إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • نقطه‌ی تحول

    شب قدر تولد دوباره‌ی مسلمان بر روی زمین است بنابراین باید نقطه‌ی تحولی در زندگی او باشد نه لحظه‌ای گذرا. این شب نباید در مراسمات مشخص در مساجد یا حضور در ختم تراویح خلاصه شود سپس پراکنده شوند و شب‌های بعد مسجد خالی از نمازگزار باشد و از جفا و بی‌وفایی مؤمنان بنالد.

    بالاتر از شب قدر

    رسول خدا فرموده است: «موقف ساعة في سبیل الله خیر من قیام لیلة القدر عند الحجر الأسود.»

  • از زندگی آموختم

    06 اردیبهشت 1400

    مقوله‌ی آموزش در کشورهای ما نه تنها یک مقوله‌ی مهم و حساس است، بلکه در حال حاضر تبدیل به یکی از مقوله‌های مرتبط با امنیت ملی شده است.

    امروزه موضوع آموزش، از حیث اهمیت توجه به آینده‌ی امت اسلامی، به قضیه‌ی مرگ و زندگی تبدیل شده است، اما متأسفانه در حال حاضر، بیشتر داده‌ها و شاخص‌های مرتبط با قضایای آموزشی، وحشتناک و نگران‌کننده است.

    باید اذعان کرد که راهکارهای مقطعی و موقتی که امروزه از آن برای حل مشکل آموزش، استفاده می‌شود

  • رمضان فرصتی است طلایی برای تمام کسانی که در دام شیطان افتاده‌اند یا اسیر عادت زشت و گناه و خطا شده‌اند. رمضان از راه می‌‌رسد تا ریسمان نجات را به دست‌شان دهد و آنان را از چاه گناه بیرون بکشد. ای کسی که گرفتار شده‌ای نقش تو این است که تا آنجا که می‌توانی از منکرات دوری کنی و به خیرات چنگ زنی تا آنگاه که پرتوی از روشنایی را بر بالای چاه ببینی. همچنان استقامت کن و ادامه بده؛ اینجاست که شیطان از تو ناامید می‌شود.

  • ٥- عمره‌ای که پایانش عید است

    رسول خدا می‌فرماید: «عمر‌ة في رمضان کحجة معي» عمره در رمضان مانند حجی است که با من انجام می‌گیرد.

    یک حج همراه با من در ثواب و پاداش آن؛ یک حج با من در معنویت و احساساتی که انسان در همراهی با رسول خدا در حج می‌یابد. یک حج با رسول خدا در برکات و ثمرات آن و آثاری که بر دل و درون انسان می‌گذارد.

    چه تشویقی بالاتر از این؛ همراهی با رسول خدا... تا باعث شود مؤمن این لذت و شیرینی وصف‌ناشدنی در سفر عمره را بچشد.

  • خود کنترلی و رمضان

    01 اردیبهشت 1400

    ما انسان‌ها بدنیا آمده‌ایم تا در زمینه‌هایی که استعدادشان را داریم، رشد نماییم. هر انسانی حداقل در چهار زمینه استعداد دارد. فقـط بایستی آنها را کشف نماییم و پرورششان دهیم تا به خود شکـوفایـی برسیم. می‌خواهم رو راست باشم، این کار اصلاً سـاده و راحت نیسـت به‌این خاطر هم، کسانی که به آن دسـت می‌یابند به پاداشی بزرگ در دنیا و آخرت می‌رسند. خداوند ما را مسؤول این کارسنگین کرده تا خودمان را رشد دهیم و بعد عامل رشد دیگران باشیم.

  • برادرم اگر بدانی بهشت چگونه خود را برای ورود تو آراسته است؛ اگر جایگاهت را در بهشت برین بدانی؛ اگر بشنوی که فرشتگان به تو خیر مقدم می‌گویند و حوریان ترانه‌ی عشق و سرود شادی می‌خوانند از شدت خوشحالی از خود بی‌خود می‌شوی اما افسوس که تو ناشنوا هستی.

    برادرم هر کس با هر حالی که دارد بین او و بین رمضان ارتباطی وجود دارد؛ عابد به خدا نزدیک‌تر می‌شود؛ گناهکار از قدومش خوشحال می‌شود؛ غافل از خواب غفلت بیدار می‌شود؛

  • در تاریخ ٢٢ دسامبر ٢٠١٦ میسون سویدان شاعر کویتی پستی را در شبکه‌ی اجتماعی فیسبوک منتشر کرد که جنجال‌آفرین شد. او در حالی که حجاب عادی خود را برداشته بود نوشت:

    کاش در دنیا یک قلب داشتم که مرا جویا می‌شد...

    من تنها برای خودم هستم؛ نه برای این و آن...

    کاش اسمی نداشتم...

    کاش جسمی نداشتم...

    کاش چیزی از من وجود نداشت... 

  • رمضان کریم

    مردم معمولاً فرا رسیدن رمضان را به یک‌دیگر تبریک می‌گویند بدون آن که معنایش را بدانند. از نگاه آنان کرامت و بخشش رمضان به هدایای گران‌قیمتی است که هنگام مهمانی به هر خانه‌ای می‌برند تا آغازگر احسان و نیکی باشد بدون این که ما نیکی و فضیلتی تقدیم کرده‌ باشیم. بسیاری اوقات آدمی چقدر به بهترین مهمان خود رمضان ستم می‌کند! 

  • من رمضان هستم

    بامدادان، نور و روشنایی را در دل‌های تاریک می‌تابانم.

    روح پاک را در جان‌های سرگردان می‌دمم.

    تقوا را رهنما امتم قرار می‌دهم تا به راه راست بازگردد...

    امتی که از روزی که اسلام را پذیرفت باعزت زیست و سروری کرد.

    من رمضان هستم

    اشک گناهکاری هستم که شبانه شرمسار در برابر کردگار بر سجاده می‌ریزد.

    سجده‌ی عاشقی هستم که برای طلب رضای دوست بر زمین نقش می‌بند.

  • بشر به دنیا که می‌آید، ذهنش خالی و فاقد دانش است؛ امّا دلش صندوقچه‌ای پر از کشش است؛ کشش به سوی انواع لذّت‌ها و منافع؛ این نوع کشش‌ها را غرائز می‌گوییم که خور و خواب و خشم و شهوت و جاه و غرور و انواع دیگری را شامل می‌شود؛ بشر در محاصره‌ی این غرایز مانند قایق کوچکی در میان یک دریای متلاطم و توفانی است که هر لحظه به سویی رانده می‌شود؛ این غرایز و جذّابیت‌ها اعمّ از قدرت و ثروت و شهوت و زینت، بسیار نیرومندند و مهار آنها جدّیت و هوشیاری و زحمت بسیار می‌خواهد: