«عبدالسلام فاروقی» اهل مریوان است. وی در شهریورماه ١٣٩٧ دچار سکته مغزی شد؛ قوه‌ی بلع، قدرت تکلم، تنفس و راه رفتنش از کار افتاد و تا به امروز در بستر بیماری است. همان روزهای اول بستری شدن در بیمارستان، گفتند که چند روز بیشتر دوام نمی‌آورد؛ اما از همان روز در بستر است.
طبق گفته‌ی خودش، کاک عبدالسلام سال ۱۳۶۷ با کاروان دعوت اسلامی و جماعت آشنا شده است.
روزی از صدها روز بیماری‌اش به عیادتش رفتم و پرسیدم چگونه با جماعت آشنا شدی؟ گفت: زمان جنگ برادران یکگرتو(اتحاد اسلامی کردستان عراق) در مریوان پناهنده بودند. روزی یکی از آنان را در بازار دیدم که کودکش را در آغوش گرفته بود. برایم سؤال بود که در عرف آن زمان کە مردها در بازار با دست خالی و ده متر جلوتر از زن و بچه بودند، چگونه مردی کودکش را در آغوش بگیرد، مگر اینکه اخلاق ویژه‌ای داشته باشد و این اتفاق، آغاز آشنایی‌ام با مدرسه‌ی تربیتی اخوان‌المسلمین بود.
کاک عبدالسلام در این هفت سال بیماری چنان امید و ایمان و رضایتی از خدا دارد که وصف‌ناپذیر است.
بگذارید شرایط بیماری‌اش را بگویم، در حلقش سوراخی ایجاد کردند و لوله‌ای گذاشتند و از این راه نفس می‌کشد آن‌هم به سختی. توان راه رفتن ندارد و به‌جز دستشویی و حمام، تمام ساعات شبانه‌روز، روی تشک طبی بستری است.
توان بلع نداشت کە بە مرور بهتر شد و اما خوردن هر لقمه با سرفه شدید همراه است. همزمان با این بیماری قدرت شنوایی‌اش کم شده است. چندین ماه توان تکلم نداشت و با نوشتن، پیغامش را می‌رساند؛ اما با امید، توکل و ایمان الان سخن می‌گوید اما تمام کلماتش واضح نیستند. سرفه و ترشحات ریه به‌حدی است که روزانه دو بسته دستمال کاغذی مصرف می‌کند.
این سرباز گمنام جماعت عملاً نشان داد که قرآن بهترین همدم او است و در این ایام سخت و طولانی بیماری چند بار قرآن را با تفکر و تدبر خوانده و حضور ذهن کلی از آیات و داستان‌های قرانی دارد.
در یکی از ملاقات‌ها به من گفت: من بنده‌ای غافل از عظمت قرآن بودم و خداوند این‌چنین من را زمینگیر کرد تا فرصتی فراهم شود که من بفهمم این کتاب چگونه کتابی است!
این فرزند بیداری اسلامی، اکنون پس از هفت سال بیماری، میز مطالعه آورده و چند کتابی تهیه کرده و روزانه به مطالعه‌ی آنها مشغول است.
از پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل شده است که می‌فرماید: «الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ». پس از آشنایی با بیداری اسلامی و جماعت، محبوب کاک عبدالسلام دعوت دین و افزودن سربازان دعوت بود و چند نفر از برادران فعال جماعت مستقیم یا غیر مستقیم به‌واسطه‌ی این سرباز جماعت، وارد کاروان دعوت اسلامی و همراه جماعت شده‌اند. در دوران بیماری کاک عبدالسلام بارها به‌جای سخن گفتن از سختی بیماری، خاطرات آن دوران را بازگو کرده و چند روز پیش اسم چند نفر را آورد که احساس می‌کرد در دعوت کردن و همزیستی با آنان کوتاهی کرده و اگر از بیماریش شفا یابد، این وظیفه را انجام خواهد داد.
در این هفت سال، کسی نشنیده که سخنی از سختی بیماری و یا هر گونه کلامی که نشانی از نارضایتی باشد بر زبان جاری کرده باشد؛ اما ده‌ها بار کلام حامل شکر و رضایت را از وی شنیده‌ایم.
همیشه درباره‌ی بیماری‌اش، می‌گوید: این هدیه‌ی الهی به من است اما مردم درک نمی‌کنند و مردم چه می‌دانند هدیه‌ی واقعی چیست!
هنگام سرفه‌های شدید و نفس‌گیر از ته قلب می‌گوید: الله گیان، الله گیان.
وی از این‌که احساس می‌کند اسباب زحمت برای خانوادەاش شده می‌گوید: تنها مشکل من این است اطرافیانم به زحمت افتاده‌اند وگرنه خودم هیچ گلایه و اعتراضی ندارم.
همسر بزرگوارش؛ «داده فوزیه فاروقی» آن بانوی صاحب قلب سلیم، غیرت دینی، زبان شاکر، قانع به زندگی، به رغم این‌که نیم قرن از زندگی‌اش گذشته و سختی‌های زیادی در زندگی دیده و هفت سال است که خانه‌نشین است و از ده‌ها آرزو و خواسته صرف نظر کرده و در خدمت همسر بیمارش است، اما این شرایط، از علاقه‌ی کم‌نظیرش به دین، دعوت و آموختن قرآن نکاسته است. 
هفته‌ی قبل، شرایط بیماری سخت شد و کاک عبدالسلام دوباره در بیمارستان بستری شد. در این هنگام من با یکی از عیادت‌کنندگان در باره‌ی آیات قرآن سخن می‌گفتم. پس از آنکه عیادت‌کننده رفت، جلو آمد و گفت: شنیدم در باره‌ی آیات قرآن سخن می‌گفتید. دوست دارم من هم بدانم. من هم توضیح دادم و او آنچنان سرا پا گوش بود و در این آیات فرو رفته بود و در برابرشان تواضع نشان می‌داد و حسرت می‌خورد که چرا در دوران جوانی و نوجوانی این مفاهیم را فرا نگرفته است...
سخن به درازا کشید و نوشتنی بیش از این است؛ اما از برادران و خواهران انتظار می‌رود بیش از این، با این بنده‌ی خدا همراهی کنند و به ملاقاتش بشتابند چرا که در حدیث صحیح از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) آمده است:

عن أبي هريرة رضي الله عنه: أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: «حقُّ المُسلمِ على المُسلمِ خمسٌّ: ردُّ السلام، وعِيَادَةُ المريض، واتباع الجنائز، وإجابة الدَّعوة، وتَشميتُ العاطِس». [صحيح] - [متفق عليه]

ابو هريره - رضى الله عنه - از رسول الله - صلى الله عليه و سلم - روايت مى‌كند كه فرموده‌اند: "حق مسلمان بر مسلمان، پنج مورد است: جواب سلام، عيادت بيمار، و همراهى جنازه، و قبولى دعوت و دعا براى عطسه‌كننده".  

«مَنْ عَادَ مَرِيضًا أَو زَارَ أَخًا لَهُ فِي الله، نَادَاهُ مُنَادٍ: بِأَنْ طِبْتَ، وَطَابَ مَمْشَاكَ، وَتَبَوَّأتَ مِنَ الجَنَّةِ مَنْزِلاً». [حسن به روایت ترمذی وابن ماجه و احمد]
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ عَادَ مَرِيضًا أَو زَارَ أَخًا لَهُ فِي الله، نَادَاهُ مُنَادٍ: بِأَنْ طِبْتَ، وَطَابَ مَمْشَاكَ، وَتَبَوَّأتَ مِنَ الجَنَّةِ مَنْزِلاً»: «هرکس بيماری را عيادت کند يا به خاطر الله به ديدن برادرِ دينی‌اش برود، منادی او را ندا می‌دهد: خير ببينی و رفتنت مبارک باد و برای خود خانه‌ای در بهشت فراهم کردی». [حسن - به روایت ابن ماجه]
هرکس به عیادت بیماری برود یا برادرِ دینی‌اش را به خاطر الله متعال ملاقات کند، مَلَکی از جانب الله او را ندا می‌دهد که: از گناهان پاک شدی و به پاداش فراوانی نزد الله دست یافتی و خانه‌ای در بهشت جهت سکونت برای خود مهیا کردی.
متاسفانه در اوایل بیماری ملاقات و عیادت فراوان و بعضاً خارج از حوصله‌ی بیمار است؛ اما پس از مدتی بیمار به حال خودش رها می‌شود. چنین بیماری بە عیادت و دیدار دوستان، برادران و خواهران ایمانی، خویشان و آشنایان بسیار نیازمند است و خدا می‌داند چقدر بە زنگ تلفن و زنگ اخبار خانه‌اش دلخوش و خرسند است!


بدون شک عیادت این بیمار، عیادت یک عارف اهل دل است و اگر از کلاس تربیتی سودمندتر نباشد، کمتر نیست.


به تأسی از پیامبر نور و رحمت صلی الله علیه وسلم که به عیادت یکی از همسرانش ‌رفت، دست راستِ خود را روی بيمار ‌کشيد و فرمود: «اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ، أذْهِبِ البَأسَ، وَاشْفِ أنْتَ الشَّافِي، لا شِفَاءَ إِلا شِفاؤُكَ، شِفَاءً لا يُغَادِرُ سَقَماً» می‌گوییم: «بار الها، ای پروردگار مردم، بيماری‌اش را برطرف کن و چنان بهبودی و شفايی عنايت فرما كه هيچ بيماری باقی نگذارد. چون شفادهنده تویی و هيچ شفايی جز شفای تو وجود ندارد. خداوندا، ای شفا دهنده در بستر و به پشت خوابیدن در ٢٠٠٠ روز امتحانی سنگین است و این بنده‌ات تا به امروز این امتحان را نیک پاسخ داده است. خدایا با رحمت خودت و در پاداش ده‌ها مجاهدتی که این بنده‌ات در راه تو‌ کرده، او را شفای عاجل و کامل عنایت فرما.
وما ذلک علی الله بعزیز