إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • می‌دانیم که بشر علاوه بر عقل و انصاف، که دو بال سعادت هستند، قوای غضبیّه و شهویّه هم دارد و این دو نیز دوشادوش آن دو، کمابیش در تشخیص‌ها، گزینش‌ها و سنجش‌های بشری، حضور و اثر دارند و با حضور خود، هنر‌ها را می‌پوشانند و از دل بر دیده، صد حجاب می‌افکنند! این واقعیّت چنان بی‌حجاب و چهره نماست که..

  • یكی از رویدادهایی كه در سیره‌ی پیامبر (ص) روی داده است و متأسفانه مورد سوء استفاده‌ی دو طیف خشونت‌طلب اسلامی و دشمنان اسلام قرار می‌گیرد، مسأله‌ی‌ كشتن شدن یهودیان بنی‌قریظه و كعب‌بن‌الاشراف یهودی است.

    نویسنده:
    یوسف سلیمان‌زاده
  •  «مرگ به موقع»، زمانی است که فرد در اوج کمال و پختگی و رسیدگی(بلوغ)، از شاخه ی لرزان حیات، پَر می کشد.

     میوه ای را در نظر بگیرید که تنها زمانی چیده شدن و جداشدن از شاخه، برایش به موقع و به وقت خواهد بود، که به منتهای کمال رسیده باشد. یعنی وقتی که «رسیده» باشد. میوه ای «رسیده» است که غایتِ وجودش، تحقق یافته باشد. از دانه ای کوچک و تهی دامن، به میوه ای تمام و شیرین، مبدّل شده باشد. وقتی میوه ای خام و نارَس است، چیدنش به موقع نیست. نیچه می گفت: «زندگی ات را به کمال برسان و به موقع بمیر.» وقتی به کمال برسی، مُردنت البته به آسانی و به زیبایی روی می دهد. از نگاه یک تماشاگر هم چنین مُردنی که در انتهای کمال روی داده، مثل چیدن میوه ای به بار نشسته و شیرین و رسیده، زیبا خواهد بود. 

  • در طول تاریخ، اقوام وگروه هایی بودند که برای اعتلای نام  خداوند و پیروزی و سربلندی دین اسلام متحمل رنج هایی شدند و هر کدام از آنان به نوبه‌ی خود با توجه به توانایی هایشان  در این راه گام نهادند  که  قوم کرد نیز به شهادت تاریخ توانسته است یکی از آنان باشد. به عنوان نمونه می توان به جابان (گاوان) کرد اشاره کرد که در جوار پیامبر اکرم (ص) به عنوان یک صحابه بزرگوارمی زیسته اند و یا صلاح الدین ایوبی که یکی از بزرگ ترین رهبران تاریخ بوده که بار دیگر قدس عزیز به دست ایشان آزاد شده است، همچنین ابن تیمیه‌ی حرانی از کرد های سوریه بود که سختی های زیادی در طول زندگی پر بارش به دوش کشید؛

  •  موضوع ظلم و ستم اگر چه ممکن است در بین آفریده‌های دیگر به وقوع بپیوندد اما موضوعیت آن در بین انسان‌ها بیشتر است. زیرا اگر تمام درندگان روی زمین را به جان خودشان یا به جان انسان‌های بی‌گناه و بی‌دفاع بیندازند هرگز جنایاتی مثل جنایات هیروشیما، ناکازاکی، بوسنی هرزگوین، سردشت و حلبچه که به دست «انسان» آفریده شده است نمی‌آفرینند.

  • دردِ بیکرانگی

    01 شهریور 1391

    مواجهه‌ی وجود ِ کرانمند با امرِ بیکران، همراه با لرزه‌ها و تکانه هایِ دردآور است. برای کسی که وجودی روشن و دیده ور دارد، تماشایِ زیباییِ بیکران که در ذره ذره‌ی هستی دامن گسترده است، به مثابه‌ی میزبانِ خورشید شدن است. گرما و روشنایِ وصف ناپذیرش نزدیک است که بند بندِ وجودت را ذوب کند.

  • پروردگار جهانیان را ستایش می گوییم و درود می فرستیم به اشرف الانبیاء والمرسلین و بر اهل بیت و یاران بزرگوارش.

    از خداوند متعال می خواهیم که اعمال صالح را از ما و شما بپذیرد و سال های متمادی رمضان را نصیبمان گرداند و لباس ایمان و سلامتی را بر ما بپوشاند  و زندگی سعادتمند و نفس های مطمئنه را به ما مرحمت فرماید.

    برادر  و خواهر مسلمانم: هشت اقدام مفید پس از رمضان را ذکر می کنیم، باشد که با انجام آنها پس از رمضان بتوانیم همچنان بر ایمان خود بیفزاییم.

    اقدام اول: حسابرسی

    برادر و خواهر بزرگوارم!

    نویسنده:
    اصلاحوب
  • یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ *

    اى کسانى که ایمان آورده‏اید چرا چیزى مى‏گویید که انجام نمى‏دهید *نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید* (سوره مبارکه صف: آیات ۳ و۴) 

  • رمضان و آشتی

    27 مرداد 1391

    خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ» [بقرة: ۱۸۵]. ماه رمضان [همان ماه‌] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [کتابى] که مردم را راهبر، و [متضمّن‌] دلایل آشکار هدایت، و [میزان‌] تشخیص حق از باطل است.

  • اکنون آخر نمازت است. درخت حضور که با آب وضو، ریشه دوانیده و با اوراد نماز، ساقه و شاخه گسترانیده، حالا می‌خواهد به بار بنشیند. میوه‌ای که از قلب بر می‌آید و از جنس اشک است.‌ای اشک کجایی؟ بیا مژگان را تَر کُن و آبی به صورت خاک گرفته از سجده‌هایم بزن، تا جانی تازه بگیرم و حرف آخرم را با خالق بزنم.

    نویسنده:
    کمال مولودپوری دبیر زبان انگلیسی شهرستان مهاباد