إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • (تعریف تزکیه، نقش تزکیه، رسالت تزکیه، روش تزکیه، تعریف تدریج مورد نظر قرآن و...)

    تعریف تزکیه: تزکیه در لغت از زکات است و به معنی رشد و نمو کردن می‌باشد و در اصطلاح دینی یعنی زمینه‌سازی برای رشد استعدادات مادّی و معنوی انسان و به فعلیت درآوردن آنها در تمامی مجالات مادّی و معنوی زندگی. 

    نقش تزکیه: قبلاً لازم است تعریفی مجمل از انسان داشته باشیم تا در این راستا جایگاه تزکیه را بهتر بشناسیم.

    نویسنده:
    محمد حامدی
  • “سَرَک”کشیدنی بِمَعنی(و مرادِ)”سـائِـح” : روان شدن، جهان گردی، قابلیتِ ذوب شدن، گداختن، پوششِ مُخَطَّط، روزه دارِ ملازمِ مسجد، پاره پاره شدن.. امام مودودی آورده است:” تعدادِ زیادی از صحابه و تابعین، “سائِحات” را، “صائِمات” معنی کرده اند..

    نویسنده:
    سیدهدایت فخرالدینی
  • متوجه هستم که این‌ها همگی تنوع نوشتاری یک واژه باشد اما بااینکه حتی ازنظر نگارش صحیح ویراستاری، یکی از آن‌ها صحیح‌(تر) است، اما به نظرم مفهوم تنها یکی از آن‌ها به مفهوم واقعی تعامل سازنده میان افراد مرتبط است.

    یعنی چه؟

    زبان بخش جدانشدنی از فرهنگ هر کشور است. زبان نیز از گویش و نوشتارهای مختلف تشکیل‌شده است. در انتها بخش مهمی از فرهنگ به‌نوعی که از واژه در مکالمه‌های روزمره و نوشتارهای خود استفاده می‌کنیم، برمی‌گردد.

  • میخاییل باختین، متفکر و منتقد برجسته قرن بیستم، نظریه «دیالوگ» را زمانی ارائه کرد که دو مکتب فلسفی و ادبی در اوج خود بودند. از طرفی ساختارگرایان بوند که به پیروی از زبان‌شناسی سوسور، لانگ[١]  را در مرکز مطالعات خود قرار داده بودند و سعی در به حاشیه کشیدن حیطه‌های دیگر زبان داشتند و از طرف دیگر، نقد سبک‌شناسی بود که توجه خود را فقط به بیان فردی معطوف کرده بود.

  • خصوصیت اقتدار طلبی و خودرایی با گفت‌وگو و دیالوگ سازگار نیست و رهایی از آن جز با تلاش مشترک سامان نمی‌یابد. بیش داوری‌ها و جناح بندی‌ها امکان گفت‌وگوی واقعی در مورد مسائل اجتماعی را از بین برده است . تفاهم و گفت‌وگوی واقعی بین مردم کم شده و تعامل اجتماعی بدرستی صورت نمی‌گیرد.

    گفت‌وگو در بین بسیاری از مردم جامعه به مرز غیر ممكن رسیده است. اكثر اوقات یك نفر اظهارنظری می‌كند ولی مقصودش آن چیزی نیست كه می‌گوید

  • گفت‌وگو چیست؟

    02 خرداد 1400

    گفت‌وگو جزو ذات انسان است. انسان موجود اجتماعی است و گفت‌وگو مهمترين وجه اين مدنیت است. گفت‏‌وگو در نگاه اول امری بدیهی به نظر می‌‏رسد که همیشه در زندگی اجتماعی خود از آن بهره برده‌‏ایم. مثل نفس کشیدن است که از لوازم حیات بشر به شمار می‌‏رود. نفس می‌‏کشیم بدون آنكه از ساز و کار آن اطلاعی داشته و نسبت به آن آگاهی و توجه خاصی داشته باشیم، اما همین ‏که نفس کشیدنمان دشوار شد و دچار خفقان شدیم

  • ٣- صدقه

    رسول خدا بخشنده‌ترین مردم بود و در بخشش او را به باد وزنده تشبیه کرده‌اند. در رمضان بیش از همه بخشش داشت و دلایل و فواید بخشش دو چندان او در رمضان را این گونه ذکر کرده‌اند:

    •شرف و ارزش زمان و اجر و پاداش فراوان آن.

    •کمک به روزه‌داران در انجام طاعات که در آن صورت، کمک کننده اجری همانند آنان می‌برد. 

    •جزا از جنس عمل است؛ هر کس به بندگان خدا کمک کند خداوند به او کمک می‌کند و خداوند به بندگان دلسوز رحم می‌کند. 

  • سؤال:

    فلسفه‌ی شب قدر و اینکه آیا شبی خاص بوده یا اینکه می‌تواند هر گونه شبی باشد و اینکه آیا قرآن در یک شب خاص نازل شده را بیان کنید؟

    جواب:

    در زندگی انسان‌ها اوقاتی وجود دارند که به حدی گران‌بها و تأثیرگذار هستند که به عنوان نقطه عطفی در همه‌ی حیات انسان مطرح شده و انقلاب عظیمی را در اصلاح و تغییر مثبت انسان ایجاد می‌کنند. البته این فرصت بی‌نظیر به عنوان نعمتی بزرگ از جانب خداوند رحمان در اختیار همگان قرار داده شده

    نویسنده:
    محمد حامدی
  • خلوت بهتر است

    خدای متعال می‌فرماید: 

    «إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا»‎[مزمل:٦] 

    بی‌گمان شب‌خیزی بیشتر موافقت [دل و زبان‌] در بردارد و از لحاظ سخن استوارتر است‌.

    «أشد وطئا» بیشتر سازگار است. «لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ» [توبه:٢٧] تا [ظاهرا]با شماره‌ی ماه‌هایی که خداوند حرام گردانده است برابر کنند.

    یعنی با آن هماهنگ و برابر باشد. معنای "أشد وطئا" این است که قلب و چشم و گوش و زبان با هم بسیار هماهنگ هستند

  • حكمت روزه

    12 اردیبهشت 1400

    در روزه‌ی كامل و واقعی باید شب‌ها خود را با اعمالی هم‌چون تسبیح، تهلیل، تراویح و تلاوت قرآن و روزها با بیدار شدن از خواب گران غفلت و فراموشی و نگریستن به اطرافیان و دریافتن حال بیچارگان مشغول ساخت. روزه‌دار درمی‌یابد كه او با انسانی كه در زنجیر اسارت شكم و آرزوها و تجملات و تمایلات دنیایی و خواسته‌های نفس گرفتار شده است و بدون كوچك‌ترین احساس مسؤولیتی با كمال گستاخی و با خیال راحت هم‌چون چهارپایان روزگار را پشت سر می‌گذارد.