إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  •  1. مرحوم مهدی بازرگان، قرآن پژوه، روشنفکر دینی، متخصص ترمودینامیک و سیاست‌پیشه‌ای بود که بیش از نیم قرن در فضای دینی، فکری و سیاسی این دیار فعالیت کرد و میراث گرانقدری از خویش برجای گذاشت. هم لوله‌کشی آب تهران مدیون زحمات بی‌شائبه او بود؛ هم نقش مهمی در جریان خلع‌ید ایفا کرد؛ هم آثاری چون سیر تحول قرآن، مطهرات در اسلام، راه‌طی شده، باد و باران در قرآن، بعثت و ایدئولوژی، بازیابی ارزش‌ها و انقلاب ایران در دو حرکت را به رشته تحریر درآورد؛ هم اهل ایثار بود و از شغل و پست دانشگاهی گذشت و طعم زندان را پیش از انقلاب چشید و هم اولین نخست‌وزیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.

  • نویسنده‌: حسن یوسفی اشکوری

    بی‌گمان یکی از بحث‌انگیزترین موضوعات در ارتباط با اسلام و جهانِ مدرن، موضوعِ برخی از مقرراتِ شرعی و فقهیِ اسلام در موردِ زن است، مقرراتی که به نظر می‌رسد در تعارض با حقوقِ مساوات‌‌طلبانه‌ی دنیای مدرن باشد. البته باید افزود که موضوعِ نگاهِ به زن در طولِ تاریخِ بشر همواره به عنوانِ یک «مسأله» بوده و هست.

  • نویسنده: مصطفی حسینی طباطبائی

    مقدّمه
    یکی از گرفتاریهای بزرگ ما اینست که همه چیز را می‌خواهیم از دیگران اقتباس کنیم و «اندیشه‌ی قائم بذات» نداریم، بدتر از همه اینکه گاهی آنچه را که در میان ما موجود است و ما، در میان آن بسر می‌بریم نیز می‌خواهیم از بیگانگان بیاموزیم.
    از آن جمله والاترین نعمت‌های خداوند یعنی «اسلام» است که گویی در انتظاریم تا فلان شرق‌شناس غربی یا اسلام‌شناس روسی: درباره‌ی آن‌چه می‌گوید و چه ارمغان تازه‌ای برای ما می‌اورد؟!

  • سر ویلیم دیوید راس ( Sir William David Ross)، فیلسوف اخلاق انگلیسی (1971-1877)، هم در فلسفه اخلاق وظیفه‌گروانه‌ی (deontologistic) کانت نقاط قوت و نقاط ضعفی می‌دید، و هم در فلسفه‌ی اخلاق نتیجه‌گروانه‌ی (consequentialistic) بزرگترین معارضان کانت، یعنی فایده‌نگر (utilitarianist)انی مانند بنتام و میل. از این ‌رو، نه هیچیک از این د و فلسفه‌ی اخلاق را یکسره رد می‌توانست کرد، و نه هیچیک را یکسره قبول. به همین جهت، درصد برآمد که سختی نو بیاورد که نقاط قوت هر دو فلسفه‌ی اخلاق را داشته باشد و دستخوش نقاط ضعف هیچیک از آنها نباشد.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • 1- پدیده روشنفکری متعلق به دوران گذار است و روشنفکران می‌کوشند با مفهوم‌سازی و نظریه‌پردازی و عطف نظر به فرآورده‌های فکری و فرهنگی جهان قدیم و جهان جدید، عبور از سنت به مدرنیته یا گذر از عصر مدرن به پسامدرن را در جوامع گوناگون تبیین کنند. روشنفکران ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و طی بیش از صد و پنجاه سال مواجهه با مغرب زمین و دستاوردهای علمی، فلسفی، سیاسی و هنری دوران مدرن، به قدر طاقت خویش به بحث از نسبت میان ایران معاصر و جهان جدید پرداخته‌اند.

  • نویسنده‌: حسن انصاری

    یکی از مهمترین اختلافات و تمایزات میان معتزلیان و اشعریان مسئله تفسیر و تبیین کیفیت کلام خداوند و ماهیت قرآن کریم از نقطه نظر طبیعت وجودی آن بوده است. البته اصل اختلاف به دورانی کهنتر در تاریخ علم کلام با می گردد و نخستین بحثها در این زمینه به جهمیان و گروههای وابسته به آنان در سده دوم مربوط است. خود این بحث با این وجود تابعی از بحث مهمتر صفات و نسبت صفات با ذات از نقطه نظر وجود شناختی است که سابقه کهنتری در کلام اسلامی دارد و ریشه های آن در کلام مسیحی هم قابل پی گیری است (برای این بحثها، در زبان فارسی کتاب فلسفه علم کلام، تألیف ولفسون و ترجمه احمد آرام از تحقیقات قابل اشاره است).

  • نویسنده‌: 
     
      «فضایل عبارتنداز گرایش‌هایی که نه فقط ناظرند به اشکال خاصی از عمل، بلکه ناظر به اشکال خاصی از احساس نیز هستند‌. » (السدر مک اینتایر)

  • دین و اخلاق

    03 اسفند 1389

     یکی از بحث‌‌‌های بسیار مهم و حیاتی امروز، ارتباط دین و اخلاق است. اگر بخواهیم به طور سیستماتیک در این مورد بحث کنیم، باید اشاره کنیم اعتقاد کسانی بر این است که دین و اخلاق با هم ارتباطی ندارند، چون اصولاً هر دو یک چیزند. این گروه به هویت(1) دین و اخلاق حکم کرده‌اند و هر دو را یک گرایش دانسته‌اند. به نظر می‌رسد کسانی که آیین کنفوسیوس را قبول دارند، کاملاً به این گرایش معتقد باشند که دین همان اخلاق است و اخلاق همان دین.

    نویسنده:
    مصطفی ملکیان
  • رعایت حدّ عینیت و ذهنیت، همیشه مشکل هر معرفت‌شناسی بوده است و فلسفه علم نیز که از اقسام معرفت‌شناسی است به این مشکل مبتلا است. فلسفه علم منطقی-دستوری خواهان علمی صددرصد ابژکتیو بود. امّا تحقیقات فراوان بازنمود که تاریخ علم آشفته‌تر از آن است که در قالب روش‌های معینی ریخته شود، و عالمان نیز انسانتر از آنند که ماشین‌وار عمل کنند، و خرد خشک و خام را بر جمیع عواطف خویش حاکم سازند، و عوامل محیطی و اجتماعی نیز سرکشتر از آنند که حرمت عقل را نگه دارند و همه جا به میل یا به فرمان وی سربسپارند. 

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • در نقد عشق

    03 اسفند 1389

    می‌کوشم از وسواس تعریف عشق بپرهیزم، اما می‌ترسم که مفاهمه در اضطراب افتد. پس ناچارم بگویم که منظورم از این واژه رابطه‌ای است سراسر کشش و خواهش میان انسانی با انسانی یا حیوانی یا شیئی؛ که عموماً خواهان را عاشق و خوانده را معشوق و خواسته را وصال می‌نامند. و نشانه صدق آن این است که عاشق با داشتن معشوق، یا با امید آن، خود را صاحب همه چیز می‌بیند، حتی اگر هیچش نباشد و با نداشتن آن خود را صاحب هیچ نمی‌بیند، حتی اگر همه چیزش باشد.