مرحوم حسین عماد افشار
مقاله در لغت به معنی گفتار، مبحث، سخن، قول و فصلی از کتاب یا رساله آمده و فرهنگ معین یکی از معانی این کلمه را نوشتهای دانسته که دربارهی موضوعی نویسنده و در توضیح آن افزوده است: «غالباً نوشتهای که برای درج در روزنامه و مجله تهیه شود »
مقالهنویسی به شیوهی جدید و به صورتی که امروز در زبان و ادبیات فارسی معمول است. سابقهی چندانی ندارد و قدمت آن در کشور ما از نیمهی دوم قرن سیزدهم هجری قمری فراتر نمیرود.
آغاز کار مقالهنویسی را باید مقارن چاپ و نشر روزنامه دانست. در واقع روزنامه و مقاله همزادانی هستند که در یک زمان به وجود آمده و در بستر روزگار پرورش یافتهاند، تا جایی که با شنیدن کلمهی مقاله لفظ روزنامه یا مجله به ذهن متبادر میشود. گویی این دو با هم ارتباط دایمی و ناگسستنی دارند.
در کشورهای باختری نیز آغاز کار مقالهنویسی به سبک کنونی با اوایل قرن هفدهم میلادی ـ که نخستین نشریههای دورهای کشورهای اروپایی انتشار یافت _ مقارن است.1 در این مرحله مقالهنویسی چندان رونقی نداشت و آنچه به رشته تحریر درمیآمد، زبان تبلیغاتی حکومتهای خودکامه وقت بود، اما در مرحلهی دوم که عصر مطبوعات عقیدتی و سیاسی است با انقلاب انگلستان (89-1688) آغاز میشود و تا پیروزی جنگهای استقلال آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه در اواخر قرن هجدهم ادامه مییابد، درخشانترین دوران نگارش مقالههای تند و آتشین از طرف روزنامهنگاران به شمار میآید. در همین دوره بود که مطبوعات با بهرهگیری از آزادی بیان، حافظ دموکراسی معرفی شدند تا جایی که «ادموند بورک» فیلسوف و سیاستمدار انگلستان روزنامهنگاران را مخاطب قرار داد و گفت: «آقایان شما رکن چهارم دموکراسی هستند»2
در مرحله سوم که از دهه چهارم قرن نوزدهم آغاز میشود، ارباب مطبوعات و بویژه مقالهنویسان به کار سودمند و تا حدی مؤثر خویش ادامه دادند. اگر چه کارشناسان امر و اهل فن، این دوره را فاقد آوازه و اعتبار و نقش اجتماعی مرحله قبلی میدانند و معتقدند که از آن تاریخ به بعد، مطبوعات به صورت یک فعالیت تجارتی در آمده و دست روزنامهنگاران انقلابی و دارندگان عقاید خاص سیاسی از آن کوتاه شده است؛ با این وجود، هنوز تصور عمومیبراین پایه استوار است که مطبوعات نقش خود را به عنوان رکن چهارم دموکراسی همچنان ایفا میکنند و میتوانند در بسیاری از موارد به یاری مردم بشتابند و رسالت خود را در دفاع از حق و عدالت برعهده گیرند.
کوشش پیگیر و مداوم نویسندگان در اوایل قرن بیستم، میتواند شاهد صادقی بر این مدعا باشد. زیرا درهمین دوره، بخصوص بعد از جنگ جهانی اول که بیم و هراس گرسنگی همه جا را فرا گرفته و ترس از بیماریهای گوناگون خواب از دیدگان مردم ربوده بود این فیلم بدستان متعهد و دلسوز و یاریگران افراد جامعه بود ند که با نگارش مقالههای تند وآتشین و انتشار کتابهای سودمند، دردهای مردم را به گوش مسؤولان امر میرساندند. و بار سنگین سختیها و رنجهای درماندگان و بیچارگان را بر دوش میکشیدند و با امید دادن به دل افسردهی آنان، بر زخمهایشان مرهم مینهادند و در همه اوضاع و احوال، بازگو کردن دردها و رنجهای مردم را جزء اساسی ترین وظایف نویسندگی میدانستند.
در هرصورت چنانکه گذشت، فرهنگ معین مقاله را نوشتهای دانسته است. که برای درج روزنامه یا مجله تهیه شود. اگر چه جای درج مقالهها اغلب روزنامهها یا مجلهها است، اما مندرجات و مطالب روزنامهها منحصر به مقاله نیست، بلکه نوشتههای دیگر از قبیل خبر، گزارش، تفسیر، وحتی اگهی نیز برای چاپ در روزنامهها و مجلهها تهیه میشود که نمیتوان نام آنها را مقاله نهاد. معمولاً مقاله به آن گونه از نوشتهها اطلاق میشود که هدف نویسنده آن بررسی یکی از مسائل عملی، ادبی اجتماعی، اخلاقی و جز آنها باشد و بخواهد با پژوهش دقیق و دقت در جوانب امر، موضوعی را به اثبات رساند یا آن را نفی کند.
انواع مقاله: اگرچه مقالهها انواع گسترده و گوناگونی از نوشتهها را در برمیگیرند و هریک از مسائلی که انسان در زندگانی فردی و اجتماعی با آن روبروست، میتواند موضوع مقالهها و نوشتههای بیشماری باشد، اما به طور کلی میتوان مقالهها را به سه دسته نسبتاً متمایز: تحقیقی، اجتماعی و انتقادی تقسیم کرد و هر یک را جدا گانه مورد بحث قرار داد:
1- مقاله تحقیقی: با اینکه همه انواع مقالهها برپایه تحقیق و بررسی استوار است، اما گونهای از مقالهها را تحقیقی مینامند که صرفاً پس از تحقیق و بررسی همه جانبه به شیوهای علمیتهیه شود و درآن آخرین نتایج به دست آمده از یک پژوهش معین مورد بحث قرار گیرد. هرگاه طبیب، گیاهشناس، ادیب، مورخ، روان شناس یا هر شخص دیگری که در یکی از رشتههای علوم و فنون دارای تخصص است. به موضوع جدید و کشف تازهای بربخورد که قابل طرح در محافل علمیو ادبی و غیره باشد، دست به تحقیق میزند و نتیجهی مطالعات خود را به صورت مقالهای منتشر میکند تا مورد استفاده اهل فن قرار گیرد.
قاعدتاً تهیه و تنظیم چنین مقالههایی در حد کسانی است که در یکی از رشتههای علوم وفنون به درجهی کمال رسیده باشند. «هوراس» غزلسرای بزرگ لاتین میگوید: «نویسندگان باید موضوعهایی را برای نوشتن اختیار کنند که متناسب با اطلاعات و استعدادهای آنان است و آنگاه آنها را کاملاً مورد بررسی قرار دهند.»
هرگاه نویسندهی چنین مقالهای اصول لازم در تحقیق را کاملاً دعایت کند وبه مسائلی از قبیل یافتن نکته یا نکتههایی بدیع در موضوع توجه داشته باشد و مطالب را به صورت استدلالی و با حجتهای منتطقی بیان نماید و از استناد به حدس و گمان اجتناب ورزد میتواند از پژوهش خود نتیجهی مطلوب را بگیرد و در عین حال که به عالم علم و ادب خدمت شایستهای میکند، از ثمرههای مادی و معنوی آن نیز برخوردار شود.
2-مقاله اجتماعی: مقالههای اجتماعی چنانکه از نامش پیداست درباره موضوعاتی از قبیل امور تربیتی، وضع خانوادگی، مطالب اخلاقی وبه طور کلی مسائلی که به نحوی از انحا با جامعه ارتباط دارد، نگارش مییابند. چون انسان در اجتماع زندگی میکند، بناچار با بسیاری از مسائل اجتماعی در برخورد است و همین برخورد همواره اندیشه و ذهن او را به خود مشغول میدارد. از آنجایی که هر کس به مقتضای نوع تربیت، وضع خانواده، شغل، میزان معلومات و عوامل دیگر، از دیدگاه خاص خود به مسائل اجتماعی مینگرد بنابراین ممکن است، یک امر اجتماعی در نظر فردی مفید و قابل قبول باشد و در نظر شخص دیگری زیان آور و نامناسب جلوه کند. از هیمن جاست که در بسیاری از مسائل اجتماعی، برخورد آرا و عقاید پیش میآید و هر گروهی که طرفدار نظریهی معینی است. کوشش میکند، نحوه تفکر وکیفیت برداشت خود را در آن مورد با اقامهی دلایل و آوردن شواهد به گروه مخالف بقبولاند و نظر خود را برکرسی بنشاند.
در این گونه از مقالهها، وضع عموم مردم، روابط آنان با یکدیگر، مشکلات زندگی، ناهمواریهای اجتماعی، تضادها، تبعیضها، بیدادگریها و مطالبی از این قبیل، مورد بحث نویسندگان قرار میگیرد و آنان را وا میدارد که به تجزیه و تحلیل چنین مسائلی بپردازند و نظرات خود را برای افراد جامعه ابراز دارند.
در مقالهها ی اجتماعی, اگر مقاله مربوط به موضوعها ی علمی یا امور مربوط به جامعه باشد, از روش مشاهده و تجربه استفاده میکند و اگر با موضوعها ی ادبی و تار یخی ارتباط پ یدا کند, از مطالعه بهره میگیرند. 3
3-مقالهی انتقادی: مقالههای اجتماعی اغلب با انتقاد ملازمه دارد، زیرا وقتی نویسندهای از فضیلتها سخن میگوید، به ذکر مفاسد اخلاقی و رذیلتها هم میپردازد و آنگاه که برای ارشاد جامعه به راه ترقی و تکامل، از قلم خود مدد میگیرد، دردها و نقطههای ضعف را نیز نشان میدهد و زمانی که اصول و روشهای صحیح را مورد تأیید قرار میدهد خواه ناخواه از شیوههای ناصواب هم سخن به میان میآورد و لاجرم در بسیاری از مسائل اخلاقی و رسوم و عادات غلط اجتماعی دست به انتقاد میزند و افراد اجتماع را از کارهای درست و نادرست آگاه میسازد و در هر حال چراغی فرا راه آنان میگذراد تا صحیح را از سقیم بازشناسد و خوب و بد را از هم تشخیص دهند و همه امور را با مقیاس و میزانی درست بسنجند.
ویژگیهای مقالهنویسان: پیش از آنکه دربارهی ویژگیهای مقالهنویسان سخنی به میان آوریم، باید به یک اصل پذیرفته شده در جوامع بشری اشاره کنیم و آن، این است که از دیرباز افراد جامعه برای نویسندگان و شاعران رسالتی قائل شده و معتقد بودهاند که همهی هنرمندان به اجتماع خویش تعلق دارند و باید به حکم وظیفه و اخلاق در آثار خود، خواستها و نیازهای مردم را همچون آیینه منعکس سازند و ضمن آنکه در راه دادن آگاهیهای لازم و بیدار ساختن جامعهی خویش گامهای مؤثر برمیدارند. مردم را در جهت تحقق امیدها و آرمانهای عمومییاری دهند. در این میان بدون تردید روزنامهنگاران، مخصوصاً نویسندگانی که دربارهی مسائل مختلف علمی، ادبی، اجتماعی، اخلاقی و جز آن قلم میزنند و در طریق حفظ حقوق و آزادیهای مردم قدم برمیدارند، از مقام بالا و والایی برخوردارند. به همین دلیل نیز سطح انتظارات و توقعات جامعه از آنان بیش از دیگران است. بنابراین هر مقاله نویس باید واجد شرایط و دارنده خصوصیاتی باشد تا بتواند رسالت خود را در هدایت جامعه به نحو مطلوب انجام دهد و در کار خویش توفیق یابد.
مقاله نویسان باید نخست، از موضوع مورد بحث، اطلاعات کافی داشته باشند و با تسلط کامل به مسأله، مطلب بنویسند تا از نوشتهی خود نتیجهی مطلوب بگیرند. طبیعی است که بدون داشتن آگاهیهای لازم دست زدن به نگارش مطلبی، جز سرافکندگی وبی اعتباری خاصی نخواهد داشت.
دوم اینکه مقاله نویس باید احساس آزادی کند تا بتواند با اطمینان و بدون تشویش خاطر، مسألهای را مورد بحث و بررسی قرار دهد، آنگاه که نویسندهای دست به نوشتن مقالهای میزند چه از نظر شیوهی نگارش و چه از جهت اینکه مبادا مورد تمسخر دیگران قرار گیرد یا خشم و غضب این و آن را برانگیزد، کوچکترین نگرانی پیدا کند، قادر نخواهد بود رسالت خود را بدرستی انجام دهد.
سوم اینکه نویسنده باید به آنچه مینویسد، اعتقاد کامل داشته باشد و مطلب را با صداقت و صمیمیت مورد بحث قرار دهد تا سخن از دل برآمدهی او لاجرم بر دل نشیند.
چهارم آنکه نویسنده باید در همه احوال عفت کلام را حفظ کند وپا از دایرهی اصول و موازین اخلاقی بیرون ننهد. از بکار بردن کلمههای رکیک و ناشایست و دور از ادب پرهیز کند. ناسزا گویی و توهین به دیگران را روا ندارد. از غرض ورزی نسبت به شخص یا گروه خاصی اجتناب ورزد و همواره انصاف و مروت را در مد نظر قرار دهد.
تردیدی نیست که تملق و چاپلوسی و مجیز کسی یا گروهی را گفتن نیز از اعتبار و اهمیت نوشته میکاهد و آن را در نظر خوانندگان حقیر و بی مقدار جلوه میدهد.
عناصر تشکیل دهندهی مقاله: مؤلفان شیوهی نگارش برای مقاله چهار رکن قایل شده وگفتهاند هر مقاله باید از چهار عنصر موضوع، مقدمه، متن و نتیجه تشکیل شود. دربارهی مو ضوع همین قدر میتوان گفت که عنوانهای مقالهها ممکن است یک کلمه باشند. مانند: جنگ، صلح، امید، طوفان، فساد، امنیت، احتیاج و مانند آنها، یا از دو کلمه تشکیل شوند مثل درد کار، مرگ گرگ، پول و شیطان، راه راست، کباب غازو.. موضوع مقاله را نیز ممکن است گروهی از کلمهها تشکیل دهند مانند: طوفان در سرزمینهای مغرب، بزرگترین مرد جهان، یک شب در شانگهای، نقش سینما در جامعه و امثال آنها، همچنین امکان دارد که موضوع مقاله یک جمله خبری، پرسشی یا امری باشد، کلمه خبری مثل شبی که محمد (ص) به پیامبری رسید، خورشید همیشه زیر ابر نمیماند، راه راست گم شدن ندارد. جمله پرسشی مثل برای رسیدن به خود کفایی چه باید کرد؟ کدام راه را انتخاب کنیم؟ به کجا میرویم؟ جمله امری مثل بخند تا دنیا بر تو بخندد. چنان رو که رهروان رفتند. دریاب ضعیفان را در وقت توانایی.
اما در بارهی ضرورت عنصر دوم یعنی نگارش مقدمه در مقاله جای تردید وجود دارد. اگر چه در برخی از نوشتهها مانند گزارش فنی و اداری رسالات و تألیفات و تصنیفات، آوردن مقدمه تا حدود زیادی ضروری است، اما میتوان یک مقاله نویس را ملزم ساخت که مقاله خود را حتماً با مقدمهای آغاز کند. هر گاه مقدمه مربوط به تعریف کلمه یا کلمههایی باشد که موضوع مقاله است، میتوان برای آن محملی تراشید. اما در غیر این صورت، ضرورتی ندارد که مقاله با مقدمهای همراه باشد. چه بسا که اجبار نویسنده به آوردن مقدمه، سبب انحراف وی از مسیر اصلی نوشته باشد وآزادی عمل در نگارش را از وی سلب کند.
این امر را باید به ذوق وسلیقه نویسنده واگذاشت تا اگر مقتضی میداند برای مقالهی خود مقدمهای بنویسد و در غیر این صورت، بدون هیچ در آمدی وارد مطلب شود.
در متن که اساسی ترین قسمت مقاله و در حقیقت حاوی پیام نویسنده است، باید به تجزیه و تحلیل و توجیه و تفسیر مسأله پرداخت. و موضوع را با اقامهی دلایل روشن قابل قبول به اثبات رسانید.
نتیجه گیری هم در مقاله چندان مورد توجه نیست. بیشتر مواقع نویسندگان مسلط، پیام خود را در متن به نظر خوانندگان خود میرساندند و نتیجه گیری و قضاوت را به عهدهی خود آنان وا میگذارند. اما در این مورد هم میتوان مقاله را با کلمات قصار یکی از بزرگان دین و دانش یا بیتی از شاعری معروف که مؤید نظر نویسنده باشد، پایان داد.
اهل فن و متخصصان امر، برای مقاله نویسی قایل به مراحلی شدهاند که در پایان مقاله آنها را باختصار میآوریم و بقیهی مسائل را به ذوق سلیم و تمرین و ممارست نویسندگان این راه وامیگذاریم. مراحل مورد بحث عبارتند از:
دقت نظر در موضوع و تفکر در اطراف مسأله؛
یاد داشت رؤوس مطالب؛
تنظیم یادداشتها؛
نوشتن بندها؛
اصلاح مقاله؛
پاکنویس؛
خواندن پاکنویس؛
ذکر منابع و مأخذ.
حاشیه
1. نخستین روزنامهی منظم به زبان انگلیسی در اواخر سال 1620 میلادی در آمستردام منتشر شد ( دائرة المعارف فارسی، تألیف دکتر مصاحب و همکاران، ج 1، ص 1118).
2. برای آگاهی بیشتر از مراحل سهگانه روزنامهنگاران در کشورهای باختری بنگرید به کتاب روزنامهنگاری، تألیف آقای دکتر کاظم متعمد نژاد، ص 458.
3. هر پژوهشی را میتوان از سه طریق دیدن، پرسیدن و خواندن انجام داد. نخستین طریق را در اصطلاح روش تحقیق «مشاهده» مینامند و آن عبارت است از به کار بردن دقیق حواس و نگریستن به دیدهی تأمل در طبیعت برای آگاهی صحیح از عالم خارج.
پژوهش از راه مشاهده سریعترین و مطمئن راه برای به دست آوردن اطلاعات است، چه مشاهده و تجربه اساس دانش بشر شمرده میشود و آدمیبه یاری آن بسیاری از مجهولات را کشف کرده است. برای اینکه مشاهدهی علمیبه صورت درستی انجام پذیرد باید محقق از چند وسیله مادی و معنوی سود جوید. وسایل مادی ممکن است طبیعی یا مصنوعی باشند، وسایل طبیعی عبارتند از: حواس ظاهر که الزاماً باید دقیق، سالم و ورزیده باشند، بنابراین چشم و گوش معیوب برای تحقیق از راه مشاهده مناسب نیست. وسایل مصنوعی که باید در اختیار محقق باشد سه نوع است:
الف- آلات و ادواتی که حد و عمل حواس را گسترش میدهند و برد آنها را بیشتر میکنند. مانند: دوربین، تلفن یا میکروفون و وسایلی از این قبیل؛
ب – ابزاری که بر دقت مشهودات حسی میافزایند مانند گرماسنج، هواسنج و برق سنج؛
ج – ابزاری که قائم مقام محقق واقع میشوند و امور مورد مطالعه را با دقت تمام رسم میکنند، مانند نبض نگار، دم نگار و امثال آنها.
و اما لازمه استفاده از وسایل معنوی برخورداری از وقت، صبر، استقامت، فراست، نکتهسنجی و باریکبینی است. (برای آگاهی بیشتر از این مطالب و روش علوم طبیعی به کتابهای فلسفه و منطق بویژه منطق و فلسفه، تألیف دکتر علی اکبر سیاحی، که به وسیله کتابخانه ابنسینا چاپ و منتشر شده است، رجوع فرمایید.)
--------------------------------------------------------------------------------
«مقالهنویسی» حسین عماد افشار، رسانه، سال 1، ش 3 (پاییز1369) 44- 47.
دربارهی نویسنده:
استاد حسین عماد افشار در سال 1299 خورشیدی در شهر ارومیه متولد شد. مقاطع تحصیلی دبستان، دبیرستان و دانشسرا را در ارومیه گذراند و در همین شهر به استخدام وزارت فرهنگ سابق درآمد و پس از 15 سال معلمی به تهران عزیمت کرد.
دوره حقوق قضایی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. قریب به 10 سال در مدرسه فرانسوی رازی تهران به تدریس زبان و ادب پارسی اشتغال داشت.
استاد عماد افشار هشت سال در آبادان و یک سال در کرمان با سمت دبیری، چند و چونها و راز و رمزهای زبان پارسی را در کلاسهای ادبیات تدریس کرد. وی در طول سالهایی که به تدریس اشتغال داشت مطالعه و تحقیق و تتبع را فریضه شمرده و هرگز خود را از غور و بررسی در متون ادبیات قدیم و معاصر فارغ ندانست و در این راستا پژوهشهای مستمر خود به آرا و روشهایی دست یازید که مورد نیاز دانشجویان روزنامهنگاری و دست اندرکاران مراکز خبری بود.
استاد عماد افشار در سال 1346 با افتتاح و شروع به کار مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی که بعداً به دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تغییر نام یافت تدریس زبان و دستور و آیین نگارش فارسی در مطبوعات را که حاوی ویژگیها و کاربردهای خاص است به عهده گرفت و تا این اواخر قریب به 26 سال در این دانشکده که امروز به نام دانشکده علوم اجتماعی دانشکده علامه طباطبایی خوانده میشود به تدریس و تعلیم مشغول بوده است و از این رهگذر هزاران دانشجو که بعد از فارغ التحصیلی در مراکز مطبوعاتی و سازمان رادیو و تلویزیون و خبرگزاری و دفاتر روابط عمومیها به فعالیتهای ارتباطی اشتغال یافتهاند از محضر وی کسب فیض کردهاند. استاد عماد افشار علاوه بر تدریس مداوم در دانشگاه به طور مقطعی و موردی در مرکز آموزش مدیریت دولتی و مرکز گسترش آموزش رسانهها نیز به آموزش دروس مربوطه پرداخته است.
از ایشان تاکنون چندین مقاله پژوهشی معتبر در نشریات تخصصی و عمومیدرج شده است و مشخصاً کتابهایی را که تألیف کردهاند عبارتند از:
1- «آیین درستنویسی» سال 1349 چاپ مؤسسه کیهان انتشارات مؤسسه عالی علوم ارتباطات اجتماعی.
2- «گزارش و نگارش در روابط عمومی» چاپ اول سال 1358 و چاپ دوم سال 1372 انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
3- «دستور و ساختمان زبان فارسی» چاپ اول. کاویان سال 1346 و چاپ دوم سال سال 1372 انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
4- «شیوه نگارش فارسی در مطبوعات» چاپ اول انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی سال 1372.
نظرات