إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

فرهنگ و اجتماع

  • • گفت‌وگو با منصور بهرامی‌روانشناس و عضو انجمن بین المللى تحلیل رفتار متقابل

    على دوستى، سمیه صیادی‌فر

    متأسفانه در جامعه ما شادى حذف و حبس شده و شاید هیچگاه روى آوردن جوانها به شادیهاى کاذب آسیب شناسى نمی‌شود؟
    اما چرا همیشه پیش از پیدا کردن علت و رفع آن، تنها به معلول و حذف موقتى آن می‌پردازیم! جو جامعه ما تحت تأثیر اتفاقاتى غم‌انگیز چون جنگ و از دست دادن هزاران عزیز، همچنان جوى غم انگیز و عبوس است. گویى شادى و شاد بودن یعنى مخالفت با روحیه تلاش، جدیت و مدیریت صحیح امور. این یکى از بزرگترین اشتباهاتى است که جامعه ما مرتکب شده است.


  • عبدالرؤوف آذری - سردشت

    مدیریت بر گوش‌ها:
    اشاره‌: در یادداشت‌های قبلی، بر مدیریت و رهبری تلنگری زدیم و اهمیت آن‌را یادآور شدیم و گفتیم که مدیریت در برهه‌ی حاضر از ضروری‌ترین سلاح‌هایی است که آدمیان باید به شیوه‌ای اصولی آن مجهز شوند و از آن‌جا که در مواجه با مدیریت و رهبری‌ معمولاً مدیریت بردیگران به ذهن متبادر می‌شود و بعضاً این مدیریت را به مفهوم عام مدیریتی می‌پذیرند. در این سلسله بر آن بوده و هستیم تا انواع مدیریت را در سه مقوله‌ی (مدیریت‌ برخود، دیگران و اشیا و طبیعت) بررسی و مورد مطالعه قرار دهیم. تاکنون در مبحث مدیریت برخود، مدیریت بر چشم‌ها را به عنوان زیر بخشی از مدیریت بر جسم بیان کردیم، اینک در ادامه‌ی آن، مدیریت برگوش‌ها را مطرح خواهیم کرد.


  • عبدالغفور گردهانی

    تعاریف:
    آموزش(Education):عبارتست از کسب آن گونه شناخت از طریق کارآموزی و رشد و توسعه که تفکر را غنا، ‌رفتار را بهبود و مهارت‌ها را افزایش بخشد.
    رشد و توسعه(Development):مجموعه برنامه‌های در بر گیرنده تحول و تکامل مهارت‌های تحلیلی و نیروهای رهبری در افراد به منظور افزایش توان سرپرستی، ‌نظارت و مدیریت در آنها.


  • رسول پیروتی کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان

    «ما تاریخی بسیار طولانی داریم امّا حافظه تاریخی ما بسیار کوتاه است»
    چکیده:
    سردار عزیزخان مکری نمونه‌ای است از مردان ولایت مکری که زندگی سخت و تربیت عشیره‌ای دامنه‌های زاگرس از آنها مردمانی با اراده و دارای روحیه نظامی‌بالایی ساخته است. سردار در شهر مرزی سردشت از ولایت مکری چشم به جهان گشوده و از این گوشه ایران خود را به دربار سلاطین قاجاری در تهران رسانیده و از هفت خوان فامیل بازی و اشراف سالاری‌های قدرت گذشته و به قله مناصب و قدرت در دستگاه قاجاری دست یافته است.


  • نویسنده :‌هادی خانیکی


    اعتماد: مسئله‌ی تحزب و نسبت آن با «قوت و ضعف جامعه‌ی مدنی»، «توزیع و تمرکز قدرت سیاسی» و مشارکت و رقابت قانونمند «نخبگان» از جمله مسائل دیرپا و در عین حال دائماً مطرح جامعه ایرانی بوده و هست.

  • گفت‌وگو با علیرضا علوی‌تبار، عضو هیات علمی دانشگاه و تحلیلگر سیاسی؛

    علی نصیری

    اشاره‌: دکتر علیرضا علوی‌تبار از تحلیلگران سیاسی - اجتماعی جامعه است که نگاه پررنگی به زیرساخت‌های اجتماعی و تغییرات لا‌یه‌های گوناگون اجتماعی دارد و به اصطلا‌ح، تحلیل‌هایش از نگاه جامعه‌شناختی برخوردار است. علوی‌تبار در این گفت‌وگو قبل از هر چیز تأکید دارد که برای تحلیل حوادث جدید جامعه ایران نباید انتخابات به ویژه دوره نهم ریاست جمهوری را به عنوان منعکس کننده وقایع درونی جامعه دانست.

  • احساس ضرورت اصلاح ساختارهای موجود کشور در سالهای اخیر و نیاز به‌ تغییرات اجتماعی بیشتر جهت گسترش جامعه‌ی مدنی و نهادهای آن، واقعیت عینی جامعه‌ در حال گذر ایران است. اگر چه این نیاز نه تنها برای محافظه‌کاران و لایه‌های قدرتمند حامی آن‌ها قابل درک نبوده، حتی در برابر آن بسیار مقاومت هم کرده‌اند که روند روبه قهقرای حوزه‌ی مدنی در دو سال اخیر مؤید این ویژگی است؛

    نویسنده:
    عبدالعزیز مولودی - دکتری علوم سیاسی
  •  دکتر چاندرا مظفر (Chandra Muzaffar) از جمله فعالان حقوق بشر و اساتید دانشگاهی در مالزی است. او در برخی از دانشگاه‌های مالزی صاحب کرسی تدریس است و تا چندی پیش، رئیس مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها در دانشگاه مالایا بوده است.
    گفت و گو با : دکتر چاندرا مظفر

  • احسن الحال

    22 آبان 1386

    یا مقلب القلوب و الأبصار و یا مدبر اللیل و النهار و یا محول الحول و الأحوال حول حالنا الی أحسن الحال

    به منزل کوش همـــــــچون مه نو
    در این نیلی فضا هر دم فزون شو

    اگر چشمی گشای بر دل خویش
    میان سینه بینی منــــزل خویش


  • عثمان عباسی

    در هر جامعه‌ای نیک و بد، زیبا و زشت، شرافتمندانه و ننگ‌بار و به طور کلی ارزشها معلوم و معین وجود دارد، ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری اطلاق می‌شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار آن پی برده و به صورت واقعیات و اموری در آمده‌اند که نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه را برآورده می‌سازند، به بیانی دیگر هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است.