إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

فرهنگ و اجتماع

  • مرزهای زبان من، مرزهای جهان من است. (ویتگنشتاین)   

    از اینجاست که لازم می‌آید بر این موضوع اعتراف کرد: سیری که انسان برای کنترل –چه در وجه درونی آن و چه در وجه بیرونی آن- طی می‌کند، سیری است که از زبان آغاز می‌شود، زبان وجود ذهنی می‌آفریند و وجود ذهنی امکان احساس کنترل و این امکان به اتفاقی در واقع منجر می‌گردد، با قبول این مسئله می‌توان این فرض را که مدعی است نام یک فرد تداعی گر کنترل آن فرد می‌باشد، تأیید کرد. 

  • 4- زولتان کودای:

    در بینابین سالهایی که دالکروز و ارف متد‌های خود را به جهان ارائه می‌کردند، زولتان کودای(Zoltán Kodály) اهل مجارستان بخاطر ضعف آموزش موسیقی در کشورش اقدام به تدریس روشی در جهت ارتقای سطح آموزش موسیقی نمود و در سال 1906 دست به کار تحقیق و انتشار آوازهای مجاری شده و معتقد بود برای اینکه بخواهیم موسیقیدانی را تربیت کنیم بهترین راه، انتقال میراث موسیقیایی هر کشور به کودکانش می‌باشد؛ او فراگیری موسیقی را برای کودکان ضروری می‌دانست. 

  •  

    هم اکنون فوتبالیست‌های خوبی از ایران در کشورهای مختلف اروپایی بازی می‌کنند که می‌توانند با حضور خود قدرت مضاعفی به تیم ملّی ببخشند، اما مشکل بزرگ بازیکنان ایرانی‌‌تبار شاغل در اروپا برای پیوستن به تیم ملّی وضعیت سربازی آنان می‌باشد که حتی سرمربی تیم ملّی ایران را به تکاپو واداشته تا در همین رابطه نشستی را با مسئولان نظام وظیفه برگزار نماید. 

  • هر قدر واژه‌ای کمتر به زبان آید، بیشتر به گوش می‌رسد. «فرانچسکوی قدیس» 

    «تربیت کلامی»، مانع «تربیت عملی» است! 

    امروزه در مراکز تعلیم و تربیت پیشرفته، بر اساس آخرین یافته‌های تحقیقاتی به این نتیجه رسیده‌اند که عمیق‌ترین و مؤثّرترین روش‌های تربیتی در قالب غیررسمی‌ترین روش‌ها نهفته است[1]. شاید این ره‌آورد برای عده‌ای تعجب‌برانگیز باشد که چگونه می‌توان با الگوهای غیررسمی و غیر کلامی، رفتار فرد را تغییر داد؟

  • چکیده: 

    تحقیقی که پیش روی شماست پژوهشی است درباره تحلیل روانی وضعیت عدم بیان نام شوهر در گفتار زنان شهرستان جوانرود[1]. تا آنجایی که امکان جستجو برای محقق بود، این پژوهش در جایی انجام نشده و تحقیقی با این نام به ثبت نرسیده است. 

  • «هر رنج که شما می‌برید بر او[پیامبر] گران می‌آید» (عَزیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتّم: سوره توبه: آیه 128) 

    «گاهی كه به نماز می‌ایستم، دوست دارم آنرا طولانی بخوانم. در آن اثنا، صدای گریه‌ی كودكی به گوشم می‌رسد. آنگاه، نماز را مختصر می‌خوانم تا باعث آزار مادرش، نشوم». (حدیث نبوی، بخارى:707)

  • نیمه‌ی اوّل سال 90 شهرستان مهاباد، شاهد از دست دادن دو نفر از نخبگان اهل قلمش بود. اما نه شهر بر آنان گریست و نه بر سوگشان نشست و حتی کمبودشان را احساس نکرد. مرحومان «انور ایران‌زاده» و «حبیب‌الله تابانی» از فرزندان شهر مهاباد بودند، که علیرغم اینکه به علت مسایل شغلی، مجبور به ترک شهر و ماندن در کلان‌شهرهای تهران و تبریز شده بودند، خویشتنِ خویش را فراموش نکرده بودند.

  • «یاددهی»، مانع «یادگیری» است! 

    یکی چهل‌سال علم آموخت و چراغی نیفروخت. دیگری حرفی نخوانده دل خلقی بسوخت. یکی سیراب امّا در سراب، یکی محتاج به نیم‌قطره آب امّا غرق آب. «پیر هرات» 

    «یاددهی»، مانع «یادگیری» است! 

    هر گاه چیزی را به کودک یاد دهیم، مانع از آن شده‌ایم که خودِ او آن را شخصاً کشف و یا اختراع کند.[37] 

  • چند صباحی است که بسیاری از سکولارهای منتقد جمهوری اسلامی در نوشته‌ها و اظهارات خود عمداً یا سهواً، دچار اشتاه شده (بنا به دلایلی که خواهد آمد) و آن را خلافت توصیف می‌کنند[1] نکات زیر در نقد این قشر از نویسندگان و دعوت آنان به رعایت انصاف نسبت به گذشتگان ارائه می‌گردد:
    1- چنانچه این توصیف را فاقد بار ارزشی می‌دانند و جمهوری اسلامی را حقیقتاً نظامی خلافتی می‌پندارند (که گمان نمی‌کنم چنین پندارند) بایدشان گفت که قیاسی مع‌الفارق است، زیرا که سیستم سیاسی اهل تشيع مبتنی بر تئوری امامت است، در حالی که خلافت، مدل سیاسی خاص اهل سنت است.

  • شنیده‌اید که بازیکنان تیم ملی والیبال ایران پس از پایان بازی با افغانستان در تهران به قصد سلام، شاید ثانیه‌ای دست کمک‌داور قزقیزستانی را لمس نمودند؟ چرا شنیده باشید. مگر چه شده. بازی تمام شد و رفتند خانه‌‌هایشان. نه کسی دید و نه شنید و نه مقامات عالیرتبه‌ی نظام و مراجع مذهبی اعتراضی کردند. اگر نزد مسئولان ورزش ترس به مثابه‌ی برادر مرگ نبود و ستارگان نجیب والیبال ما را (که از محدود رشته‌‌های افتخارآفرین در سالیان اخیر است) تحقیر و توبیخ و علیرضا نادی کاپیتان و ستاره‌ی چندین ساله‌ی تیم ملی را وادار به عذرخواهی نمی‌کردند، آب از آب تکان ‌می‌خورد.