فضلیت فکری چیست؟( Intellectual Virtue)
همهی ما میاندیشیم. اندیشیدن طبیعت ماست. اما بسیاری از «اندیشیدن»های ما، اگر آنها را به حال خود رها کنیم و بر آنها نظارت نکنیم، متعصبانه، بخشینگرانه، ناآگاهانه، یا آلوده به پیشداوری میشوند. ولی نکته اینجاست که تفکر ما بر کیفیت زندگی و نتیجهی کارهایمان مستقیماً تأثیر میگذارد. بیکیفیتیِ «اندیشیدن» زیانهای فراوانی به ما میرساند و بر کل زندگیمان تأثیر منفی میگذارد. بنابراین، یکی از کارهایی که شاید هر انسانی باید انجام دهد
تفکر انتقادی یا تفکر نقادانه آینهی تفکر ماست. همانطور که ما هر روز در آینه به قیافه خود نگاه میکنیم تا اگر ظاهر ناآراسته ای داشته باشیم آن را اصلاح کنیم و سپس به خودمان عطر و خوش بو کننده میزنیم تا خوش تیپ و خوش بو به نظر برسیم، با تفکر انتقادی هم به تفکرات خود نگاه میکنیم تا اگر نادرستی در طرز تفکر خود داشته باشیم، آنرا اصلاح کنیم.
ابنخلدون، مورخ نامدار تونسی است که در قرن هشتم هجری میزیسته است. کتاب بزرگ تاریخ او کتاب العِبَر است که عمدتاّ تاریخ ممالک اسلامی شمال افریقا و حکومتهای اسلامی در اندولس است. او دیباچهای بر این کتاب نگاشته که به مقدمهی ابنخلدون شهرت دارد. این مقدمهی مفصل بهعنوانِ کتاب مستقلی خوانده میشود و شهرت آن از خود کتاب العبر بیشتر است. موضوع آن شناخت جوامع و بنیادهای تاریخ آنهاست.
آیا این سخن نویسنده درست است که میگوید عربها اگر بخوانند از خواندن خود چیزی نمیفهمند؟
بدون شک این نادرست است؛ عرب نمیخواند چون از عقبماندگی رنج میبرد اما اگر بخواند گاه میفهمد و گاه نمیفهمد و در این باره مانند همهی خوانندگان امت است. فهم به پشتوانهی معرفتی انسان و سطح علمی او بستگی دارد همچنان که به میزان مطالعه و روش خواندن و نیز انتخاب کتابهای مناسب بستگی دارد.
در ذهن مردم جا افتاده است که تفکر انتقادی یعنی یک نوع فعالیت ذهنی که میکوشد کاستیها، معایب و ناملایماتی که ناقد در زندگی میبیند برملا کند. اما در حقیقت این برداشت اشتباه است. شاید علت چنین برداشتی این باشد که بخش اعظم ملاحظات و نقطهنظراتی که از جهتهای گوناگون دیده میشود عملا این گونه است. از این رهیافت بسیاری از مردم انتقاد را نوعی گله و شکایت و تظلمخواهی و بیان نارضایتی در برابر مسائلی میدانند
عناصر نقد نقد، حداقل دارای دو عنصر است و بیاین دو، ما چیزی به نام نقد نخواهیم داشت. این دو عنصر عبارت است از: داوری و خرده گیری. برای مثال، ما هنگامی درباره لباس تازه یکی از دوستانمان به نقد میپردازیم که در خصوص آن لباس و اینکه آیا برازنده قامت اوست یا نه، نظر خود را بگوییم.
مهارت تفکر انتقادی شاید این روزها بیشترین نیاز را به مهارت تفکر انتقادی یا نقادانه داشته باشیم، زیرا در هر لحظه حجم بسیار زیادی از اطلاعات درست و غلط وارد مغز ما میشود که بر کیفیت زندگیمان تاثیر زیادی می گذارد.
واژه «نقد» واژهای مبهم و چندسویه است؛ ابهامی که اغلب دو علت دارد: نخست معانی مختلف این واژه، و دوم بار عاطفی گوناگونی که این واژه در گذر زمان به خود گرفته است. این واژه امروزه در نوشتار و گفتار، بسیار به کار می رود و در هر بافت، معنایی خاص می یابد. این تعدد کاربرد و گوناگونی بافتهایی که این واژه در آنها به کار گرفته می شود. مایه آن گشته که همزمان با شنیدن آن، معانی گوناگون و گاه ناسازگاری نیز به ذهن خطور کند.
بر این اساس واژه «مدارا» که به معنای «ملاطفت و برخورد نرم» است، اگر از ماده «دری» باشد با معنای اصلی آن تناسب دارد، گویی آدمی با تحمل طرف مخالف و برخورد ملایم با او، وی را در کمند محبت خویش گرفتار میسازد، و اگر از « درء» مشتق شده باشد به این معنی است که آدمی با برخورد ملایم خویش، بدی او را دفع میکند، بنابراین در مدارا مفهوم «پرهیز و احتیاط» نهفته است. از اینرو کاربرد بیشتر آن درباره مخالفان و دشمنان و بیشتر از آن درباره غیر مخالفان کاربرد دارد.
اشارە:
حسن حنفی (٢٣ نوامبر ١٩٣٥ م) بهعنوان نواندیشی معاصر رویکردی عقلگرایانه نسبت به متون دینی دارد. دیدگاه خاصّ وی به توحید و تعریف مبسوط از آن قابل تأمّل است. وحی را عامل اساسی هدایت انسان در زندگی اجتماعی به حساب میآورد. حنفی تفسیری نوین از متن(نص) را لازمهی دنیای معاصر دانسته است و از اهداف برنامه مدوّن حنفی یعنی چپ اسلامی، نوسازی سنّت و دگرگون کردن بینش مردم در جهت اصلاح اوضاع جامعه است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل