اندیشه اسلامی در ابتدا دیدگاهی باز و کامل داشت و در مسایل جدید بیشترین توجه را به مقاصد شریعت و قواعد اصول فقه داشت و فقط بر نظریهها استوار نبود بلکه با نمونههای عملی در جوامع بشری مطابقت میکرد و یک نمونه بسیار مهم برای آن همان فقه واقع است.
قیام امّت پیشین نتیجهی طبیعی عقلهای سلیم و افکار بدون انحراف بود.
وقتی شیخ محمد غزالی (۱۲۹۶ – ۱۳۷۵ شمسی) کتاب «سنت نبوی بین اهل فقه و اهل حدیث» را نوشت، مدعیان سلفی چهارده کتاب بر ضد او نوشتند که در همهی این کتابها نخستین اتهام شیخ غزالی گرایش به «عقل و عقلگرایی» بود.
نویسندهی این سطور نیز دقیقا به همان سبب – عقل و عقلگرایی - از سوی مدعیان سلفی متهم شد
اشاره: در بعد از ظهر یک روز زمستانی میزبان دکتر ابوالقاسم فنایی بودیم. موضوع گفتوگوی ما معطوف به دو کتاب «دین در ترازوی اخلاق» و «اخلاق دینشناسی» بود. اما به تدریج دامنه بحث به موضوعات دیگر نیز گسترش یافت. دکتر فنایی از چالشهای مطرح شده در برابر اندیشههایش استقبال میکرد و با صبر و حوصله فراوان به یکایک پرسشهای ما پاسخ گفت. هرچند این گفتگو با قدری تأخیر منتشر میشود، اما محتوای آن همچنان تازه است.
امروز اول اردیبهشت، روز جهانی سعدی است. مرکز سعدی شناسی ایران در سال ۱۳۸۱ روز اول اردیبهشت ماه را روز سعدی اعلام نمود همچنین در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز اردیبهشت ماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به عنوان روز سعدی نامگذاری شد.
شیـخ مشرف الــــدیـن سعـــدی (حدود 606- 690هـ .ق) در نوع خود، شاعری بیبدیل است که شهرتش قلمرو وسیعی از تمدن اسلامیو جهانی را درنوردیده است.
تنها انسان کودن است که چاله را میبیند و اصرار دارد که برای کسب تجربه باید خود را در آن بیفکند؛ شخص کودن از تجارب و از تاریخ درس عبرت نمیگیرد و مُصِر است که به شخصه باید طعم تلخ آزار و شکست را مزه کند. اما انسان خردمند چنین نیست زیرا سرشت پاک انسانی از بدی بیزار است و همواره خواهان خیر و نیکی است. به خاطر اهمیت استفاده از تجارب دیگران است
ملاحظاتی روششناختی درباره جریانهای فکر دینی در ایران (اقبال، شریعتی و سروش)
هدف من در این نوشتار ارائه تحلیلی کوتاه از جریان فکر دینی در ایران است. باید اعتراف کنم که سالهاست این جریان را دیگر به صورت جدی تعقیب نکرد هام. اما تصور نمی کنم این امر نقصی جدی باشد، زیرا قصد من در اینجا ارزیابی صحت و سقم دعاوی مشخص این جریان نیست بلکه تنها به طرح ملاحظاتی در خصوص روششناسی و متدولوژی آن بسنده خواهم کرد. طبیعی است که تفصیل این نکات مجال فراختری می طلبد.
وقتی ﺍﺯ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺳﺆﺍﻝ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺯﻣﺮﻩ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﮔﺮﯾﺰﺍﻧﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻣﺴﺌﻠﻪﯼ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﭼﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ؟
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﻏﻢ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
آرش نراقی: اصلاح فکر دینی فرآیندی تجویزی، تاریخی، و مستمر است. مسلمانان در هر عصر باید سویه های عقلانی و اخلاقی ایمان خود را با وسواس وارسی، و در صورت نیاز اصلاح و بازسازی کنند. اما اصلاح گران دینی همواره نگران بوده اند که به ظرافت در میانه دو حدّ افراط و تفریط، یعنی "بدعت" و "جمود"، گام بردارند. به نظر می رسد که در روزگار ما جریان اصلاح فکر دینی در اسلام میان دو حدّ آونگ آسا در نوسان است: رویکرد سنّت گرایی غیر انتقادی و رویکرد مدرنیت گرا.
بدون شک سید قطب برای اکثر جماعتهای اسلام سیاسی شخصیتی شناخته شده است و کتاب «معالم فی الطریق» او راهنمای اصلی اندیشه، موضعگیری و رویکرد جماعتهای اسلامی محسوب میشود. در بسیاری از اوقات میبینیم که اعضای جماعتهای اسلامی و جوانان آن افکار و سخنان سید قطب را در سر دارند، بدون اینکه کتابهای او را خوانده باشند یا با شخصیتش آشنایی داشته باشند.
بیش از یک قرن است که در محافل اسلامی سخن از میزان قابلیت اسلام برای اصلاح و توسعه به میان میآید؛ مشابه همان اصلاحاتی که مسحیت در قرن پانزده و شانزده میلادی با آن روبرو شد و آن را از گذشته به زمان حال رساند، از آسمان به زمین فرود آورد و به ابزاری تبدیل کرد که توانست با مدرنیته تعامل کند.
مسحیت اساساً از تغییرات روز تأثیر و تأثر میپذیرفت بدون اینکه به طور جدی به مؤسسههای دینی و شیوهی تجزیه و تحلیل و میراث سنتی آن پایبند باشد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل