولویت با ارزش‌‌‌های معنوی است، زیرا گرایش بیش از حد به مادیات موجب غفلت انسان و سرانجام دوری او از فضایل انسانی می‌گردد.

  • خدا را سپاس که ما را آفرید و خلعت آفرینش را به ما ارزانی نمود و به ایمان زینتمان بخشید و به ما فرصت بندگی داد، او که منتهای لطف و رحمتش شامل حال ما شده، و فرصت توبه و انابه و طاعت و عبادت حضرتش را نصیب ما فرمود.
    او که سالیان درازی است که رمضان و برکاتش را را روانه‌ی عمر و زندگی ما می‌کند، باشد که استفاده برده، و زاد تقوا برگیریم. 

  • ایمان

    03 مرداد 1393

    ایمان‌، واژه‌ی كلیدی‌ دین‌ اسلام‌ كه‌ خود و مشتقات‌ آن‌ در صدها آیه‌ از قرآن‌ مجید تكرار شده‌ است‌. گرچه‌ مفهوم‌ ایمان‌ مستقیماً در قرآن‌ توضیح‌ داده‌ نشده‌، ولى‌ درباره‌ی موضوعات‌ عمده‌ و اساسى‌ مربوط به‌ آن‌ مطالب‌ زیادی‌ در این‌ كتاب‌ آسمانى‌ آمده‌ است‌.

    موضوعات‌ عمده‌ و اساسى‌ مربوط به‌ ایمان‌ در قرآن‌ را مى‌توان‌ چنین‌ برشمرد: 1. محور اساسى‌ ایمان‌ الله‌ است‌ و از همه‌ی انسانها خواسته‌ مى‌شود كه‌ به‌ الله‌ ایمان‌ آورند؛

  • بسم الله الرّحمن الّرحیم
    اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿١﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿٢﴾ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿٣﴾ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿٤﴾ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴿٥﴾... 
    از زمانی که جبرئیل امین این آیات را بر پیامبر(صلی الله علیه وسلم) نازل کرد هزار و چهار صد و اندی سال می‌گذرد. در این مدت انسانهای زیادی پا بر روی زمین خاکی نهادند، که به پروردگارشان ایمان آوردند، و امر او را اجابت کردند، و کلامش را تلاوت کردند، و بعد از این هم تا قیامت مسلمانانی خواهند آمد،و این کلام پاک را تلاوت خواهند کرد، و از اقیانوس بیکران آن بهره‌ها خواهند برد.

  • معنای ایمان بدان جهت برای متکلمان و فیلسوفان و عارفان مسلمان اهمیت اساسی داشت که در قرآن مجید همه‌ی خواسته های خدا از انسان بر محور ایمان آوردن انسان دور می‌زند. در صدها آیه‌ی قرآن با تعبیرهای مؤکد و گوناگون از مخاطبان خواسته شده با «ایمان آوردن» به نجات خود بپردازند. در قرآن مجید چنین آمده که انسان در این عالم، دروضعیتی نامطلوب و منتهی به تباهی و نافرجامی