إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • 9. تغییر رأی و اندیشه:

    همان‌گونه که، تغییر آگاهی‌ها از عوامل تغییر فتواست، تغییر در رأی و اندیشه نیز عاملی تأثیرگذار است.

    گاهی تغییری در نوع آگاهی‌ها و معلومات پدید نمی‌آید؛ ولی اندیشه و فکر مجتهد به دلیل گسترش دامنه‌ی آگاهی‌هایش، نیز نگاه وی به مدارس مختلف فقهی و مقایسه‌ی آن‌ها با هم یا به سبب برّرسی دوباره و تجدید نظر در دیدگاه‌هایش و تجزیه و تحلیل آن‌ها، ممکن است که تغییر یابد؛ و آن‌چه پیش‌تر برایش پنهان و مبهم بوده، آشکار و روشن گردد؛ در نتیجه، رأی و حکم فقهی وی تغییر یابد.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • تقریباً می‌توان گفت: آن‌هایی که در دوران ما در باره‌ی اسلام، پیام این دین و تمدن آن به نگارش می‌پردازند، به دو گروه مخالف تقسیم می‌شوند: گروهی جنبه‌ی انعطاف‌پذیری و «تجدد» (137) را در قوانین و آموزه‌های اسلام به گونه‌ای برجسته نشان می‌دهند

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • 1-5. مفهوم تغییر آگاهی‌ها؛

    منظور از تغییر آگاهی‌ها، تغییر دانستنی‌ها در زمینه‌ی شریعت یا درباره‌ی رخ‌دادهای زندگی است. از نمونه‌های تغییر آگاهی‌ها در زمینه شریعت این که، فقیه یا مفتی، حکم یا فتوای خود را بر حدیثی مشخص بنا می‌کند؛ و پس از روشن‌شدن ضعف حدیث برای وی، فتوای خود را در پی آن تغییر می‌دهد.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • حتّی در حدیثی وارد شده، که پیامبر اکرم (ص) در برخی موارد برای شراب‌خوار، هیچ گونه مجازاتی تعیین نفرموده است.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • 3-2. رویکرد اصحاب به تغییر فتوا: 

    هر کس به عمل‌کرد اصحاب و سنّت خلفای راشدین نظری بیفکند، خواهد دید، که آنان در به کارگیری قاعده‌ی تغییر فتوا با تغییر حالات، داناترین و فقیه‌ترین مردم بوده‌اند. نمونه‌هایی متعدّد در این زمینه وجود دارد، که در کتاب‌ها به آن اشاره شده است:

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • ابن قیم -رحمه الله- می‌گوید: 

    حقیقت مغفرت همانا پرهیز از شرّ و پیامد گناه است و «مِغفَر» عبارت است از كلاهخودی كه سرِ انسان را از آسیب محفوظ می‌دارد، از این قبیل است.[1] 

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  •  

    1. شریعت و تغییر فتوا: 

    ما معتقدیم، خداوند متعال ما را با شریعت اسلام- که خاتم تمام شریعت‌های آسمانی‌ست- گرامی داشته؛ و آیین اسلام، برای همه‌ی دوران‌ها و همه‌ی جهانیان است؛ و برنامه‌ی این دین، برای همه‌ی بشریّت و سراسر زندگی‌ست. اسلام، آیینی برای انسان و خانواده و جامعه و امّت، حکومت و در یک سخن، برای انسانیّت است.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • مقدّمه‌: 

    کمال سپاس و ستایش؛ تنها از آنِ خداوند متعال است. درود و سلام بر پیامبران گزیده و بر خاتم آنان، محمّد مختار و بر خاندان و یاران‌اش، که پیشوایان هدایت‌اند؛ و هر که آنان را الگوی خود بداند، هدایت یافته است.

    اجتهاد در شریعت اسلام جایگاه مهم و با ارزشی دارد. به بارنشستن ثمره‌ی شریعت و تحقق اهداف و مقاصد آن در زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و به طور کلی امّت اسلامی، در گرو به‌کارگیری عملی اجتهاد در زمینه‌های گوناگون و سطوح مختلف آن، نیز بهره‌گیری از انواع متعدّد آن همچو: اجتهاد تأسیسی و ترجیحی،[1] هم چنین استفاده از اجتهاد مطلق، جزیی، فردی یا جمعی خواهد بود.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • هدف: بیداری اسلامی

    من قصد توسیع و بزرگ جلوه دادن مسائل و نیز قصد بی توجهی به موانع فرا راه بیداری را ندارم. موانعی که بدون شک بزرگ و سهمگین است و کسی جز افراد جاهل و یا زورگو آن را انکار نمی‌کند. با وجود این می‌گویم که:

    یکی از بارزترین ویژگی‌‌های بیداری اسلامی آن است که تنها نمایان گر حقیقی ضمیر و وجدان و هویت و عقاید تمدن امت اسلامی است. و همچنین تبلور شخصیت تاریخی و بیانگر آرمان‌‌ها و آرزوهایی که از ذات و روح و ساختار حقیقی ملل مسلمان سرچشمه گرفته، می‌باشد.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • از ابن قیم –رحمه الله- توضیحات جالبی درباره‌ی اقسام بندگی خدا و سهم دل و زبان و اندامها و احساسات به طور کلی، در این عبودیت فراگیر، مطالعه کردم که نقل آن را از کتاب ارزشمند و مفید وی، «مدارج السالکین» سودمند می‌بینم. او می‌گوید:

    «محور بندگی و عبودیت، روی پانزده پایه بنا می‌گردد. کسی که این پایه‌های اساسی را کامل گرداند (واجد باشد) به بالاترین سطح و درجه‌ی بندگی دست یافته است.

    توضیح این که، وظیفه‌ی بندگی میان دل، زبان و اعضای بدن تقسیم گردیده و هر کدام از آنها وظیفه‌ی عبادی ویژه خود را دارند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی