در گذشته چندین مطلب و کنفرانس در نقد تقسیمبندی مناطق توسط امام محمد بن حسن شیبانی (متوفای 187هـ) نگاشته و داشتهام. ایشان سرزمینها را به دو بخش دار الإسلام و دارالحرب تقسیم میکند. سرزمین اسلام نزد وی جایی است که در آن احکام شریعت اسلامی اجرا میگردد، حدود الهی برپاست، مردم از امنیت اسلامی برخوردارند و سروری و رهبری از آن قوانین اسلامی است، بدون توجه به درصد و میزان جمعیت، و انتساب دینی حاکمان.
باید دانست كه برخی از علما در دوران سعید بن مسیب، ابراهیم، زهری، و در زمان مالك و سفیان و همچنین پس از آنها، پرداختن به آرای شخصی (و خوداندیشی و اظهار نظر دربارهی مسایل) را ناپسند میدانستند و از فتوا دادن و استنباط جز در زمانی كه چاره و گریزی نداشتند، میهراسیدند. بلكه توجه و اندیشهی بیشتر آنان در آن زمان، روایت احادیث رسولخدا-صلّی الله علیه وسلّم- بود.
پیشگفتار:
1. از دیدگاه من «ارزش» مجموعهای از تصورات و پندارهاست که بیانگر فهم گروهی افراد در یک زمینهی فرهنگی مشخص در برههی مشخصی از تاریخ میباشد. این تصورات گاه به اخلاق مربوط میشود، گاه به حقیقت و گاه به زیبایی. و در سطحی ناخالصتر، ارزشها به اقتصاد، سیاست و دیگر عرصههای گوناگون هنری، ادبی، نمایشی و ... پیوند دارد.
طبق تعالیم اسلامی، ملاک نهایی در سنجش افراد سرانجام آنهاست و بسیار محتمل است فردی که در زمان حال و با نظر به گذشته، آدمیفاسدالاخلاق به نظر آید در آینده و در پایان عمر خویش توبهکار شود و رو به صلاح و راستی آرد و از اینرو که ما علم غیب نداریم و از آینده بیخبریم نمیتوانیم راجع به نهایت و فرجام کار او داوری کنیم. ضمن اینکه عاقبت و فرجام کار ما نیز، از غیبیات است
در بخش پیشین برای خوانندگان محترم روشن شد که موضوع اختلافی استقلال سنت، ارتباطی به حجیت سنت یا عدم آن ندارد، زیرا سنت نبوی طبق آیات قرآن، برای هر مرد و زن مسلمان، حجتی شرعی و حقیقی است و فرد مؤمن حق ندارد در حجیت سنتهایی که به طور قطعی از رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ ثابت شده است، تردید نماید، البته پس از اینکه آنها را مطابق با قرآن یا زیرمجموعهی آن ببیند
کسی که آثار اسلامی را بخواند بسا به ذهنش خطور میکند که تفکر، تدبر، تذکر و تعقّلی که انسان به سویش فراخوانده شده است، صرفاً برای تزکیهی نفس، آراسته شدن به تقوا، پارسایی در دنیا و رویآوری به آخرت است و در همین موارد محدود میگردد. بویژه اگر کتابهای ابوحامد غزالی، حارث محاسبی، ابن قیم جوزی و امثالشان مورد مطالعه قرار گیرد. ولی باید توجه داشت که ضرورتاً چنین نیست و حتی این علما نگفتهاند
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل