مسؤولیتپذیری ارزشی است که به تعریف مسؤولیت پیوند خورده است؛ یعنی پایبندی به همهی معیارهایی که فرد با رعایت آنها میتواند نقش خود را به بهترین وجه ایفا کند. در نتیجه نسبت به کار خود و کارهای جنبی آن کوتاهی نمیکند.
آماده کردن فرد برای پذیرش مسؤولیت از کودکی و از مسائل مربوط به نظافت آغاز میشود؛ همچنین در مرحلهی یادگیری و پیش از اقدام به کار و درک ضرورت انجام کار به صورت آشکار تبلور مییابد و نیز در و تشخیص مسؤولیت در الگوهایی که در زندگی دارد...
امیر در نقش امیر، تابع در جای خود و پدر و پسر هر یک باید نقش خود را ایفا کنند؛ به کسی که در مشکلات پیش روی تو قرار میگیرد و خود را فراموش میکند اعتماد کن. از کسی که در صف توست و تنها برای خود کار میکند پروا کن؛ رازت را نگه دار و نسبت به آن کوتاهی نکن؛ چیزهای ضروری را به کسی که آزمودهای بسپار. رازت را به تصویر نکش یا آن را کلید قرار نده. چه وقت قرار است بفهمیم که مردانگی یعنی تلاش در کار، پذیرش مسؤولیت، ایستادگی در برابر موانع سخت، قهرمانی در میدان و جاننثاری برای میهن.
روح انسان بخشی از روح خداست این یعنی نهتنها انسان فطرتاً ارزشمند و توانمند است و میتواند انعکاسی از صفات خدا روی زمین باشد بلکه تنها با وصل و رسیدن به اصل و سرچشمه خود است که به آرامش میرسد اما در طول تاریخ، انسانها چون چیزی از خدای احد واحد نمیدانستند به دنبال این گمشده خود میگشتهاند و الههای مختلفی برای خود برمیگزیدند تا شاید جوابگوی این نیاز فطریشان و وسیلهای برای درک اصل و سرچشمه خود باشد.
إله یعنی عشق، یعنی سرچشمه حیات که مربوط به بعد الوهیت خداوند است.
3.3.2 مسئولیت نهایی
بحث مهم شکاکانۀ دیگر مربوط به مشاهداتی دربارۀ شانس اخلاقی سازنده در بخش پیشین، استدلال اصلی گالن استراوسون است که نتیجه میگیرد «ما نمیتوانیم به طور واقعی یا در نهایت از نظر اخلاقی مسئول اعمال خود باشیم» (1994: 5). (از آنجا که این استدلال، مسئولیت اخلاقی «نهایی» را هدف قرار میدهد، لزوماً اشکال دیگر همانند مسئولیت آیندهنگر (بند 2.1) و در برخی برداشتها، مسئولیت مبتنی بر انتسابگرایی (بند 3.1.1) را حذف نمیکند.) بحث با این نکته شروع میشود که یک عامل به خاطر برخی حقایق دربارۀ نحوه انتخابش، انتخابهایی را انجام میدهد:
٢.٢.٢ انتقادها از رویکرد استراوسون
اعتراضات مختلفی در مورد رویکرد نظری عمومی پی. اف استراوسون در قبال مسئولیت اخلاقی، مفروضات وی دربارۀ روانشناسی و اجتماعی بودن انسان و استدلالهای وی در مورد سازگاری جبرگرایی و مسئولیت مطرح شده است.
همانطور که در زیربخش پیشین اشاره شد، استراوسون استدلال میکند که آموزۀ درستی جبرگرایی نگرانیهای کلی دربارۀ شیوههای مسئولیتپذیری ما ایجاد نمیکند. این بداندلیل است که درستی جبرگرایی نشان نمیدهد که انسانها به طور کلی غیرطبیعی هستند
در دهههاى اخير حقيقتى به نام بيدارى اسلامى در قالب آشنايى و اقبال به دين پديدار گشته است كه مىتوان آن را حاصل تلاش تراكمى جريانها و شخصيتهاى اسلامى دانست. اين پديده همهی افراد امت اسلامى را شامل مىشود:
عالمانى كه با تعميق علم شرعى و با تدبر به دنبال فهم دقيق نص و فهم درست واقع و استنباط حكم مناسب مىباشند؛ انديشهورزانى كه نقّادانه به واكاوى مفاهيم و ميراث دينى به قصد ارائه راهحل مىپردازند؛ جوانانى كه با جديت و اميدوار در ميدان عمل حضور دارند
قضاوت نمودن دربارۀ اینکه آیا یک شخص به لحاظ اخلاقی مسئول رفتار خود است و یا دیگران و ما را مسئول کنشها و پیامدهای آنها میداند یا خیر، بخشی بنیادین و آشنا در اعمال اخلاقی و روابط میانفردی ما است.
این قضاوت که یک شخص به لحاظ اخلاقی، مسئول رفتار خود است، حداقل در تقریبی اولیه شامل انتساب برخی توانمندیها و ظرفیتها به شخص و مشاهده رفتارش (به روش صحیح) ناشی از این واقعیت که فرد این توانمندیها و ظرفیتها را دارد و اعمال کرده است، میباشد. اگر بررسی صحیح توانمندیها و ظرفیتها موردبحث باشد (و بررسی گزارشهای مختلف، هدف این مقاله است)
۱- برخورداری از نگاهی شمولی و فراگیر
به این معنا که اوّلا: شامل تمام اقشار و اصناف است که از همراهی جمعی از نیکخواهان و دین دوستان اهل سنّت کشور که از اقشار گوناگونی مانند علمای دینی، اساتید دانشگاه، فرهنگیان، دانشجویان، طلّاب، بازاریان، کارگران برخوردار است.
ثانیاً: تمامی جوانب دین را تحت پوشش و مدّ نظر قرار داده است. لذا به بهانهی کار تربیتی و تزکیه، امور سیاسی و اجتماعی را کنار نگذاشته و یا به بهانهی سیاست و اجتماع، از تربیت غافل نشده است.
موضوع اهانت به ساحت مقدس پیامبر عظیمالشّأن اسلام(ص) بیش از اینکه یک موضوع سیاسی باشد، یک موضوع اندیشگی و فکری است؛ به این معنا که با وجود تلاشهای مصلحان در طول تاریخ تا به امروز هنوز هستند کسانی که دم از تفرقه میزنند و با اهانت به مقدّسات دیگران، جمود فکری و فقر تمدّنی خودشان را به نمایش میگذارند که این نشان از فقر فکری است. دین مبین اسلام از همان روزهای نخست ظهورش، سردمدار شعار دگرپذیری و رواداری بوده است؛
ابوالقاسم فنایی: چکیده: در بخش اول، دوم و سوم این مقاله پس از (۱) طرح بحث، موضوعات زیر را بررسی کردیم: (۲) موضوع حکم اخلاقی در باب اهانت، (۳) مطلق بودن یا مقید بودنِ اهانتی که اخلاقاً نارواست، (۴) استدلالهای اخلاقی به سود ناروا بودن اهانت، (۵) «نارواییِ اهانت» و «حقِ اهانت کردن»، (۶) ناروایی اهانت و حق آزادی بیان، و نارواییِ اهانت و حقِ ناحق بودن، (۷) معنای «مقدس» و «تقدس»، و (۸) نقد ادلۀ مخالفان.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل