إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • دانستیم که رسالت انسان در روی زمین، عبادت خداوندی است که آفریدگار و بخشنده‌ی نعمتهای ظاهری و باطنی می‌باشد.

    معنی و حقیقت عبادت از نظر لغوی و شرعی را نیز فهمیدیم.

    اکنون می‌باید اشکال و انواع و مظاهر و دامنه‌های عبادت را بشناسیم، به عبارت دیگر باید پاسخ این سؤال را دریابیم که: خدا را با چه چیزی عبادت کنیم؟

    حال که خداوند ما را برای عبادت خود یعنی اطاعت همراه با عالیترین درجه‌ی خضوع، و آمیخته به محبت آفریده است، این اطاعت در چه چیزی متجلی می‌گردد؟ و در چه زمینه‌ای باید باشد؟

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • دولت از نگاه اسلام همچون بسیاری از دولت‌‌های دنیای متمدن امروزی، نهادی مدنی است، و تنها یک ویژگی آن را از دیگر دولت‌‌ها متمایز می‌گرداند، و آن قرار داشتن بر پایه «اصول و ثوابت»شریعت اسلامی است. در این مقاله توضیح خواهیم داد که چنین دولتی بر پایه‌‌های: شورا، انتخاب حاکمان و بیعت یا پذیرش و اراده آزاد مردم، و برخورداری آنان از حق اندرز، انتقاد و بازخواست است. و از طرفی یاری آن از راه فرمانبرداری مشروع و نافرمانیش در ارتباط با اقدامات نامشروع است. همچنین در صورت اصرار حکومت بر کجروی و خودکامگی مردم از حق بر کناری آن بر خوردارند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • مفهوم لغوی عبادت

     قاموس می‌گوید: عبدیت، عبودیت و عبادت: فرمانبرداری.

     در صحاح چنین آمده است: اصل عبودیت، خضوع و فروتنی است و تعبید یعنی کوچک و بی‌مقدار شمردن.

     مثلاً گفته می‌شود: راه معبد و شتر معبد یعنی: قطران مالیده، نرم و هموار شده.

     عبادت یعنی: فرمانبرداری و تعبد یعنی: پرستش، برحسب اشتقاق چند معنی پیدا کرده است: ﴿فَادْخُلِي فِي عِبَادِي﴾ یعنی داخل شو در گروه من. سپس معنی تازه‌ای بدان افزوده است و آن عبارت است از: ولاء.

     در مخصص ج 13 ص 96 چنین آمده است:

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • چرا بوجود آمده‌ام؟ مأموریت من در هستی چیست؟ رسالتم در این زندگی کدام است؟ این سؤالی است که هر انسانی باید از خود بپرسد و مدتی برای جستجوی پاسخش بیاندیشد.
    هر جهلی [هرچند پی‌آمدهای بزرگی داشته باشد] قابل گذشت است، ولی جهل انسان نسبت به راز هستی و هدف زندگی و رسالت نوعی و شخصی خود در این کرة زمین را نمی‌توان کوچک شمرد.
    بزرگترین عیب و ننگ برای موجودی عاقل و با اراده [انسان] این است که زندگی را با بی‌خبری بگذراند، همچون حیوانات بخورد و بهره‌مند باشد، نه به سرانجام خود بیاندیشد و نه چیزی از حقیقت وجود و طبیعت اطراف خویش بداند، تا آن که بناگاه مرگش فرا رسد و بدون هیچگونه آمادگی قبلی، با سرانجامی ناشناخته مواجه شده گرفتار حاصل بی‌خبری و ناآگاهی و انحراف در طول زندگی کوتاه یا دراز مدت خود گردد...

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • 2. از نظر روح و قواعد اسلامی؛
    آواز خوانی در ذات خود امری طبیعی است، زیرا نغمه‌ی دل و احساس است و در آن زیانی نیست. مگر نه این است که آوازخوانی از طیبات دنیاست و روان‌ها از آن لذت می‌برند، و خردها و فطرت‌های پاک آن را نیک و پسندیده می‌داندو گوش‌ها را نوازش می‌دهد، همانگونه که غذای گوارا لذت‌بخش معده است. هماهنگونه که منظره‌ی زیبا لذت چشم، و بوی خوب لذت بینی است، شنیدن آواز دلنواز، برای گوش لذتبخش است. سؤال این است: آیا طیبات و آن چه سبب لذت می‌شود در اسلام حلال است یا حرام؟

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • این پرسش در زمینه‌های گوناگون و مناسبت‌های مختلف بر زبان بسیاری جاری می‌شود و مورد استفتا قرار می‌گیرد؛ جمهور مسلمانان تا به امروز در این مسأله اختلاف داشته‌اند و شیوه‌ی رفتارشان به تبع اختلافشان فرق می‌کند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • عناوین برنامه:
    - ظاهری‌های عصر جدید
    - معطلّه‌های عصر جدید (کسانی که به تعطیلی نصوص معتقدند) و تعطیلی نصوص اسلامی
    - پرسش‌های بینندگان
    - مقاصد پنج‌گانه‌ی شریعت

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • خداوند متعال زنان صالحه را تعریف می‌کند که حفظ اسرار می‌نمایند و می‌فرماید:
    «قانِتاتٍ حافِظاتٍ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللهُ» سوره‌ی نساء آیه: 34
    [(زنان صالحه) زنانی هستند عابد و خاشع و حافظ سرّند، چون خداوند قدرت حفظ این امر مهم را به ایشان عطا کرده است].
    یکی از اسراری که باید حفظ شود اسراری است که مخصوص زن و شوهر است که به هیچ وجه نباید مسائل مزبور پیش کسی گفته شود و یا دوستان و فامیل از آن آگاه شوند پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید:

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • برادران سلفی - که امیدوارم ما و ایشان هر دو مورد مغفرت خداوند قرار گیریم - از چند جهت بر سخنان امام حسن البنا انتقاد دارند.
    اول: او دیدگاه علمای متقدم را در مورد آیات و احادیث مربوط به اسماء و صفات، خودداری از بیان معنا و سپردن معنای حقیقی آن‌ها به خداوند می‌داند؛ زیرا انسان ناتوان‌تر از آن است که به ابعاد صفات و اسمای خداوند معرفت پیدا کند. اما برادران سلفی می‌گویند: نسبت دادن این دیدگاه به علمای متقدم و سلف صحت ندارد؛ زیرا دیدگاه ایشان اثبات معانی آن‌ها برای خداوند است، نه تفویض و محول نمودن معنای آن‌ها به خداوند.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی
  • ازدواج و عشق

    04 اسفند 1388

    پرسش‌:
    تقدیر چنین شد که من به جوانی مسلمان، با فرهنگ، با اخلاق و متدین وابستگی پیدا کردم و شیفته‌ی ایشان شدم و ایشان هم به من ابراز عشق و محبت خاصی نشان دادند، تا آنجا که هیچ کدام از ما بدون دیگری توان زندگی را نداریم و هر دو به مثابه‌ی یک روح در دو جسم هستیم و تمام آرزویم این است که او شریک و همسفر زندگی من شود.

    نویسنده:
    دکتر یوسف قرضاوی