إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • مسئله آزادی، مسئله‌ای است که پیشینه آن به افلاطون و ارسطو می‌رسد، کسانی که برای اولین بار علم سیاست را پایه‌گذاری کردند، بعد از آن علم سیاست، در دوره قرون وسطا دچار انحطاط شد، یا اگر به آن پرداخته شد در سیاق دین به آن توجه می‌شد، در دوره جدید این ماکیاولی بود که نگاهی جدید به سیاست انداخت و سیاست را از اخلاق و دین جدا کرد.

  • «گر بدین سان زیست باید پست

    من چه بی‌شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم

    بر بلندِ کاج ِ خشک ِ کوچه‌ی بن‌بست

    گر بدین سان زیست باید پاک

    من چه ناپاک‌ام اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه

    یادگاری جاودانه بر تراز ِ بی‌بقای خاک.» [احمد شاملو]

    مدتی است که تأمل در فیلم «هانا آرِنت» یکی از دل‌مشغولی‌های من شده است. این فیلم به گفته‌ی منتقدان بهترین فیلم در بیان ارزش تفکر و اندیشیدن است.

  •  مقدمه: 

    فشار روانی: یعنی پاره‌پاره شدن بدن بر اثر فشارهای وارده بر آن. فشار روانی در روان‌شناسی، پاسخ شخص به عوامل فشارآور و شرایط و وقایع تهدید کننده‌ای است که توان کنار آمدن او را محدود می‌کنند. 

     کلمه فشار روانی از کلمه فشار (stress) در فیزیک گرفته شده‌است. با این فرض که انسان‌ها شبیه اشیاء، مثلاً شبیه فلزات هستند و در برابر نیروهای متوسط بیرونی مقاومت می‌کنند

  • چندی پیش در گفت‌وگویی که با «مهرنامه» انجام داده بودید صحبت از مراحل پنجگانه حیات فکری خود کرده بودید. که این مراحل به ترتیب شامل: بنیادگرایی اسلام، سنت‌گرایی اسلامی، تجددگرایی اسلامی یا همان روشن‌فکری دینی، اگزیستانسیالیسم الهی و عقلانیت و معنویت. در نظر دارم بیشتر در خصوص مرزهای میان مرحله سوم و پنجم یعنی روشنفکری دینی و مرحله‌ای که الان در آن به سر می‌برید یعنی عقلانیت و معنویت پرسش کنم. برای بسیاری از اهل نظر همچنان این گره فکری وجود دارد که این دو با توجه به برخی شباهت‌هایی که با هم دارند در طول یکدیگرند و یا در عرض هم تعریف می‌شوند؟ و یا اینکه اصلا عقلانیت و معنویت حاصل نمی‌شود مگر با عبور از روشنفکری دینی؟

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • تفکر انتقادی

    29 بهمن 1392

    دکتر مصطفی ملکیان می‌گوید: «اگر بخواهیم زیر آوار اطلاعات هر روزه دفن نشویم چاره‌ای جز این نیست که جنگل اندیشه‌ها را با تفکر انتقادی هرس کنیم.» مصطفی ملکیان در نشست نقد و بررسی کتاب «راهنمای تفکر نقادانه» که در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، درباره تعریف و ضرورت پرداختن به تفکر نقادانه سخن گفت. کتاب «راهنمای تفکر نقادانه»، نوشتهٔ «ام. نیل براون» و «استیوارت‌ام. کیلی» با توضیح تفکر انتقادی سوالاتی را در این باره مطرح کرده و تمرین‌هایی نیز ارائه داده است. این کتاب با ترجمه‌ کوروش کامیاب و ویراستاری هومن پناهنده منتشر شده است.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • مصطفی ملکیان که با پروژه «معنویت و عقلانیت» توانسته ساحتی نو را در روشنفکری دینی پس از انقلاب بگستراند، اکنون پس از فروکش کردن تب و تاب دیگر نظریات روشنفکری دینی، کانون توجه بسیاری از دین پژوهان قرار گرفته است. از همین روی، فصلنامه مهرنامه در آخرین شماره خود (۳۲)، گفت‌وگوی مشروحی داشته که وی به روایت چگونگی شکل گرفتن اندیشه‌هایش تا به امروز پرداخته است. این گفتگو نقد و اعتراض بسیاری از دوستان و منتقدان ملکیان را در پی داشته، به گونه‌ای که شنیده شده است ملکیان این مصاحبه را در قبال درخواست مصاحبه کننده برای گفتگوی خصوصی پذیرفته است، نه انتشار عمومی.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • مقدمه: «برف روی کاج‌ها» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی پیمان معادی است. معادی به نسلی از بازیگران و سینماگران ایرانی تعلق دارد که در خارج از ایران متولد شدند و به تدریج و بواسطه‌ی فیلمنامه‌نویسی و بازیگری، راه خود را در سینمای ایران باز کرده و جایگاهی ویژه در میدان سینمایی ایران یافتند. معادی فعالیت سینمایی‌اش را با نگارش فیلمنامه‌هایی نظیر: «آواز قو»، «عطش»،«کما» و «کافه ستاره» آغاز کرد؛ سپس در دو اثر ماندگار اصغر فرهادی به نام‌های «درباره‌ی الی» و «جدایی نادر از سیمین» نقش‌آفرینی کرد، خوش درخشید و سپس پا در عرصه‌ی فیلمسازی نهاد. «برف روی کاج‌ها» اولین تجربه‌ی سینمایی معادی در مقام کارگردان محسوب می‌شود که بر معضله‌ی خیانت انگشت می‌گذارد.

  • چکیده:

    در جامعه ای که انسانیت زن محل بحث و جدل بود و زن را مایه ی ننگ و نکبت و بدبختی می‌دانستند و هیچ گونه حقوق و شأن و منزلتی طبق عادات مرسومه برای او قائل نبودند اسلام با ورود خود ندای «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُ‌وفِ» (بقره 228) را طنین انداز کرد چرا که قرآن کریم به عنوان عالی ترین مرجع و کامل ترین کتاب آسمانی سهم به سزائی در احیای شخصیت زن و اعاده ی حقوق وی داشته و گام های مؤثری در رشد و تعالی بُعد روحی و اعتلای بُعد فکری زنان ایفا نموده است و از این وادی زنانی پا به عرصه ی ظهور گذاشتند که تنها نظاره گر و خواننده ی تاریخ نبودند بلکه در دل تاریخ بودند، تاریخ ساختند و تاریخ ساز شدند که نمونه و الگو و اسوه‌ی زنان عالم گشتند.

  • اگر فرض کنیم روزی در سایه‌ی دلایل کاملاً روشن علمی‌تحول و انشقاق موجودات به اثبات برسد و کلیه‌ی ایراداتی که مخالفان تکامل و خلقت تدریجی بر معتقدین به تکامل وارد می‌نمایند بی‌پایه و اساس بوده و انسان با چشمان خویش شاهد تحول جانداری به جاندار دیگر باشد باز لازم است نکات زیر در نظر گرفته شود. 

    الف) انشقاق‌گونه‌ها از یکدیگر و پیدایش حیات از یک‌سو و سپس شکل‌گیری تمامی‌گونه‌های جانوری و گیاهی از آن یک‌ سلولِ منفرد اوّلیه نه تنها وجود نوعی شعور و آگاهی را نفی نمی‌نماید

  • این مقاله از جلد پنج کتاب قرآن، کتاب خدا یا محمد با عنوان خلقت، صفحات دویست و نود هفت تا سیصد و شانزده اخذ گریده است. کتاب خلقت در پانصدو هیجده صفحه در فصل اول نظریه‌های مربوط به منشأ حیات را ارائه و نقد نموده، در فصل دوم به خلقت انسان در قرآن اشاره و بلاخره در فصل سوم کتاب مراحل شکل‌گیری انسان در دوران جنینی را مورد بررسی قرار می‌دهد. 

    یکی از مباحث بسیار مهمی‌ که در داستان آدم و حوا در محافل و مجالس از آن صحبت به میان می‌آید