إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  •  اگر حجاب واجب است، آیا به صورت فردی و فقط برای مسلمانان واجب است. و یا به صورت اجتماعی و برای همگان (اعم از مسلمان و غیر مسلمان) واجب است و باید در جامعه‌ به صورت کامل اجرا شود؟ در این صورت، آیا این امر باعث ایجاد نفاق در جامعه نمی‌شود و آزادی‌های فردی دیگران نیز ضایع نمی‌شود؟ در صورتی که به صورت فردی و فقط برای مسلمانان واجب است و برای غیر مسلمانان آزاد است

    نویسنده:
    محمد حامدی
  • لازم می‌دانم مقدمتاً از این اقدام پر خیر و سود فرهنگ سقز یعنی انتشار نشریّه‌ی فصلی، مسرّت و تمجید و تشکر زایدالوصف خود را اظهار داشته و بگویم اگر چه می‌بایست مدت‌ها پیشتر از این، به این کار بزرگ فرهنگی اقدام شود و از این تأخیر بسیار متأسفم ولی اطمینان دارم که این طفل «یک شبه ره صد ساله می‌رود.» و امیدوارم در خدمت به کشور و مخصوصاً در بالا بردن سطح معلومات و هدایت افکار جوانان این سامان تأثیری به سزا بخشیده و ضمناً امکان و فرصتی خوب باشد برای بروز و ظهور استعداد و لیاقت نهفته‌ی افراد با ادب و هوش و فضل و هنر

    نویسنده:
    استاد ملا عبدالهادی افخم‌زاده
  • حجاب به عنوان یک ارزش دینی، مبتنی بر اصولی است که جای تأمّل فراوان دارد، و بدون عنایت به این اصول، نه تنها این ارزش مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، بلکه مقابله‌ی با ارزش تلقّی می‌گردد.

    اصل اوّل:

     زنان در آغاز دعوت ١٣ ساله در مکّه و پنج سال در مدینه، به همان رسم و عرف حاکم بر جامعه رفتار نموده و ملزم به رعایت حجاب نبودند. چون این ١٨ سال پیام وحی در راستای تبیین اصول عقیده و مبانی اسلامی، تأکید می‌نمود و بعد از پذیرش ارزش‌ها از نظر باور و عقیده، و تثبیت قلبی خداوند به رعایت حجاب امر می‌کند.

    نویسنده:
    محمد احمدیان-سقز
  •    عبدالقادر عَوده(١٩٥٤م) قاضی و حقوقدان مصری هنگام بحث درباره‌ی مقوله‌ی فقهی تعزیر می‌نویسد: «اصل این است که تعزیر، شامل ارتکاب اَعمال حرام و ترک واجبات است و چنین چیزی محل وفاق است. البته فقها درباره‌ی تعزیر ارتکاب فعل مکروه و ترک مستحبات اختلاف کرده‌اند و گروهی قائل به عدم مجازات برای ارتکاب فعل مکروه و ترک مستحبات ـ به شکل مطلق ـ شده‌اند و بعضی گفته‌اند که هرگاه مصلحت ایجاب کند ارتکاب فعل مکروه و ترک عمل مستحب، موجب مجازات است»[1].

    نویسنده:
    عدنان فلاحی
  •   روشنفکران دینی مفاهیم و مصطلحاتی از روشنفکران مغرب زمین وام گرفته و عین آنها را تکرار و باز خوانی می‌کنند و به عنوان رأی خویش در میان جامعه بویژه جوانان ترویج می‌دهند که اشاره به چند مورد از آنها با مختصر توضیحی خالی از فایده نیست. 

    ١- عقل یگانه مصدر معرفت است:

     روشنفکران دینی در مورد عقل بسیار غلو می‌کنند تا جاییکه آن را یگانه مصدر معارف بشری معرفی می‌نمایند و آن را پیامبر درونی و معنوی می‌خوانند و... 

     هیچکس منکر اهمیت جایگاه عقل نیست، چون بدون شک عقل مناط تکلیف و کاشف وحی و وسیله‌ی تمییز است، لیکن آنچه برای یک فرد مؤمن پذیرفتنی نیست،

    نویسنده:
    محمّد ملّازاده
  • در جهان معاصر دموکراسی به‌عنوان یک تجربه‌ی بشری، از محبوبیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. 

    انسان همواره درپی یک زندگی شرافتمندانه، متکی بر خرد و عقلانیت  و تجربه‌ی جمعی است. اگر تاریخچه‌ی دموکراسی را مرور کنیم و از ابتدای حاکمیت بشر بر سرنوشت خود، آن را با زبان و ادبیات امروزی معنی و تفسیر کنیم، یک نوع از دموکراسی نورس در ابتدای زندگی جمعی انسانها وجود داشته است.

    نویسنده:
    حسن قادری
  • قائلین به این موضوع، آیه ۱۱۹ سوره النساء را سند قرآنی ادعای خود قرار می دهند و در شرح و بسط آن به روایات متعددی نیز استناد می کنند. 

        در آیه:

    "وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" الذاریات/۵۶

    هدف از خلقت جن و انس فقط عبودیت خدا معرفی شده است. و اگر بخواهیم بیش تر موضوع تغییر خلق را در آیه ۱۱۹ سوره النساء بررسی کنیم و از آن نتیجه ای قابل قبول اخذ نماییم، لازم است حد اقل سه آیه قبل را نیز مورد مداقه قرار دهیم: 

    سوره النساء، 

         " إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا"/۱۱۶

  • امروزه عده‌ای از روشنفکران دینی بر این باورند که «پسامدرن» یعنی پایان شریعت اسلامی؛ و پایان تاریخ (تاریخ اسلام)!

     چنین نظریه‌ای از چند جهت قابل تأمّل است:

     تأمّل اول: جنگ تمدنها را نظریه‌پرداز آمریکایی«هانتینگتون» در سال ١٣٧١ مطرح کرد که بر اساس این نظریه‌ی اسلام یگانه تمدن و اندیشه‌ای است که با آن باید برخورد لازم صورت گیرد، هر چند متفکرانی چون «ادوارد سعید» آن را افسانه خوانده و دسته بسته تسلیم چنان نظریه‌ای نشدند.

    تأمّل دوم: عده‌ای از صاحبنظران بر این باورند که حمله‌ی غرب به بعضی از کشورهای اسلامی به بهانه‌های مختلف و بعضاً واهی چون «افغانستان، لیبی، عراق و اشغال سوریه» سواره نظامیان برخورد تمدّن غرب در ممالک اسلامی بودند

  • آندره مالرو نویسنده و منتقد و سیاستمدار فرانسوی جمله‌ی زیبایی دارد او می‌گوید: «در طی زندگی‌ام معمولاً از انسان‌هایی که با افکار من موافق نبوده‌اند، چیزهای به درد بخوری آموختم».

    او نه تنها تعامل و دیالوگ را با مخالفان رد نمی‌کند بلکه یادآور می‌شود که از آنان معمولاً چیزهای بدرد بخوری آموخته است، واقعیت این است افق دید انسان و عقل او تا محدوده ای برد دارد و برخی از جوانب قضایا بر او ناپیدا می‌ماند که در صورت دیالوگ با مخالف افق دید گسترده‌تری پیدا می‌کند.

    اگر دیدگاه مخالف را در رد افکار خود دیدیم این ردیه می‌تواند

  •  کشته شدن ایمن الظواهری سرکرده‌ی القاعده به دست نیروهای آمریکایی همانند بسیاری از رهبران القاعده و داعش جای تأمل است. درست است که بخش اعظم بنیانگزاران سازمان‌های جهادی و دیگر بنیادگراها در امور دینی صاحب تخصص نبودند اما با این حال، اکثر آنان اصالتاً - به اصطلاح - بورژوازی هستند و تحصیلات عالی دارند. آنان قرآن و عربی آن را می‌دانند و حتی افراد غیر متخصص آنها هم «مصطلحات اربعه» نوشته‌ی ابوالأعلی مودودی (١٩٧٩)، مؤسس «جماعت اسلامی» در هند را آموزش دیده‌اند. امام مودودی در سال ١٩٤١ مصطلحات اربعه را نوشت که به خوراک فکری «بیداری اسلامی» تبدیل شد.