نویسنده: مسلم خدری
هنگامی که انسان برای اولین بار « موبایل » یا همان « همراه » را به دست میگیرد شاید چیزی که بیش از همه او را به شگفت وادارد مخترع آن باشد که با اندک علمی که خدا به او بخشیده و با استعدادی که در وجود او به ودیعت نهاده چطور توانسته از آن علم بهرهها برد و در چه زمینههایی استعداد خودرا شکوفا کند. که این در حقیقت سزاوار است که او را «بارک الله» ( زنده باد ) گفت و خداوندش را «تبارک» ( بلند مرتبه.)
سالها پیش وقتی در دروس فلسفهی اخلاق، نظریه اعتدال ارسطویی را شرح میکردم، و از رذیلت افراط و تفریط، و فضیلت "حد وسط" سخن میگفتم، در همان سالها مثنوی مولوی را نیز به جّد در مطالعه گرفتم و به لباب معارف آن عاشق عارف دل سپردم.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (1)
مقدّمه
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبیّن نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی میباشد.
ماهیت انقلاب عظیم اسلامی ایران و روند مبارزه مردم مسلمان از ابتدا تا پیروزی که در شعارهای قاطع و کوبنده همه قشرهای مردم تبلور مییافت این خواست اساسی را مشخص کرده و اکنون در طلیعه این پیروزی بزرگ ملت ما با تمام وجود نیل به آن را میطلبد.
نوشتهی صلاح قاسمیانی
در حکومتهای مردمسالار بایستی دائما منشأ دمکراتیک حاکمیت تجدید گردد، لذا انتخابات به عنوان ابزار این تجدید شوندگی از اهمیت فراوانی برخوردار است. انتخابات مکانیزم اساسی ابزار خواست مردم و بیانکننده افکار عمومی در مقاطع گوناگون تاریخی است. هر چند نمی توان از نقش عوامل مهمی چون میزان توسعه و ساختار حقیقی قدرت هر کشور در تأثیرگذاری بر کیفیت انتخابات غافل بود، لیکن ساختار حقوقی و وجود قوانین منجز نیز به نوبه خود می تواند به اثر بخشی آن مدد رساند.
یک شهروند مهابادی
وضعیت شهر مهاباد در عاشورای سال 86 بیسابقه بود. در 25 سال گذشته روز دهم محرم اکثر مغازههای شهر بسته میشد و شهر چهرهای کاملاً تعطیل به خود میگرفت. حتی در سالهای قبل از انقلاب هم مغازههای خیابان اصلی بسته میشدند یا کرکرههایشان نیمه برافراشته نگاه داشته میشدند. امّا امسال اکثر مغازهها باز بودند و تنها در خیابان اصلی شهر معدود مغازههایی بسته بودند که آن هم عمدتاً شامل زرگریها میشد. هر تازه واردی از شلوغی شهر و عادی بودن آن در چنین روزی متعجب میشد.
عبدالعزیز مولودی
اعلام نتایج اوّلیهی بررسی صلاحیت کاندیداهای نمایندگی در مجلس هشتم از سوی هیئتهای اجرایی، نشان از آن داشت که برخلاف رویهی معمول هیئتهای اجرایی در گذشته، آنها نیز به جرگهی هیئتهای نظارت شورای نگهبان پیوستهاند. البته با توجّه به اینکه هیئتهای اجرایی و نظارت انتخابات کنونی هر دو از یک طیف سیاسی هستند، انتظار میرفت که هیئتهای اجرایی مانند هیئت نظارت به ردّ صلاحیت گسترده بسیاری از دگراندیشان و هواداران اصلاحات سیاسی بپردازند. بنابراین هیئتهایی که در دولتهای قبل از حقوق داوطلبین حمایت میکردند، اینک با توجّه به تغییر ترکیب اعضای آن، به عنوان حامی قدرت و لایههای محافظهکار آن، مانع از رقابتی شدن انتخابات حتی در سطح محدود شدهاند.
عبدالعزیز مولودی
یکی از خوانندگان یادداشت"دولت دینی و مشکلات آن"در کامنت محبتآمیزی به نوشته من انتقاداتی داشتند که توضیح مختصری درباره آن میدهم با این امید که زمینه بحث بیشتر را فراهم کند. در ابتدا باید گفت که مسئله قدرت و نقد آن ربطی به دولت جمهوری اسلامی یا جایی دیگر ندارد. نباید فراموش کرد که ذات قدرت سرکش است و در صورتی که مانع قانونی و محکمی در برابر آن وجود نداشته باشد، میل به تسخیر همه عرصهها دارد. این مسئله در سطح روابط فردی و اجتماعی قابل مشاهده و در رابطه با دولت بسیار آشکار است. از این نظر اگر من در اینجا و با توجه به تجربه ایران بعد از انقلاب، از آثار دولت دینی آنهم به اختصار طرح موضوع کردهام به دلیل همین شناختی است که از قدرت سیاسی دارم.
قصد دارم نکته مهمی را توضیح دهم که اکثراً در ذهن بسیاری از مردم ـ به خصوص مسلمانان ـ دارای ابهام و پیچیدگی است. اسرائیل هم از این موضوع برای جلب افکار عمومی جهانیان ـ به ویژه افکار عمومی غرب ـ استفاده میکند.
نوشته: محمّد قطب
مترجم: محسن نیکخواه
هنر .... اسلامی؟!
مگر اسلام هم با هنر پیوندی دارد؟
مگر غیر از این است که اسلام دین است و هنر، هنر؟ پس چه رابطهای میان این دو برقرار است؟ حتی اگر رابطهای هم باشد رابطهی نفرت و دشمنی است! چرا که ادیان در جستجوی «حقیقت»اند و هنر در پی «زیبایی» است و حقیقتی که مقید به حقیقت بودن است با زیبایی که مقید به چیزی نیست و رَسته و سرگشته در عالم پندار شناور است، تفاوت دارد.
عبدالعزیز مولودی
اگر نظریه سیاسی توماسهابز بر پایه نوعی نگرش بدبینانه به ذات انسان قرار داشت، در مقابل آن نظریه سیاسی جان لاک(1632-1704م) ، فیلسوف انگلیسی بر پایه خوشبینی نسبت به ذات انسان استوار شده است. شهرت فلسفه سیاسی لاک، بیشتر مدیون دومین رساله از «دو رساله در باب حکومت» اوست. فصل دوم آن با این اعلام شروع می شود که :"همه ما [انسانها] به طور طبیعی در یک وضع آزادی کامل قرار داریم. مردم، آزادی کامل دارند تا در حدود قانون طبیعی، هرعملی که می خواهند انجام دهند و با شخص خود و دارایی خود هرچه می خواهند بکنند بی آنکه از کسی اجازه بگیرند یا تابع اراده شخص دیگری باشند". لاک معتقد است که قانون طبیعی از اراده الهی نشأت گرفته و عقل بشر قادر به پی بردن به آن است. هر فردی مسئولیت دارد قانون طبیعی را که انسانها را به هم متصل کرده و هدف از آن، حفظ صلح و آرامش و جلوگیری از آسیب رساندن به یکدیگر است، وضع نماید؛ اما وقتی افراد در انجام این کار کوتاهی کنند، حکومت مدنی به وجود می آید یعنی انسانها میان خود قراردادی را برای ایجاد یک جامعه سیاسی که حامی و حافظ قانون طبیعی و حقوق طبیعی حیات، آزادی و نوعی مالکیت است، منعقد می نمایند. حال اگر فرمانروای این جامعه، حقوق افراد را نادیده بگیرد یا بکوشد قدرت مطلقهای به دست آورد، در این صورت، مردم حق برکنار کردن او را دارند. بنابراین مهمترین دیدگاههای لاک در حوزه سیاسی و مدنی که باهابز، فیلسوف سیاسی محافظهکاری متفاوت است را میتوان در چند مورد زیر برشمرد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل