إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • «تربیت‌کردن»، مانع «تربیت شدن» است!

    برداشتی آزاد از کتاب فیه مافیه

    در کتاب «فیه‌مافیه» مولوی آمده است:

    آدمی همیشه عاشق آن چیز است که ندیده است[1].

    مولوی در توصیف فهم آن گفته است:

    «این سخن، سریانی است. زنهار مگویید که فهم‌ کردم! هر چند بیش فهم و ضبط کرده باشی از فهم عظیم به دور باشی. فهم این، بی فهمی است. خود بلا و مصیبت و حرمان تو از آن فهم است. تو را آن فهم، بند است، از آن فهم می‌باید رهیدن تا چیزی شوی!».[2]

    این حکمت رازآلود و متناقض‌نما نشان می‌دهد که برای تبلیغ و ترویج یک گوهر گران‌بها باید آن را مخفی و پنهان کرد

    نویسنده:
    دکتر عبدالعظیم کریمی
  • خواندن ِغیر خدا

    کسی که به خیال ِ خطای خود نقش مستقلی برای غیر خدا قائل باشد و با قیاس بشری گمان کند در دستگاه الهی همچون دستگاه سلاطین سلسله مراتبی حاکم است و نمی‌توان مستقیماً با او ارتباط بر قرار کرد، طبیعی است که در حوادث روزگار متوسل به واسطه و شفیع گردد و به اصطلاح پارتی‌تراشی کند.

    مشرکین معاصر پیامبر چنین تصوراتی داشتند. آنها بر خلاف تصور بیشتر مردم، کاملاً به وجود خدا معتقد بودند، ولی می‌پنداشتند خدا خالقی است که اداره جهان را به فرشتگان سپرده است و باید برای جلب منفعت یا دفع شر در امور دنیا به آنها متوسل شد

  • تثلیث از آن‌دست واژه‌هایی است که در فرهنگ ما و به خصوص فرهنگ دینداری ما دارای بار منفی ارزشی است که دینداران را یاد شرک و انحراف دین مسیحیت می‌اندازد. دقیقاً معلوم نیست تثلیث از چه زمانی و توسط چه کسی وارد دین مسیحیت شده است اما از قرون وسطی به این سو و به خصوص بعد از رنسانس کلامی‌های مسیحی سعی در توجیه و تئوریزه کردن تثلیث نمودند. تثلیث اعتقادی غیر عقلانی بوده که پدر، پسر و روح‌القدس را را در عین سه‌تایی بودن، یگانه می‌انگارد.

  • نسبت دادن و نقش قائل شدن براى غیر خدا

    در بسیاری از جوامع مذهبی، حتی در پیشرفته‌ترین کشورهای صنعتی دنیا، به خصوص در ممالک مسیحی که سابقه معجزات و شفابخشی‌های حضرت مسیح در حافظه تاریخی آنان حک شده است، هنوز هزاران نفر در تعطیلات آخر هفته راهی زیارتگاه‌ها می‌شوند تا از روح عیسی مسیح، مریم مقدس و سایر قدیسین شفای دردها و گشایش گره مشکلات خود را طلب نمایند. آنها با توسل به علامت «صلیب» که نشانه‌ای از: پدر و پسر و روح القدس است، در واقع پلی به ساحل نجاتشان می‌کشند.

  • آسیب‌شناسی تربیت عادت‌گرا

    «عادت دادن»، مانع «تربیت فعال» است!

    بُعِثْتُ لِرَفْضِ العاداتِ «رسول اکرم (ص)»

    باید عادت کرد به چیزی که عادت نکرد![32] «روسو»

    «عادت دادن»، مانع «تربیت فعال» است!

    ترک عادت[33] موجب «سلامتی» است! شاید در وهله‌ی نخست این تعبیرِ شگفت‌آور بر خلاف آن‌چه تا کنون شنیده شده است باشد، زیرا گفته‌اند: «ترک عادت موجب مرض است»، ولی این گزاره‌ی نامأنوس هم خود نوعی «خلاف‌آمد عادت» است و نشان‌دهنده‌ی بیرون آمدن از تلقین‌ها و چارچوب‌های از پیش تعیین‌شده‌ای که بدون تفکر و تعقل از آن پیروی می‌شود.

  • واژه‌ی «تقدّس» و قدسیّت بخشیدن به معنای پاک و منزه دانستن و یا غیر قابل نقد بودن چیزی یا کسی از عیب و نقص است[1] که خاستگاهی دینی دارد. از آن جا که دین به طور عموم در طول تاریخ بشری، مقدّس شمرده شده است، همه‌ی امور مربوط به دین و بعضاً رهبران دینی هم به اشتباه تقدیس گردیده‌اند و بدین بهانه هرگونه نقد اندیشه‌ها و عملکردهای آنان گناه محسوب شده و جرح و تعدیل افکار آنان با نقد متون مقدّس دینی برابر گرفته شده است.

  • استاد مصطفی ملکیان در سخنرانی حاضر به ترسیم معنای زندگی عقلانی می‌پردازد و در بیان مظاهر زندگی عقلانی، از دو مولفه عقلانیت نظری و عقلانیت عملی نام می‌برند. ایشان در تشریح مولفه عقلانیت نظری به توضیح شش ویژگی ـ «اعتبار قائل شدن به قواعد منطق صورت»، «معتبر دانستن قواعد ریاضیات»، «جدی گرفتن حساب احتمالات»، «توجه به آخرین دستاوردهای علوم تجربی طبیعی و انسانی» ، «پذیرفتن بهترین تبیین در هر مساله، عمل به تشخیص خویشتن و نه دیگران» ـ می‌پردازند و در ادامه برای تبیین مشخصات عقلانیت عملی از سه ویژگی این عقلانیت تحت عنوان: عقلانیت در اهداف، عقلانیت در وسایل و عقلانیت در گفتار سخن می‌گویند و با تأکید بر عقلانیت در گفتار به تشریح مختصات آن می‌پردازند.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • «خوش‌خیالی»، یعنی دلخوش کردن به امید و آرزوهائی که در ذهن خود می‌پرورانیم، در حالی که معلوم نیست تا چه حد با واقعیات بیرونی انطباق داشته باشد. آدمی عادت دارد آینده را آنطور که دوست دارد و تمایلاتش ایجاب می‌کند ببیند. البته ممکن است ادعا شود خوش‌بینی همیشه روحیه و انرژی مثبت می‌دهد، اما طرف دیگر قضیه را هم باید دید که اگر به اتکاء خوش‌خیالی مواجه با شکست شدیم، چگونه با يأس و نومیدی مقابله کنیم؟

  • آسيب‌شناسي تربيت ديني

    زماني كه «آموزش ديني»، مانع «تربيت ديني» است!

    «دین‌دهی»، مانع «دین‌یابی» و «دین‌آموزی» حجاب «دین‌ورزی» است!

    زمانی که «آموزش دینی»، مانع «تربیت دینی» است!

    یکی از اشتباه‌های مکرری که امروزه از روی غفلت و عادت انجام می‌شود، ملازمه‌ای است که میان «منِش دینی» -یا به عبارتی «حس مذهبی»-  و «دانش دینی» قائل می‌شوند و می‌پندارند که شرط قطعی دین‌دار بودن و دینی شدن، تراکم اطلاعات و اندوخته‌های حفظی و صوری دانش دینی است،

  • قبل از هر چیز بهتر است اشاره‌ای داشته باشیم به اینکه نفس آدمی دارای ویژگی‌ای است که چون حالتی در آن تکرار شود آن حالت، صفت و ویژگی همیشگی وی می‌گردد (به عبارت دیگر تکرار خود سبب ثبات صفت نفسانی در انسان می‌شود).

    نویسنده:
    استاد ناصر سبحانی