إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • بررسی وضع فرهنگی کنونی ایران و جریانهای روشنفکری موجود در آن: در زمان کنونی وضعیّت فرهنگی در ایران حالت خاصّ یافته است. تعامل زمان، مکان، اوضاع و احوال خاصّ با هم به وضع فرهنگی ویژه‌ای انجامیده است. با نگاهی از برون (از بالا) به این امر می‌توان به دو مشکل اساسی پی برد؛ یکی از این دو ناآشنایی اندیشمندان ایرانی با حوزه‌ی فرهنگی جهان اسلام است، و دیگری کاستی‌هایی است که آنان در مواجهه با فرهنگ غرب دارند.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • حضور زندگی در کودکان، به طرز سرشاری، تپنده و زنده است. شادابی، سبکبالی، صفای خاطر، تجربه ی بی واسطه ی هستی، سادگی و نگاه رازآمیز به جهان، از مؤلفه های کودکانگی است. کودکان واجدِ ویژگی هایی غبطه انگیزاند که بازآفرینی و تقویتِ آنها در ارتقایِ وضعیت وجودی ما بسیار مطلوب است. به همین سبب، کودمنشی یا کودک وارگی مورد توصیه ی فرزانگان بوده است. در نزد مسیحیان، کودکانگی ستایش می شود چرا که مسیح کلیدِ ورود به ملکوت و رازِ فرزانگی را در بازگشت به کودکی می دانست: «نزد عیسی آمدند و گفتند: چه کسی در ملکوت آسمان بزرگتر است؟ آنگاه عیسی طفلی را برپای داشت و گفت: هر آینه به شما می گویم تا بازگشت نکنید و مثل طفل کوچک نشوید، هرگزبه ملکوت آسمان ره نمی یابید.»[1]

  • اسلام هراسی در دنیای غرب ـ به خصوص در چند دهه‌ی اخیر ـ واقعیتی انکار ناپذیر است. در نوشته‌ها، سخنرانی‌ها، فیلم‌ها و... غالباً مسلمانان را افرادی بی‌فرهنگ، بی‌منطق، غیر متمدن، بنیادگرا، خشونت طلب، تروریست و غربی‌ها را افرادی با فرهنگ، منطقی، مهربان، انسان دوست و حامی حقوق بشر معرفی می‌کنند؛ و این صفات را به تمامی مسلمانان تعمیم می‌دهند؛ تعمیمی که در مورد هیچ گروه فکری، مذهبی و دینی دیگری به کار نمی‌برند.

  • امام شافعی (رح) محقق ناقد نه مقلد راکد، شخصیتی که مؤمنانه و ‌محققانه و ‌ناقدانه زیست و تندیس وجودش در زیر پتک‌ها و قلم‌های استادان مجرب دین و اخلاق چون بوحنیفه و امام مالک از ناخالصی‌ها جدا شد و ‌این استادان خمیر مایه‌ی مردی بزرگ را به تاریخ و ‌بشریت هدیه کردند. شافعی از استادانش آموخت...

  • تعامل، تقابل، اصلاح‌گری و کناره‌گیری رویکرد‌ها و مواضعی هستند که افراد و گرو‌های اسلامی اعم از سلفیه با تمام نحله‌های فکری، متصوفه، مکتب قرآن، اخوان و... با حاکمیت‌های کشورهای استبدادی در کشورهای اسلامی در گذشته و حال در پیش گرفته‌اند که سعی می‌شود هر یک از این رویکرد‌ها مورد تجزیه و تحیل قرار گیرد.

  •  اشاره‌: در پی انتشار فیلم موهن به‌ ساحت پیامبر اسلام (ص) و اقدامات چندساله‌ی اخیر در رابطه‌ با توهین به‌ مقدّسات اسلامی، در گفتگو با‌ سه‌ تن از صاحبنظران اهل سنت، چرایی انجام اینگونه‌ اقدامات، تحلیل واکنشهای مسلمانان بدانها، برخورد منطقی و راه‌کارهای اصولی تعامل و نیز جلوگیری از هتک حرمت مقدّسات دینی، بررسی شده‌ است. این گفتگو به‌ شکل مکتوب با سه‌ شخصیت زیر انجام شده‌ است:

    نویسنده:
    محمد ملازاده‌- جلال جلالی‌زاده‌- عبدالعزیز مولودی
  • آخرین نماز جمعه‌ی فصل تابستان مسجد صادقیه‌ به‌ امامت دکتر محمود ویسی اقامه‌ و بر لزوم هشیاری مسلمین و پیروی از پیامبر تأکید شد.

  • قبولي در دانشگاه و ادامه تحصيل در يك محيط دانشگاهي يكي از اهداف مهم هر دانش آموزي مي باشد. با قبولي در دانشگاه افق جديدي بروي دانشجوي تازه وارد گشوده مي شود.

    رشته تحصيلي،جو دانشگاه، همكلاسيها، هم خوابگاهي ها همه وهمه نقش موثري در شكل گيري بنيان فكري وشخصيت وي ايفا مي كنند.

    آنچه كه يك دانشجو در آغاز بايد نصب العين خود قراردهد اين است كه بپذيرد در اين محيط دانشگاهي كه گاه از آن تحت عنوان شهر هفتاد و دو ملت نام مي برند،

  • با چند پرسش فرزندم در مورد پیامبر و فیلم توهین آمیزی که چندی قبل منتشر شد مواجه شدم.

    این گفتگوی کوتاه بین من و فرزندم با این پرسش از سوی او آغاز شد: پدرجان! نشستم و با خودم فکر کردم و از خود پرسیدم چرا هر از گاهی غربی ها  اقدام به انتاج محصولی توهین آمیز علیه پیامبر اسلام- صلی الله علیه وسلم- می کنند و خشم ما را بر می انگیزند؟! آنها به چه چیزی حسادت می کنند؟ به چه دلیلی برای توهین‏هایشان شخص پیامبر را اختیار می کنند؟ آیا منطقی است که گفته شود، غربی ها به دین و پیامبر ما حسادت می ورزند؟

  • قضاوت با خودتون...

    25 شهریور 1391

    اگه همین الان روی سایت گوگل بنویسید اسلام و حقوق زن، احتمال میدم بالای هزار سایت رو در مورد این مسأله به شما معرفی کنه و به طور قطع  افرادی توی  اینترنت به تحلیل این موضوع پرداختن که در برابر روان نویسی که اونا ازش بهره مند هستن، من تنها یه مداد کوچیک دستمه که هنوز تراشیده نشده و با جبر و اجبار و تلاش مضاعف،مدادم رو روی کاغذ فشار میدم تا بلکه از فرط اصطحکاک چند کلمه ایی رو روی کاغذ ظاهر کنم...