مقدمه و طرح مسئله
کردستان ایران یکی از مناطق ژئوپلیتیک مهم کشور است که در بخش غربی ایران و در مجاورت مرز عراق قرار دارد. این منطقه بهواسطه تنوع قومی و فرهنگی، سابقه تاریخی غنی و موقعیت جغرافیایی کوهستانی، همواره در کانون توجه سیاستگذاران، پژوهشگران و افکار عمومی بوده است. با این حال، در طول دهههای گذشته، کردستان همواره با چالشهایی جدی در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی مواجه بوده است. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد که شاخصهای توسعه در استانهای کردنشین کشور در مقایسه با میانگین ملی پایینتر است (مرکز آمار ایران، سالنامه آماری استان کردستان، ۱۴۰۲). این وضعیت بهویژه در حوزههایی چون نرخ بیکاری، سطح آموزش عالی، توسعه صنعتی و کیفیت زیرساختها مشهود است.
پرسش اصلی این است که چرا با وجود ظرفیتهای گسترده، کردستان ایران نتوانسته همپای بسیاری از مناطق دیگر کشور توسعه یابد و چرا همواره نوعی عقبماندگی مزمن در این منطقه مشاهده میشود؟ پژوهشگران متعددی از زوایای مختلف به این مسئله پرداختهاند. برخی بر نقش ساختارهای سیاسی و مرکزگرایی در ایران تأکید کردهاند (دیداری و تیموری، ۱۴۰۰)، برخی دیگر عقبماندگی اقتصادی و ضعف ساختار تولید را عامل اصلی دانستهاند (دانشمهر و نصراللهیزاده، ۱۳۹۸)، و گروهی نیز بر مسائل فرهنگی، اجتماعی و هویتی انگشت گذاشتهاند (رشیدی، ۱۳۹۴). اما واقعیت آن است که هیچیک از این عوامل بهتنهایی نمیتوانند وضعیت کردستان را توضیح دهند.
برای درک بهتر، میتوان از مفهوم «چهارراه عقبماندگی» استفاده کرد. در این استعاره، کردستان در نقطهای ایستاده است که چهار مسیر متفاوت اما بههمپیوسته از عقبماندگی در برابر آن قرار دارد:
مسیر اقتصادی: وابستگی به کشاورزی سنتی، نبود سرمایهگذاری پایدار و گسترش اقتصاد غیررسمی.
مسیر اجتماعی ـ آموزشی: ضعف در آموزش، مهاجرت نخبگان، و بحران سرمایه اجتماعی.
مسیر سیاسی و مدیریتی: مرکزگرایی، ضعف اختیارات محلی و شکاف در مشارکت واقعی.
مسیر زیستمحیطی: تخریب جنگلها، بحران آب، مهاجرت روستاییان و اثرات جنگ.
کردستان نهتنها در یکی از این مسیرها که در هر چهار مسیر گرفتار شده و این عوامل بهطور متقابل یکدیگر را تقویت کردهاند. به تعبیر کوثری (۱۳۸۵)، توسعهنیافتگی در مناطق مرزی ایران ـ بهویژه کردستان ـ بیشتر از آنکه ناشی از کمبود منابع طبیعی یا ظرفیت انسانی باشد، نتیجه درهمتنیدگی عوامل ساختاری، نهادی و جغرافیایی است.
این مسئله اهمیت مضاعف پیدا میکند وقتی بدانیم که کردستان ایران بخشی از زنجیرهای بزرگتر در منطقه است که شامل کردستان عراق، ترکیه و سوریه نیز میشود. تحولات این مناطق همواره بر هم اثر گذاشتهاند و شرایط سیاسی و اقتصادی کشورهای همسایه، بهویژه عراق، بهطور مستقیم بر زندگی و معیشت مردم کردستان ایران تأثیر داشته است. پدیده کولبری و شکلگیری اقتصاد مرزی نمونه بارز چنین تأثیراتی است که در ادبیات علمی توسعه بهعنوان «اقتصاد سایه» یا «اقتصاد غیررسمی» شناخته میشود (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۷).
مسئله عقبماندگی کردستان تنها جنبه محلی ندارد، بلکه تبعات ملی نیز دارد. وجود بیکاری گسترده، ضعف زیرساختی، و احساس محرومیت، زمینهساز بروز نارضایتیهای اجتماعی و تقویت گفتمانهای رادیکال شده است. رشیدی (۱۳۹۴) در کتاب کردها و توسعه نشان میدهد که توسعهنیافتگی میتواند زمینهساز نفوذ جریانهای مسلح و ایدئولوژیک در منطقه شود و امنیت ملی را به چالش بکشد. از اینرو، پرداختن به مسئله توسعه کردستان نهتنها دغدغهای محلی بلکه ضرورتی ملی است.
با این مقدمه، مقاله حاضر تلاش دارد وضعیت کردستان ایران را در قالب چهار بعد اصلی عقبماندگی ـ اقتصادی، اجتماعی و آموزشی، سیاسی و مدیریتی، و زیستمحیطی ـ بررسی و تحلیل کند. برای این منظور از پژوهشهای علمی و منابع آماری معتبر استفاده خواهد شد تا تصویری دقیقتر از وضعیت ارائه گردد و راهکارهایی برای عبور از این «چهارراه» پیشنهاد شود.
عقبماندگی اقتصادی:
اقتصاد کردستان ایران از جنبههای مختلف با چالشهای جدی مواجه است و این وضعیت نقش مهمی در «چهارراه عقبماندگی» استان ایفا میکند. بخش بزرگی از جمعیت فعال اقتصادی استان در حوزه کشاورزی و دامداری سنتی فعالیت میکنند. بیشتر زمینها بهصورت خرد و پراکنده هستند و مالکیت آنها به شکل سنتی است. این تقسیم اراضی و نبود بهرهوری مناسب، موجب شده تولیدات کشاورزی نتوانند ارزش افزوده قابل توجه ایجاد کنند. به گزارش مرکز آمار ایران (سالنامه آماری استان کردستان، ۱۴۰۲)، بیش از ۳۰٪ نیروی کار استان در بخش کشاورزی و دامداری مشغول هستند، در حالی که سهم تولید ناخالص داخلی استان از این فعالیتها نسبت به استانهای صنعتی بسیار پایین است.
یکی از موانع اصلی توسعه اقتصادی استان، کمبود سرمایهگذاری صنعتی و صنایع تبدیلی است. با وجود منابع طبیعی و نیروی کار جوان، سرمایهگذاریهای کلان کمتر به کردستان هدایت شده است. پژوهش دیداری و تیموری (۱۴۰۰) نشان میدهد که تمرکز سیاستهای صنعتی در ایران بر مناطق مرکزی و کلانشهرها بوده و مناطق مرزی همچون کردستان از امکانات و حمایتهای توسعه صنعتی بیبهره ماندهاند.
موقعیت مرزی استان با عراق، از یک سو فرصت و از سوی دیگر چالش محسوب میشود. مرزهای طولانی، بهویژه در مناطق صعبالعبور، باعث شکلگیری فعالیتهای اقتصادی غیررسمی یا نیمه قانونی شده است. پدیده کولبری به عنوان شاخصی از اقتصاد غیررسمی، بخش قابل توجهی از معیشت خانوارها را تأمین میکند، اما در عین حال توسعه اقتصادی پایدار را تهدید میکند (عزیزی و همکاران، ۱۳۹۷).
نرخ بیکاری در استان کردستان همواره بالاتر از میانگین کشوری گزارش شده است. مرکز آمار ایران (سالنامه آماری استان کردستان، ۱۴۰۲) نرخ بیکاری استان را حدود ۸. ۱٪ اعلام کرده است که در مقایسه با میانگین کشوری حدود ۷. ۸٪، وضعیت نامطلوبی را نشان میدهد. این مسئله موجب شده بخش قابل توجهی از نیروی کار جوان و تحصیلکردهها برای یافتن فرصتهای شغلی بهتر به شهرهای بزرگ یا خارج از کشور مهاجرت کنند.
تمرکز سیاستهای توسعه اقتصادی در مراکز استانها و کلانشهرها، مانع از رشد اقتصادی مناطق مرزی مانند کردستان شده است. دیداری و تیموری (۱۴۰۰) و کوثری (۱۳۸۵) تأکید دارند که تمرکز تصمیمگیریها در پایتخت موجب شده که نهادها و مدیران محلی نتوانند پروژههای اقتصادی پایدار را تعریف و اجرا کنند.
بنابراین، عقبماندگی اقتصادی کردستان ایران محصول ترکیبی از عوامل تاریخی، ساختاری، جغرافیایی و نهادی است. کشاورزی سنتی، نبود صنایع تبدیلی، اقتصاد غیررسمی مرزی، بیکاری بالا، مهاجرت نیروی کار و تمرکز سیاستهای اقتصادی در مراکز کلان، همگی باعث شدهاند که استان در مسیر توسعه اقتصادی پایدار حرکت نکند. این عوامل اقتصادی همچنین با سایر ابعاد عقبماندگی (اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی) در تعامل هستند و چرخهای از محرومیت و عقبماندگی را تقویت میکنند.
عقبماندگی اجتماعی و آموزشی:
عقبماندگی اجتماعی و آموزشی یکی از ابعاد کلیدی «چهارراه عقبماندگی» کردستان ایران است که با عقبماندگی اقتصادی ارتباط مستقیم دارد و موجب تشدید محرومیتها شده است. بررسی وضعیت شاخصهای توسعه انسانی نشان میدهد که استان کردستان در مقایسه با میانگین کشوری در بسیاری از شاخصها، پایینتر قرار دارد (مرکز آمار ایران، ۱۴۰۲).
کیفیت آموزش در مدارس و دانشگاههای استان، نسبت به مراکز بزرگ کشور پایینتر است. بسیاری از مدارس در مناطق روستایی با کمبود امکانات آموزشی، معلم و تجهیزات مواجه هستند. این مسئله موجب شده که سطح سواد و کیفیت تحصیلات در این مناطق محدود باشد و استعدادهای محلی به خوبی شکوفا نشوند.
در حوزه آموزش عالی، استان کردستان تعداد دانشگاهها و مراکز پژوهشی محدودی دارد و امکانات پژوهشی، آزمایشگاهی و کتابخانهای آنها به اندازه کافی توسعه نیافته است. این محدودیت باعث شده که دانشجویان و نخبگان برای ادامه تحصیل و تحقیق، به شهرهای بزرگ یا استانهای دیگر مهاجرت کنند.
عقبماندگی اجتماعی تنها به آموزش محدود نمیشود؛ بلکه شامل ضعف سرمایه اجتماعی و پایین بودن اعتماد عمومی نیز هست. پژوهشها نشان میدهند که احساس محرومیت و بیعدالتی در میان مردم کردستان، موجب کاهش مشارکت مؤثر در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی میشود (رشیدی، ۱۳۹۴).
عدم وجود فرصتهای شغلی و آموزشی در استان، باعث مهاجرت گسترده نیروی کار و تحصیلکردهها به شهرهای بزرگ و حتی خارج از کشور شده است. این روند علاوه بر کاهش نیروی انسانی متخصص، موجب میشود که مناطق روستایی و مرزی با کاهش جمعیت و کاهش فعالیتهای اقتصادی مواجه شوند.
بخش قابل توجهی از جمعیت استان در مناطق روستایی زندگی میکنند و پراکندگی روستاها، کوهستانی بودن مناطق و فاصله زیاد از مراکز شهری، دسترسی به آموزش و خدمات اجتماعی را محدود کرده است.
نرخ بیکاری جوانان ۱۸ تا ۳۵ ساله در استان کردستان در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۲. ۲٪ بوده است که نسبت به میانگین کشوری (۱۷. ۴٪) وضعیت نامطلوبی را نشان میدهد.
به طور کلی، عقبماندگی اجتماعی و آموزشی در کردستان ایران شامل ضعف کیفیت آموزش، کمبود دانشگاهها و مراکز پژوهشی، مهاجرت نخبگان، کاهش سرمایه اجتماعی و محدودیت دسترسی به خدمات عمومی است و با توسعه اقتصادی و سیاسی استان نیز ارتباط مستقیم دارد.
عقبماندگی سیاسی و مدیریتی:
عقبماندگی سیاسی و مدیریتی ناشی از تمرکزگرایی، محدود بودن اختیارات محلی و ضعف نهادهای محلی است. تصمیمات کلان اقتصادی، اجتماعی و توسعهای بدون مشورت کافی با مسئولان استانی اتخاذ میشوند و برنامههای محلی اغلب مطابق با نیازهای واقعی مردم تنظیم نمیشوند (دیداری و تیموری، ۱۴۰۰).
با وجود علاقه مردم کردستان به مشارکت در انتخابات و فعالیتهای مدنی، شکاف میان مشارکت عمومی و تأثیر واقعی بر تصمیمگیریها بسیار زیاد است. رشیدی (۱۳۹۴) تأکید میکند که این شکاف موجب افزایش احساس محرومیت و بیاعتمادی نسبت به نهادهای دولتی میشود. بیاعتمادی اجتماعی میتواند زمینهساز نارضایتیها، جنبشهای اعتراضی و حتی گرایش به جریانهای رادیکال باشد، پدیدهای که امنیت اجتماعی و توسعه را به مخاطره میاندازد.
ضعف نهادهای محلی و فقدان توانایی کافی برای مدیریت پروژههای توسعهای، یکی دیگر از عوامل کلیدی است. بسیاری از برنامهها به دلیل کمبود منابع، عدم هماهنگی میان دستگاهها و نبود زیرساختهای مدیریتی بهطور ناقص اجرا میشوند (کوثری، ۱۳۸۵). این امر باعث میشود که حتی سرمایهگذاریهای محدود نیز نتایج مورد انتظار را به همراه نداشته باشد و چرخه محرومیت تداوم یابد.
به طور خلاصه، عقبماندگی سیاسی و مدیریتی در کردستان ناشی از تمرکزگرایی، محدود بودن اختیارات محلی، شکاف مشارکت و ضعف نهادهای محلی است. این وضعیت علاوه بر ایجاد موانع مستقیم در توسعه، با تقویت احساس محرومیت و کاهش اعتماد اجتماعی، چرخه عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی را نیز تشدید میکند.
عقبماندگی زیستمحیطی و توسعه پایدار:
عقبماندگی زیستمحیطی یکی از ابعاد حیاتی «چهارراه عقبماندگی» کردستان ایران است. مسائل محیطی نه تنها بر معیشت و سلامت مردم تأثیر مستقیم دارند، بلکه میتوانند چرخه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تحت تأثیر قرار دهند.
کردستان ایران بخشی از جنگلهای زاگرس را در خود جای داده است، اما جنگلها در سالهای اخیر با تخریب شدید مواجه شدهاند. کاهش پوشش جنگلی ناشی از قطع بیرویه درختان، تبدیل زمینهای جنگلی به کشاورزی و دامداری و توسعه غیرمستقیم صنایع است. این روند باعث فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی و افزایش آسیبپذیری اکوسیستم شده است (نادری، ۱۳۹۹).
کمبود منابع آبی و بحران خشکسالی، یکی دیگر از مشکلات اساسی استان است. کاهش بارندگی، برداشت بیرویه آب و ضعف مدیریت منابع آب باعث شده کشاورزی سنتی که محور اصلی اقتصاد استان است با خطر جدی مواجه شود. این بحران نه تنها تولید محصولات کشاورزی را کاهش داده، بلکه مهاجرت روستاییان به شهرها و رشد حاشیهنشینی شهری را تشدید کرده است (مرادی و همکاران، ۱۴۰۰).
آثار جنگ ایران و عراق هنوز در برخی مناطق کردستان محسوس است. مینهای باقیمانده و مناطق آلوده به مواد شیمیایی و جنگزدگی، مانع استفاده بهینه از زمینهای کشاورزی و مراتع شدهاند. این محدودیتها نه تنها بر کشاورزی و دامداری تأثیر منفی گذاشته، بلکه موجب افزایش هزینههای پاکسازی و کاهش امنیت محیطی میشوند (کوثری، ۱۳۸۵).
بنابراین، عقبماندگی زیستمحیطی در کردستان ایران شامل تخریب جنگلها، بحران آب، خشکسالی و اثرات جنگ است. این مسائل، علاوه بر ایجاد مشکلات مستقیم محیطی، با تشدید محرومیت اقتصادی و اجتماعی، توسعه پایدار استان را به چالش کشیده و ضرورت مدیریت جامع و همهجانبه را آشکار میسازند.
«نتیجهگیری»
بررسی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و آموزشی، سیاسی و مدیریتی، و زیستمحیطی کردستان ایران نشان میدهد که استان در «چهارراه عقبماندگی» قرار دارد. عقبماندگی اقتصادی ناشی از کشاورزی سنتی، نبود صنایع تبدیلی، اقتصاد مرزی و محدودیت سرمایهگذاری است. عقبماندگی اجتماعی و آموزشی شامل ضعف کیفیت آموزش، کمبود دانشگاهها و مراکز پژوهشی، مهاجرت نخبگان و کاهش سرمایه اجتماعی است. عقبماندگی سیاسی و مدیریتی نیز ناشی از تمرکزگرایی، محدود بودن اختیارات محلی و ضعف نهادهای محلی است. نهایتاً، عقبماندگی زیستمحیطی شامل تخریب جنگلها، بحران آب، خشکسالی و اثرات جنگ است که توسعه پایدار استان را تهدید میکند.
این ابعاد نهتنها بهصورت جداگانه، بلکه به طور متقابل یکدیگر را تشدید کردهاند و چرخه محرومیت و عقبماندگی را در استان تداوم میبخشند. به همین دلیل، برای عبور از این چهارراه عقبماندگی، رویکردی همهجانبه ضروری است که همزمان به ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی توجه کند.
پیشنهادهایی برای توسعهی کردستان:
- تمرکززدایی و تقویت مدیریت محلی: افزایش اختیارات مدیران استانی و ایجاد نهادهای محلی توانمند برای برنامهریزی و اجرای پروژههای توسعهای.
- سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی و صنایع تبدیلی: ایجاد صنایع کوچک و متوسط، حمایت از کشاورزی مدرن و فرآوری محصولات کشاورزی و دامی.
- ارتقای آموزش و پژوهش: توسعه مدارس و دانشگاهها، بهبود کیفیت آموزش، ایجاد مراکز پژوهشی و کاهش فرار نخبگان.
- بازسازی سرمایه اجتماعی: تقویت مشارکت مردم در تصمیمگیریها، کاهش شکاف اعتماد میان مردم و نهادهای دولتی، و حمایت از فعالیتهای مدنی.
- حفاظت محیط زیست و توسعه پایدار: مدیریت منابع آبی، بازسازی پوشش جنگلی، پاکسازی مناطق آلوده و مینزدایی، و توسعه کشاورزی و گردشگری پایدار.
- اجرای همزمان این راهکارها میتواند زمینه عبور استان از چرخه عقبماندگی و حرکت به سوی توسعه پایدار را فراهم کند و کردستان ایران را به مسیر توسعه انسانی، اقتصادی و زیستمحیطی نزدیک سازد.
منابع:
1. دانشمهر، حسین و نصراللهیزاده، بهرام (۱۳۹۸). بررسی زمینهها، دلایل و پیامدهای توسعهنیافتگی در استان کردستان (حوزه کشاورزی). فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشگاه تهران.
2. دیداری، چنور؛ تیموری، محمدحسین و همکاران (۱۴۰۰). بررسی عوامل مؤثر بر توسعهنیافتگی استان کردستان با تأکید بر توسعه فرهنگی. فصلنامه توسعه اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
3. عزیزی، محمد و همکاران (۱۳۹۷). چالشهای عمده توسعه روستایی (مطالعه موردی استان کردستان). فصلنامه توسعه روستایی.
4. مرادی، شهابالدین و همکاران (۱۴۰۰). تحلیلی بر توانهای توسعه شهرستانهای استان کردستان. فصلنامه مطالعات توسعه منطقهای
5. کوثری، علی (۱۳۸۵). تحلیل توسعهنیافتگی مناطق مرزی ایران با تأکید بر کردستان. فصلنامه جغرافیا و توسعه.
6. رشیدی، حسن (۱۳۹۴). کردها و توسعه. تهران: نشر آگاه.
7. نادری، سیامند (۱۳۹۹). ترسیم الگوی چالشهای سیاستگذاری توسعه روستایی استان کردستان. پژوهشهای روستایی و توسعه کشاورزی.
8. مرکز آمار ایران، سالنامه آماری استان کردستان (۱۴۰۲).

نظرات