در طول تاریخ پرافتخار اسلام، مقدسات ما از حقد و دشمنی نژادپرستان و جاهلان در امان نمانده است. اما در دهه‌های اخیر، این موضوع از طریق کمپین‌های فراوان و زیر چتر حمایتی مقامات امنیتی بیش از پیش سازماندهی شده است. نکته‌‌ی خطرناک آن است که این تحریکات به نام آزادی بیان و دفاع از هویت توجیه می‌شود، این چه نوع آزادی‌ است که باعث چنین رویکرد نفرت‌انگیزی می‌شود؟ این چه دفاعی است که عاری از هویت و ارزش‌های هم‌زیستی و دگرپذیری است؟! در مقابل همه‌ی اینها، قرآن کریم با ارزش‌های والا و آراسته با تسبیح کردگار و برتر از ارزش‌های فرد و جامعه نازل شد. خداوند متعال برای قرآن کریم اوصاف فراوانی ذکر کرده است از جمله:


1- حکیم
خداوند در آیات زیادی کتاب خود را حکیم نامیده است: ﴿تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ﴾ (يونس: 1) وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ﴾ (يس: 1)
در اینجا به قرآن حکیم سوگند یاد می‌کند و آن را به حکمت می‌ستاید؛ حکمت یعنی گذاشتن هر چیزی در جای شایسته‌ی آن. 
قرآن حکیم هر کس را به تناسب حالش مورد خطاب قرار می‌دهد و بر او تأثیر می‌گذارد و این از الزامات حکیم بودن است. 
قرآن حکیم مردم را با حکمت و با رویکرد عقلی و روانی پرورش می‌دهد؛ رویکردی که توانمندی‌های بشر را به سمتی که شایسته و بایسته است هدایت می‌کند. برای زندگی نیز نظامی ترسیم می‌کند که تمام ابعاد بشری را در چارچوب این رویکرد حکیمانه به رسمیت می‌شناسد و به آن اجازه‌ی فعالیت می‌دهد. (قطب، 2003، 5/ 2958)


از محکم‌کاری‌های قرآن حکیم: 
-  با بهترین و واضح‌ترین الفاظ و کلمات آمده است و بالاترین و زیباترین معانی را می‌رساند. 
-  از تغییر و تحریف و زیادی و نقصان محفوظ است. 
-  اخباری که از گذشتگان و آیندگان می‌دهد و مسائلی که از غیب بیان می‌کند با واقعیت هم‌خوانی دارد و واقعیت نیز با آن مطابق است؛ هیچ یک از کتاب‌های الهی با آن مخالفت نکرده‌اند و هیچ پیامبری بر خلاف آن نگفته است. هیچ علمی خواه محسوس و معقول رهنمودها‌ی آن را نقض نمی‌کند. 
-  به هر چیزی دستور داده است به خاطر مصلحت خالص یا برتر آن چیز است و از هر چیزی که نهی کرده است به خاطر مفسده‌ی خالص یا برتر آن است. در بسیاری از موارد در امر به یک چیزی فایده و حکمتش را بیان می‌کند در نهی از چیزی هم به زیان و فسادش هشدار می‌دهد. 
-  تشویق و هشدار و موعظه‌ی بلیغ را با هم جمع می‌کند؛ امری که روان‌های پاک و برگزیده را استوار می‌کند تا با قاطعیت عمل کنند. 
-  برخی از آیات کلام الهی مانند داستان‌ها و احکام و امثال آن تکراری است در حالی که همه با هم هماهنگ هستند و هیچ تناقض و اختلافی به چشم نمی‌خورد. 
باطل چگونه به درون این کتاب حکیم راه می‌یابد در حالی که از سوی خداوند حکیم ستوده نازل شده است و حکمت در ساختار و رویکرد و روش نزول و درمان قلب بشر در کوتاه‌ترین زمان عیان و آشکار است؟


2- عزیز
خداوند در توصیف کتابش فرموده است: ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ﴾ (فُصِّلَت: 41) یعنی دست‌درازی به این کتاب و همانند آن دشوار است.
عزیز: یعنی نفیس و گرانقدر؛ از ریشه‌ی عزت است یعنی مصونیت؛ زیرا از هر چیز گرانقدری به شدت دفاع می‌شود و همانند این کتاب هم مدافع دارد. در معنای عزیز همچنین آمده است: عزیز کسی است که غلبه می‌کند و شکست نمی‌خورد و منظور از آن حجج و دلایل قرآن است.
خداوند کتابش را با عزت توصیف کرده است زیرا با معانی صحیح و درستی که دارد از طعنه و تحقیر ایمن است و از سوی خدا محفوظ است. 
عزیز در تمام اقوال مفسران به شرح زیر آمده است: 
-  راه نفوذ شیطان به آن بسته است و نمی‌تواند آن را تغییر دهد یا کم و زیاد کند. 
-  نزد خداوند باارزش و گرانقدر است.
-  بی‌مانند است و باطل به آن راه ندارد و هیچ کس امکان تحریف یا تغییر آن را ندارد. 
-  مردم هرگز نمی‌توانند مانند آن بگویند؛ چیره و غالب است و با تأمل در همه‌ی این اقوال می‌بینیم همه بر صفت عزیز صدق می‌کند؛ اختلاف تنوع دارد نه تضاد و این عظمت و عزت و جایگاه بلندش را می‌رساند. 
شکر و سپاس فراوان خدای را که چنین کتاب گرانقدر و نفیسی را فرو فرستاد: 
کتاب گرانقدر: ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ﴾ (فُصِّلَت: 41)
بر پیامبر عزیز و بزرگوارش: ﴿لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ﴾ (التوبة: 128)
به راستی که پیامبری از میان خودتان به سوی شما آمده است که هر رنج که شما می‌برید، برای او گران می‌آید.
و برای امتی بزرگوار: ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ﴾ (المنافقون: 8).


3- کریم
خدای متعال فرموده است: ﴿فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ {75} وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ {76}‏ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ﴾ (الواقعة).
سوگند می‌خورم به منزلگاههای ستارگان‌. سوگند می‌خورم به منزلگاه‌های ستارگان‌. آن قرآنی کریم است‌

کریم اسمی است جامع هر نوع حمد و ستایش؛ زیرا بیان و هدایت و حکمت را در خود دارد و نزد خدا بزرگ است. 


4- مجید
خدای متعال فرموده است: ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ {21} فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ﴾ (البروج).
حق این است که آن قرآن مجید است.‌ در لوحی محفوظ.
﴿ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ﴾ (ق: 1).
معنایش این است که همین قرآنی که گاه تکذیبش می‌کنند، در نظم و روش خود بی‌نظیر است و حتی به درجه‌‌ی اعجاز هم رسیده است؛ در شرف و کرم و برکت بی‌منتهاست و چنان که می‌گویند شعر یا کهانت یا سحر نیست؛ این کلام خداست که از تغییر و تحریف ایمن است و در لوح محفوظ جای دارد.  


٥- عظیم
خداوند به عظمت قرآن اشاره کرده است: 
﴿وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ {87} 
و به راستی که به تو سبع‌المثانی و [همگی‌] قرآن عظیم را بخشیدیم‌.
(لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ (الحجر).
به چیزی که اصنافی از آنان را به آن بهره‌مند گردانده‌ایم، چشم مدوز، و غم‌خوار آنان مباش و با مؤمنان فروتنی کن‌.
خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید چناکه قرآن عظیم را به تو داده‌ایم به دنیا و زیور و زینت و رفاه مردمانش منگر؛ به چیزی که خداوند به تو داده است قناعت کند و کالا و زیور فانی دنیا را فرو گذار. (الدوسري، 2005، ص196) قرآن نعمت بزرگی است؛ هر نعمتی هر چند بزرگ باشد در برابر آن کوچک و ناچیز است و تو باید به آن قناعت کنی. 


6- بشیر و نذیر
خداوند در وصف قرآن می‌فرماید: ﴿كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ {3} بَشِيراً وَنَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ﴾ (فصلت)
کتابی است که آیاتش به شیوایی بیان شده است، قرآنی عربی برای اهل معرفت‌. که مژده‌آور و هشداردهنده است، ولی بیشترین آنان روی گردان شدند که به گوش [دل‌] نمی‌شنوند.
این توصیف قرآن عظیم است؛ اهل ایمان را به بهشت بشارت می‌دهد و اهل کفر از آتش بیم می‌دهد. 


7- باطل به آن راه ندارد
فرموده است: ﴿لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ﴾ (فصلت: 42).
که در اکنون یا آینده‌اش، باطل در آن راه نمی‌یابد.
خداوند راهی برای ورود باطل به این کتاب گرانقدر قرار نداده است؛ باطل چگونه بدان رخنه خواهد کرد در حالی که این کتاب از سوی خدا نازل شده است؟! 
﴿وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً﴾ (النساء: 82).
آیا در [معانی‌] قرآن نمی‌اندیشند؟ و اگر از نزد کسی غیر از خدا بود، در آن اختلاف بسیار می‌یافتند.
خدای متعال فرموده است: 
﴿وَمَا كَانَ هَـذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَى مِن دُونِ اللّهِ وَلَـكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لاَ رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴾ (يونس: 37) 
و نشاید که این قرآن بر ساخته و از سوی کسی غیر از خداوند باشد، بلکه همخوان با چیزی است که پیشاپیش آن است و روشنگر آن کتاب است، که در آن تردیدی نیست، [و] از پروردگار جهانیان است‌.(الدوسري، 2005، ص199)
ما امروز سخت نیازمندیم به لحاظ عملی و عبادی و رفتاری به قرآن و صفات و ارزش‌هایی که خداوند در آن نهاده است چنگ زنیم؛ مصونیت فرد و جامعه به ویژه در رویارویی با حملات باطل و حقد و کینه‌ی بدخواهان، تنها در سایه‌ی صفات والایی است که در قرآن نهفته است. 

پاورقی‌ها:
_________
1- علي محمد الصلابي، الإيمان بالقرآن الكريم والكتب السماوية، المكتبة العصرية للطباعة والنشر، 1432هـ/2011م ص 31-35.
2- محمد الطاهر بن عاشور، التحرير والتنوير، تفسير التحرير والتنوير، دار سحنون، تونس، 1983م.
3- عبدالرحمن بن ناصر السعدي، تفسير السعدي، مؤسسة الرسالة، 2000م.
4- سيد إبراهيم قطب، في ظلال القرآن، القاهرة، دار الشروق، ط32، 1423هـ/ 2003م.
5- محمد بن أحمد صالح الدوسري، عظمة القرآن الكريم، دار ابن الجوزي، السعودية، 1426هـ/ 2005م.