محمدرضا نیکفر
عبدالکریم سروش، که از متفکران نامدار و تأثیرگذار اصلاحطلبی دینی است، در دورهی اخیر فکری خویش روی مسألهی «تجربهی نبوی» (یعنی آن «تجربه»ای که محمد بن عبدالله را «نبی» کرد) متمرکز شده و به دلیل اهمیت صدر اسلام برای کل تاریخ اسلام گویا این تصور را دارد که با تفسیر تازهای از تجربهی صدر میتواند آن تاریخ را بازنویسی کند. این تلاش به عنوان یک تلاش ذوقی فردی ارزشمند است، اما بعید است که به سرانجام مؤثر راهگشایی برسد.
عبدالکریم عزیززاده
« اَقِمِ الصَلاة لِذِکْری »
سلام و درود خدا بر شما مؤمنان و ذاکرین، راکعین و ساجدین و بر همه کسانی که بزرگترین افتخارشان عبودیت خداوند، تعظیم و کرنش در برابر او، پیروی کردن از قرآن و سنت رسولالله (ص) میباشد.
در فرهنگ قرآنی و تعبیرات اسلامی، مسلمان بودن به معنی تسلیم و فرمانبرداری بیچون و چرا در برابر خداوند است؛ به عبارت دقیقتر یعنی هر آنچه را پروردگار دستور داده به صحنه عمل آوریم و از آنچه که نهی فرموده شدیداً حذر کنیم و مَنهیات را از میدان زندگی برانیم.
گفتگو با دکتر عطاءالله مهاجرانی پیرامون فیلم «فتنه»
آقای خیرت ویلدرس نمایندهی پارلمان هلند و در واقع یکی از بنیانگذاران «حزب آزادی» هلند، پس از ماهها تبلیغات دربارهی فیلمی که در مورد اسلام خواهد ساخت، سرانجام این فیلم را ساخت و روز پنجشنبه این فیلم روی اینترنت قرار گرفت. فیلمی پانزده دقیقهای دربارهی خشونت و اسلام و در واقع در نقد اسلام.
دربارهی این فیلم بلافاصله موضعگیریهای متفاوتی در حمایت یا مخالفت آغاز شد؛ تا جایی که نخستوزیر و وزیر خارجه هلند آن را محکوم کردند. در این باره با آقای عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات و رییس سابق «سازمان گفتوگوی تمدنها» در لندن گفتوگو کردم:
امشب فرخنده شبی است که به مصداق «وَ ما ارسَلْناکَ إلاّ رَحْمةً لِلْعالَمین»[1] به دلیل تمام آثار خیر و مثبت آن، درهای رحمت الهی به روی بشر باز شده (و میشود). امید است ما لایق درک این رحمت و مشمول آن باشیم.
اجتماع مبارک
به قلم: دکتر یوسف قرضاوی
ترجمه از: احمد عباسی
ویژگی سوم: اهتمام به معنویات و کوتاهی نکردن در مادیات
یکی دیگر از ویژگیهای گفتمان اسلامی دوران جهانی سازی این است که به روحانیت ومعنویت که اساس وهسته دین است فرا می خواند، ولی در همان حال جنبه مادی زندگی را نادیده نگرفته و آن را به عنوان کردار پلید شیطان و متزلزل کننده توازن معنوی انسان به حساب نمی آورد. چراکه خداوند انسان را با طبیعتی دوگانه:مشتی گل و پرتوی از روح خود آفریده است، این نسیم الهی است که وی را از سایر جانداران متمایز ساخته و شایستگی کرنش بزرگداشت فرشتگان را از آن خود ساخت ( إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ. فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ) ص/71،72 [ آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت من بشرى را از گل خواهم آفرید. پس چون او را [کاملا] درست کردم و از روح خویش در آن دمیدم سجدهکنان براى او [به خاک] بیفتی ] چنانکه مشت گل نیز او را شایسته آباد نمودن و تعامل با زمین ساخته است.
دلیر عباسی
«تفسیر آیهی 71-72 سورهی مریم»
ورود به جهنم :
وَإِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیاً * ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیاً یعنی: همهی شما(انسانها بدون استثناء) وارد دوزخ میشوید.این امر حتمی و فرمانی است قطعی از پروردگارتان؛ سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم، و ستمکاران را ذلیلانه در آن رها میسازیم.[1]
برخی از مردم و حتی برخی از مفسرین به اشتباه از آیهی فوق برداشت نمودهاند که انسانها همگی، مسلمان و کافر، نیکوکار و فاجر، خوب و بد داخل دوزخ میشوند و در آن عذاب میبینند ؛سپس افراد متقی و نیکوکار چون به اندازهی گناهان خویش عذاب دیدند، از آن بیرون آورده میشوند.
توضیحاتی دربارهی قاعده(تَتَعاوَنُ فِیما اتَّفقْنا عَلَیه و یعْذُر بَعْضُنا بَعْضُناً فِما اخْتَلَفْنا فیهِ)
نویسنده: احمد عباسی
پیش درآمد:
از دیدگاه قرآن مسئولیت انسان روی زمین جانشینی خداوند متعال است، جانشینی (خلافت) نیز از دو رکن رکین و اساسی تزکیه نفس و آبادانی زمین بر پایه دین خدا تشکیل یافته است.
خداوند رحمان برای تحقق این هدف ارزشمند وحیاتی علاوه بر بخشیدن دو نیروی گرانبهای علم و اراده در طول تاریخ عمر بشر برنامههای آسمانی خویش را در راستای هدایت انسان به مسیر خوشبختی فرود آورده است.
و لذا آخرین پیام هدایت خود را به وسیله خاتم پیامبران محمد مصطفی (ص) روانه کرد تا انسانها در سایه آن به سعادت و سرافرازی دنیا و آخرت نائل آیند.
اکبر گنجی
مسأله: فردی مدعی است که خدا با او سخن گفته است و به او مأموریت داده تا پیام او را به اطلاع مردم برساند. همین فرد ادعا دارد که "کلام خدا" از طریق یک واسطه به اطلاع او رسیده است.
پرسش: آیا این ادعا قابل اثبات است؟
پاسخ: روشن است که با هیچ دلیل و برهانی نمی توان این ادعا را اثبات کرد(به تعبیر فیلسوفان مسلمان، نبوت خاصه قابل اثبات نیست، برای اینکه بر امر خاص نمی توان اقامهی برهان کرد). دینداران در طول تاریخ حتی یک دلیل برای اثبات این ادعا که خدا با شخص خاصی سخن گفته است، ارائه نکرده اند. به تعبیر دیگر، کسی جز خود شخص واجد تجربه، امکان و حق ندارد که مدعی شود خدا با آن شخص خاص سخن گفته است. برای اینکه جز خود آن شخص هیچ کس دیگری نمی تواند(امکان ندارد) از وقوع آن رویداد با خبر شود. استناد به سخن خود آن شخص،برای موجه کردن ادعایش در خصوص سخن گفتن خدا با او، موجه نیست. معقول کردن این مدعا، نیازمند اثبات چند پیش فرض است :
نوشته: مسعود صبری(پژوهشگر مسایل دینی در اسلام آنلاین)
ترجمه: پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
هنگامی که کسی از ما واژهی توبه را بشنود، این معنا به ذهن وی خواهد گذشت که آدمی گنهکار و سر گشته از گناه و غفلت خود پشیمان شده است و میخواهد رابطه اش را با خداوند بهبود بخشد. اما چون به این فرمودهی خداوند مینگریم:"و ای مؤمنان همه به سوی خدا توبه آورید، باشد که رستگار شوید"(نور/31) و باز به این فرمودهی پیامبر(ص) مینگریم:"من هر روز بیش از صد بار از خداوند آمرزش میخواهم و به سوی او توبه میکنم"؛ همچنین چون به دیگر آیات و احادیثی مینگریم که به توبه فرا میخوانند، نگاه ما به این نکته معطوف میشود که توبه امری فراتر از این مقوله های ظاهری است و مصداقهای توبه، بسی گسترده تر از پشیمان شدن از گناه و روی آوردن به طاعت است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل