فلسفه و سلفیّه در مصر معاصر:
شاید این پرسش به میان آید که سلفیه در مصر با کثرت نفرات و وفرت تبلیغات چه جایگاهی در مناقشات کلامی و فلسفی داشتهاند و چه نسبتی با علوم عقلی برقرار کردهاند. برای پاسخ به این پرسش بایسته است یادآور شوم سلفیه در مصر از همان آغاز ظهور و بروز و جوانهزدنهایش مستقل و منفک از سلفیّت موجود در حجاز و نجد بود که از نهضت محمدابن عبدالوهاب سرچشمه گرفته بود بیشتر با بزرگان نهضت و اصلاح در مصر امثال شیخ محمدعبده و جانشیناش رشیدرضا در پیوند بود
داستان مخالفت اهل دین، اعم از فقهاء و محدّثین، متکلّمین، عرفا و صوفیان که دارای نفوذ و نفوس بوده اند، با فلسفه و فلاسفه، در تمدن اسلامی بر پژوهشگران پوشیده نیست؛ مراجعه به دیوانهای ادبا که حکم سخنگویان تمدن اسلامی داشتهاند بقدر کافی بر مدّعای ما گواهند. امّا در تمدن شکوفای اسلامی از قرن سوّم هجری به بعد، باز نخبههایی بودند که به فلسفه در هر سه بخش حکمت قدیم یعنی الهیات، طبیعیّات و ریاضیّات اشتغال ورزیدهاند؛ خواه در سلک فلاسفۀ رسمیبوده که در کتابهای طبقات حکما نامیاز آنان بمیان آمده
دکتر مجدی الهلالی در کتاب بتت را بشکن: موانع رسیدن به تقوی را د ر جهل و نادانی نسبت به خداوند و نا آگاهی نسبت به خود و نا آگاهی نسبت به نفس – آرزوها و تمایلات نفس - کوتاهی در تزکیه نفس به فراوانی ستایش و و روش تربیتی پدر و مادر و خود شیفتگی کاذب میداند.
جسارت مودودی در رجعت انتقادی به میراث اسلامی، امری انکارناپذیر است. اما این جسارت، گاه چنان اوج میگیرد تا به حد بی پروایی برسد. از نشانههای این بی پروایی، ادعای چالش برانگیز ایشان در مقدمهی کتاب «المصطلحات الاربعه» است. مودودی در مقدمهی کوتاه این کتاب به صورتی مختصر و گذرا و در قالب ادعایی اثبات ناشده، سرنوشت «فهم کلام الهی» را مشخصاً و به نحو انحصاری با «سرنوشت خلوص زبان و لغات اعراب جاهلی عصر تنزیل وحی»، گره میزند.
این جهان دنیایی است که دارای اندیشه کاملی درباره یگانگی بشریت است. همه مردمان را با نژادها و قبیلهها و ملتهای گوناگونی که دارند یکسان میداند و میشمارد. این جهان دنیایی است که ترازوی یگانهای دارد و همگان را با آن برمیکشد و میسنجد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل