عبدالغفور گردهانی
هیچ انتخابی مطلقاً بهترین و عالیترین نوع انتخاب نمیباشد. علت این امر به یک نسبیت همیشگی دانش بشر به انتخاب شوندهها بر میگردد. وقتی ما با دانش خود چیزی را انتخاب کردیم امکان مییابیم که آن را در دایره ی عمل هم به آزمون بگذاریم و پس از آزمایش است که محک عدل را بر سر آن میزنیم. در دنیای هر کس هر آنچه که فهمیده میشود و با آن تعلق برقرار میشود مورد پسند قرار میگیرد و به سبد انتخاب میرود. صاحب سبد و سبد هر کدام گنجایشی دارند که البته گاهی میتوان ظرفیت هر یک را بالاتر برد.
مولف: جان اسپوزیتو
مترجم: مهدی حجت
یکسانپنداری ناسنجیده اسلام و بنیادگرایی اسلامی با افراطگرایی، داوری درباره اسلام تنها از روی کسانی است که کاملاً ویرانگرند ـ معیاری که برای یهودیت و مسیحیت به کار برده نشده است ... درسهایی وجود دارند که باید از گذشته آموخت، گذشتهای که در آن ترس از تهدید عظیم و یکپارچه شوروی اغلب آمریکا را از دیدن تنوع و چندسانی بلوک شوروی ناتوان ساخت و منجر شد به حمایت ناسنجیده این کشور از رژیمهای دیکتاتوری (ضدکمونیست)، بعلاوه این ترس «جهان آزاد» را قادر ساخت تا سرکوب مخالفت مشروع و نقضهای مکرر و دامنهدار حقوق بشر از سوی حکومتهایی که دارای برچسب مخالف «کمونیست» و «سوسیالیست» بودند را تحمل نماید. این نیرومندترین قدرت در خاورمیانه و آفریقای شمالی است. حکومتها در برابر آن به خود میلرزند. اعراب در همه جا برای نجات از فلاکت و بدبختیهای مختلف خود به آن متوسل میشوند.
حسین سلیمانپور
سال 1386خورشیدی به اتمام رسید. سالی که آن را مقام رهبری مسمی به "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نمود تا ادیان، مذاهب، قبایل و طوایف مختلف ایران اسلامی را گردهم آورده، مشکلاتشان را از راه صحیح حل نماید و خواستههایشان را از طریق دیپلماتیک برآورده سازد و از طرفی، تا حدی مانع اقدام کشورهای اسلامیای شود که احتمال میرفت علیه ایران موضعگیری نموده و بعد از قرار دادنش در تنگنای سیاسی، آن را به انزوا بکشانند.
پروین اعتصامی
مادر موسی چو موسی را به نیل
در فِکند، از گفته ربّ جلیل
خود زساحل کرد با حسرت نگاه
گفت که ای فرزند خُرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کِشتی بیناخدای
گر نیارد ایزد پاکت به یاد
آب، خاکت را دهد ناگه بباد
وحی آمد که این چه فکر باطل است
رهرو ما اینک اندر منزل است
هرچند برخوردهای قانونی و گاه فراقانونی تند یا ملایم با رسانهها و مطبوعات در دورههای گوناگون تاریخ کشور وجود داشته، اما سال 86 را میتوان سال خداحافظی با رسانههای منتقد دولت دانست؛ سالی که برخورد با رسانهها دستکم شیوهای متفاوت داشت و حتی برخی رسانههای مدافع دولت نیز آن را تجربه کردند.
دلیر عباسی
مقدّمه: حسن محمود محمد کریم در کتابش «خوێندنهوهیهکی نوێ بۆ مێژووی کورد» میگوید: « هر ملتی که حکومت نداشته باشد، صاحب هیچ چیزی نیست و تمام آثار گذشتهی آن نابود خواهند شد ملت بیحکومت، مانند باغ بیحصار است.» اولین حکومت در تاریخ بشریت، حکومت پیشدادیان بود که کردها آنرا تأسیس کردند و اولین کسی که تمدن و مدنیت را بنا نهاد «جمشید» بود که او نیز کُرد بوده است و اولین انقلاب تاریخ، انقلاب کاوه بر علیه ضحّاک بود و اولین انقلاب پیروزی که از کوه سر برآورد و علیه ظلم و ستم شهری شورید، انقلاب کردها به رهبری فریدون بود.
بخشی از نامه استاد ناصر سبحانی خطاب به پیامبران بزرگوار الهی دربارهی بمباران شیمیایی حلبچه در 16-19 مارس 1988
استاد شهید ناصر سبحانی
ترجمه: عزیز صادقی
نامهای که نوشتن آن آسان نبود با مرکب خون مباح گشتهی «شهیدان حلبچه ». اگر خونهای ریخته به زهر مصنوع کارگاههای شیمیای آلوده نمیگشت. تقدیم به ساحت مقدس پیغمبران(س)، تا پیامبر خاتم (ص) بر ایشان قرائت نماید زیرا وی بیشتر از همگان به سرزمین مقصد نامه نزدیک میباشد. از فرزندان امتی که مدتهاست امواج بلا و مصیبت ایشان را در نوردیده تا به امروز که روز بمباران شیمیائی حلبچه است.
دکتر محمدعلی توفیقی در مصاحبه با روز
سامان رسولپور
به دنبال لغو امتیاز دوهفتهنامه "هاوار" پس از انتشار45 شماره و به دستور هیئت نظارت بر مطبوعات، دکتر محمدعلی توفیقی، عضو شورای سردبیری هاوار، عضو انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گفتگو با روز از دلایل تعطیلی "هاوار" وهمچنین فضای حاکم بر مطبوعات کردی سخن گفته است. "هاوار" نشریهای کردی- فارسی بود که به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی "سیدهاشم هدایتی" در مناطق کردنشین ایران و با رویکردی اصلاحطلبانه و انتقادی منتشر میشد.
اشاره: یادداشت زیر را حدود 10 سال قبل در سالروز تولّد پیامبر اسلام(ص) نوشتهام که در مناطق اهل سنّت و کردنشین ایران معمولاً مراسم مولودیخوانی برگزار میشود. یادداشت را در شرایطی نوشتهام که دولت آقای خاتمی حاکم بود و به طبیعت آزادهی خودشان، فضایی را مملوّ از تساهل فراهم کردند که آثار ایجابی در داخل سیستم و درخارج از آن(میان اهل سنّت)ایجاد کرد. این دوره، دولت مستعجل بود و یک انتخابات از نوع دیگر، دستاوردهای حاصل را به محاق فراموشی برد.
عبدالعزیز مولودی
از 16 تا 19 مارس 1988، بمبهای شیمیایی بر سر حلبچه فرود آمدند و در نتیجهی آن، بیش از 5هزار نفر بینوا جان باختند و هزاران نفر زخمی شدند که تا امروز هم از آثار برجای مانده آن رنج میبرند و این درد همچنان ادامه دارد.
هرچند تاکنون با یادمانها و برنامههایی جنبی آن، خاطرهی فاجعهی حلبچه در اذهان مردم کرد زنده نگهداشته شده و حدّاقل سالی یکبار موضوع بحث میشود؛ امّا به گمان من هنوز این مسئله بهصورت پرسشی بنیادین در ذهن، اندیشه و خودآگاه ما مطرح نشده است. تقریباً تمام واکنشها نسبت به آن احساسی و بهصورت بروز برخی رفتارها و احساسات، در جمعها و نشستهای گذرا بوده است و در این رهگذر نیز بسیاری از آن بهرهبرداری نمودهاند. این واکنشها بنا به اعتقاد شیرزاد حسن- داستاننویس کرد- بهجای اینکه عقل مخاطب را مورد خطاب قرار دهد، در پی خطاب قرار دادن احساس و حسّ ترحّم مخاطب است تا بهوسیلهی بیان فجایع انسانی مذکور که در مورد کردها مکرّر اتفاق افتاده است، خود را به دیگران بشناسیم و وارد تاریخ شویم.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل