إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • این سوره از سوره‌های مدنی بوده و پس از سوره‌ی مجادله نازل شده است. نام دیگر این سوره« اخلاق و آداب» است. این سوره مرتب مؤمنان را خطاب قرار داده و اخلاق والا و زیبا و کردار برتر فردی و اجتماعی را می‌ستاید و مؤمنان را بدان راهنمایی می‌کند.

  • دو مفهوم پسااسلامگرایی و پساانقلابی از جمله مفاهیمی هستند که در سال‌های آتی از طنین قدرتمندتری در تحلیل اندیشه‌ی سیاسی ایران برخوردار خواهند شد. ابعاد این دو مفهوم هر چند در نگاهی اجمالی چرخشی را نسبت به اندیشه‌ی روشنفکریسیاسی سال‌های ابتدای انقلاب یا اندیشه‌ی رسمی جمهوری اسلامی به نمایش می‌گذارند، اما با نگاهی موشکافانه‌تر به نظر می‌رسد این اصطلاح را نباید صرفاً‌ به مثابه امری تاریخی یا به طور اخص پایان اسلامگرایی در ایران تلقی کرد.

    آصف بیات به عنوان مبدع مفهوم پسااسلامگرایی، براین باور است که این اصطلاح مبین دو فرایند همزمان اسلامیزه کردن و نیز پسااسلامگرایی است.

  • در کامنتی که دوستانی بر پست چند وقت پیشم در باره‌ی “ابوزید” گذارده بودند، خواسته بودند مقایسه‌ای بین آراء سه اندیشمند تأثیرگذار ایرانی: شبستری، سروش و ملکیان داشته باشم که پاسخ آن را به بعد موکول کردم.

    نویسنده:
    اردشیر منصوری
  • مقدّمه:

    یگانه متن اصیل، متّقن‌ و تنها مبنای ایمانِ مسلمانان، قرآن کریم است که در کنار سنت متواتر نبوی ـ به مثابه تبیین و بَلاغ قرآن ـ بایستی بالاتر از تمام محصولات تراث مسلمانان قرار گرفته و مبنا و بنیاد و سنجهی رویکردهای آنان باشند. نتیجتاً هر موضوعی ابتدا به ساکن باید به قرآن عرضه شود و در صورت وجود اختلاف فهم در قرآن، آن فهمی که بیش از همه به روح «اخلاق»، «عدالت» و «قسط» نزدیکتر است مبنای عمل قرار گیرد. سیوطی ـ به نقل از عبدالرزاق صنعانی ـ میگوید از صحابی بزرگ عبداللّه بن مسعود پرسش شد که محکمترین آیه‌ی قرآن، کدام است؟ و وی در پاسخ این آیه را خواند: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» (النحل٩٠)[٢]

  • روزنامه المقطم که در زمان اشغال مصر توسط انگلستان در مصر چاپ می‌شد زبان حال معتمد انگلستانی است که بر مصر حکومت می‌کرد. مجاهد مجدد عبد الندیم در مجله‌ی «الاستاذ» به نقل از مسؤولان و نویسندگان این روزنامه می‌نویسد: «نویسندگان این روزنامه نه شرقی هستند نه غربی؛ اروپا از آنان ابزاری برای بیان نظراتش ساخته‌ است تا به اهداف خود در شرق دست یابد. آنان را تشویق می‌کند که با نام مدنیت به کار خود ادامه دهند و به آنان القاء می‌کند روزنامه‌ی آنان روزنامه‌ای انگلیسی به زبان عربی است». 

  • اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و بلکه تکرار اشتباهات مخرّب‌ است. به عنوان یک جامعه توانمند، به نظر میرسد تعدادی از اشتباهات را طی قرن گذشته مرتّب‌ تکرار کردهایم:

    ۱) نیاموختهایم که پیشرفت ژاپن، اروپا و آسیا تابع مدیریت بنگاه‌ها و سیستمهاست و نه ریاست افراد؛

    ۲) نیاموختهایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ و وجود جامعه مدنی شکل میگیرد و در ذهن جزیرهای یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت‌های یکدیگر را به رسمیّت‌ بشناسیم و از خودخواهیهای فکری بپرهیزیم؛

  • روش فردی که به انسان به عنوان موجودی بی اختیار و دست بسته می‌نگرد که در سرنوشت خود تأثیری ندارد، با کسی که خود را حاکم بر سرنوشت خویش می‌داند، متفاوت است، اولی همچون موجودی پر و بال شکسته است و دومی همچون پرنده‌ای آزاد و سبک بال.

  • تاکنون کلمه زیر خط فقر را شنیده‌ای؟ آیا می‌دانی دقیقا این کلمه چه معنایی دارد؟ بخدا قسم اگر می‌دانستی هرگز... هرگز از نداشته‌هایت نمی‌نالیدی...

  • «فلسطین، بزرگ‌ترین مسأله‌ی اخلاقی عصر ماست.» این گفته‌ی «نلسون ماندلا» رهبر مبارز و ملی آفریقا بود که به خاطر مشارکت در مقاومتِ مسلحانه‌ی مخفی، محاکمه و زندانی شد. ماندلا گرچه همواره پایبند به پرهیز از خشونت بود اما مبارزه‌ی مسلحانه برای او، آخرین راه چاره بود.

    خشونت همواره در همه‌جا زشت است جُز در «شرایطی» که توسل بدان بر ما تحمیل شده و به عنوان آخرین راهکار، جهتِ برون‌رفت از یک بحران، مورد استفاده قرار گیرد که از آن به «دفاع» نیز یاد می‌شود. شاید درکِ این «شرایط» بود که «کارل پوپر» را نیز واداشت تا در «اتوپیا و خشونت»، میانِ «تجاوز» و «مقاومت در برابر تجاوز»، تفاوت بِنَهَد و بر ضرورتِ تفکیکِ این دو تأکید بورزد و اولی را یک ضدّارزش و دومی را یک ارزش تلقّی کند.

  • در این چند سطر، می‌خواهیم مطالبی را راجع به یکی از آیات قرآن که دو بار بدان اشاره شده است، تقدیم کنیم که عبارت است از:" أفلا یتدبرون القرآن" یعنی: چرا در قرآن تفکر نمی‌کنند و با تدبر آن را نمی‌خوانند