اسلام لیبرال شاخه یا شعبهای از اسلام است که بر حریت انسان وآزادی در درون اسلام تاکید میورزد. مسلمانان لیبرال معتقدند که انسانها آزاد ـ مفهومی آن قدر مهم که در جهان اسلام امروزه مورد تاکید قرار دارد- آفریده میشوند، و اگر کسی از آزادی بکاهد یا در پی حذف آن برآید در واقع در تضاد با طبیعت بشر و نیز اراده الهی قرار میگیرد. در حالی که برخی افراد در پی تحمیل دیدگاههای خود بر دیگران هستند، مسلمانان لیبرال اصرار دارند که افراد –چه مرد و چه زن- باید در انجام اعمال مذهبی خود آزاد باشند. این امر با این آموزۀ بنیادی قرآن مطابقت دارد که «در دین هیچ اجباری نیست».
تدوین و گرد آوری: هاشم عاقل
منبع: آفتهای دینداری و دعوتگری مرحوم دکتر محمد سید نوح
خداوند متعال در قرآن هدایتگر بشریت راجع به اهداف اساسی ارسال انبیاء به ویژه پیامبر پاکی و آزادی عدالت حضرت محمد (ص) میفرماید:
" هو الذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین "[1]
نفس تو مثل شتر خود پرور است
خودپرست و خود سوار و خود سر است
مرد شور آور زمام او به کف
تا شوی گوهر اگر باشی خزف
هر بر خود نیست فرمانش روان
میشود فرمانپذیر از دیگران[2]
فریبا قهرمانی
انسانی که از علوم قرآنی برخوردار و مدعی شناخت راههای سعادت و شقاوت میباشد ولی عملاً برخلاف آنچه که میداند و میگوید در زندگی حرکت کند از اینجاست که میفهمیم که آن انسان علم، به حق بودن قرآن ندارد و به فرموده قرآن نابینا و عمی است.
البته این حقیقت را همه کس نمیفهمد به جز:
"إنما یتذکر أولوا الألباب"
"تنها عالمانند که متذکر این حقیقت میباشند"
حسن علی پور
معنی لغوی طلاق: رها کردن، آزاد کردن
معنی اصطلاح آن: باز کردن و گشودن عقد نکاح به لفظ طلاق یا سراح و غیره اصل در آن کتاب و سنت و اجماع است.
1ـ کتاب: « یا ایّّهاالنبی اذا طلقتم النساءفَطَلّقوهُنّ لِعِدّتِهِنّ» طلاق 1،« الطّلاقُ مرّتان» بقره 229
2ـ سنّت: « فَرُوِیَ اَن النبیّ طَلّقَ حفصَةَ بنتَ عُمَرَ ثُمّ راجَعها»
زمانی که به مفهوم و مصداق «کفر» و «ایمان» توجه کرده و خود را با معیارهای آنها میسنجم به ناگاه از درون خود نهیبی میشنوم که تو در کدام گروه قرار داری؟ آیا جهتگیری و موضعگیری تو بر مبنای شناخت و بینش است یا طبق عرف و عادت خانوادگی و اجتماعی بر راهی قرار گرفتهای که هیچ اطلاعی از صدق و کذب آن نداری؟ و بر این اساس نمیتوانی خود را بر راهی محکم و استوار تصور نمائی. وقتی که از خود میپرسم که چگونه به ایمان و اعتقاد قلبی رسیدهام؟
علی اصغر حقدار
شرایط جهانی که در آن زندگی می کنیم به صورتی درآمده است که برای ادامه بقای جغرافیایی و فرهنگی خویش باید وارد آن شویم؛ این ورود یا منفعلانه خواهد بود و یا فعالانه. اگر الزامات دوران جدید را در ذهن خویش نهادینه کنیم و واقع بینانه با شرایط آن برخورد کنیم و خردمندانه با آفتهای فرهنگی و اجتماعی در سیر تاریخی تحولات ایران زمین به سنجش سنت برآییم، ورود در ضیافت جهانی فعالانه خواهد بود و اگر در پی ایدئولوژی سازی باشیم و سر در گرو سنت به پایان رسیده از هر نوع اش باشیم، منفعلانه در گوشه ای از ویترینی قرار خواهیم گرفت که سیر ترقی اندیشه بشری و فرایند پیشرفت جامعه انسانی برایمان تدارک دیده است. از این دیدگاه بازنگری در جریانهای فکری و سیاسی گذشته – دور و نزدیک – کشورمان که برآمده از درک و دریافت لوازم و الزامات مدرنیته است، عاقلانه ترین راهی است که به بالندگی و رشد اندیشههای ایرانی راهبر می شود و بخشی از فرهنگهای زنده و پویا را در مدرنیته جهانی شده برایمان به ارمغان خواهد آورد.
دکترعلی محمدصلابی
مترجم: محمدصدیق قطبی
مقدمه
به دوشگیری و تصدی مسئولیت حکومت در دولت غیراسلامی از سوی مؤمنین اهل توحید، نوعی از انواع تمکن و استقرار مؤمنان در روی زمین قلمداد میشود، خداوند متعال به این نوع از سلطه و استقرار اهل ایمان در داستان یوسف پیامبر اشاره نموده است:« قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ »(یوسف/55) یوسف (ع) جهت پیشرفت عقیده و دعوت خود و ارایهی خیر و خوبی به جامعه چنین درخواستی را از پادشاه مشرک مصر مینماید.
حسن علیپور
خلع در لغت: به معنی کندن است، « ...هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ... » بقره 187
به معنی نجات و آزاد سازی هم آمده است. « ...فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ... »بقره 229
خلع در اصطلاح فقه: طلاقی است که به میل و رغبت زوجه واقع می شود در مقابل عوضی که زوجه به زوج می دهد که آن عوض می شود مال باشد با منفعتی یا هر چیزی که ارزش داشته باشد.
نگارش دکتر عبدالکریم سروش.
برگرفته از فصلنامه مدرسه، شماره سوم، اردیبهشت 1385
در فرهنگ ما مسألهی زن همیشه واجد پیچیدگی ناهنجار و دلآزار و نفاقآلودی بوده است. از سویی سخن دربارهی عشق به زن تحریم شده بود و از سویی دیگر در دل و نهان بیشترین وقت و انرژی را از مردان ما میستاند.
من تصور میکنم کمتر جامعهای در جهان باشد که مسألهی زن اینقدر که برای جامعهی ما حساس است، در آن اهمیت داشته باشد و در عین حال، اینهمه در مورد آن پردهپوشی رسانهای ظاهرسازانه صورت گیرد و چنان وانمود شود که گویی مسأله حل شده است.
احمد کاظمی موسوی_استاد مدعو دانشگاه مریلند آمریکا
آنچه میخوانید، نقدی بر ترجمه احسان موسوی خلخالی از کتاب «چنین گفت ابن عربی» نصر حامد ابوزید است که انتشارات نیلوفر سال گذشته آن را منتشر کرد.
نصر حامد ابوزید، شاید شناختهشدهترین چهره نواندیشی اسلام امروز باشد. نه تنها در کشورهای عربزبان، که در اندونزی، مالزی و پاکستان نیز او را یکی از سرآمدان علم تأویل (Hermeneutics) میشناسند.
سالهای اقامت او در لیدن هلند ظاهرا پربار بوده است. ابوزید در سال ۲۰۰۶ میلادی کتاب «تحول اندیشه اسلامی» را به زبان انگلیسی نوشت که نقد و تحلیل بالنسبه جامعی است از بسیاری از اندیشگران دینی قرون نوزدهم و بیستم جهان اسلام.
در سال ۲۰۰۱ ابوزید کتاب «چنین گفت» ابن عربی را به زبان عربی نوشت که ترجمه فارسی آن توسط پژوهنده جوان آقای احسان موسوی خلخالی اینک موضوع بررسی ما است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل