إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

فرهنگ و اجتماع

  • اشاره: زندگی رسم غریبی است نازنین، سال‌‌ها و بلکه قرن‌هاست که انسان‌ها حیران و سرگشته‌ی معنا و منشأ آنند. فیلسوفان، شاعران، اندیشمندان و الهیدانان هریک به فراخور دانش و تجارب روحی خود و مطابق درکی که از مفهوم زندگی یافته‌اند چیزی می‌گویند؛ امّا با این وجود روزها فکر من این است و همه شب سخنم/ از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود؟ درباب موضوع معنای زندگی و زندگی معنادار چند پرسشی را با نویسنده و کنشگر دینی بلوچ «عبدالغفور گردهانی» درمیان نهاده‌ایم، آن‌چه در پی می‌آید پاسخهای وی به پرسش‌های اصلاحوب است. 

  • به نام آنکه جان را فکرت آموخت

    یاد باد آن روزگاران یاد باد

    سال ١٣٦٨ در «دانشکده‌ی تربیت دبیر سنندج» که زیر نظر دانشگاه رازی کرمانشاه اداره می‌شد و بعدها به «دانشگاه کردستان» تغییر نام یافت به خدمت استاد شرفیاب شدیم.

     مردی موقر و آرام که با لبخند شیرین چهره‌ی مشعشع به نور ایمانش، دل را می‌ربود و جان را می‌نواخت. در وقت‌شناسی کمتر کسی از اساتید را چون ایشان یافته‌ام. دقیقاً سر وقت در کلاس حضور می‌یافت و مستمعان مشتاق را از دریای علم و اخلاقش سیراب می‌کرد.

  • دكتر مصطفى خرّم‌دل عالم فرهیخته و سربلند کُرد ایرانی، مترجم، مفسر و قرآن‌پژوه نامدار مهابادی، پس از سپری کردن عمری پربار و سرشار از خدمت فرهنگی چشم از دیار فنا فروبست و به دیدار معبود شتافت. سلام علیه یوم ولد ویوم رحل ویوم یبعث حیا ... .

    مردی بود به غایت شریف، فرزانه و فروتن. وفادار به هویت اسلامی و ملی. از کودکی از محضر قلم پربارش بهره می‌گرفتم. «نماز فرمان خدا»یش راهنمای مصور و مزین به تصاویر فرزند برومندش [دکتر] ژیان برای نوجوانان خانواده‌های ملتزم بود. قاموس بسیار کوچک و البته بسیار مفید سه‌زبانه‌اش مبتدیان را با کُردی، فارسی و عربی آشنا می‌کرد.

  • از سال ۶۵ که فقط یک سال از ورودم به دانشگاه تبریز سپری شده بود، در دانشگاه تبریز، آگاهانه و برای تثبیت ایمان متزلزل و پاسخ به شبهات ایجاد شده، نیاز شدیدی به مطالعه‌ی قرآن با ترجمه‌ی فارسی احساس کردم. 

    متأسفانه ترجمه‌هایی که در بازار موجود بودند به دو دلیل جذابیتی برای من نداشتند. یکی از لحاظ علمی و سلیس و روان نبودن آن‌ها و دیگری به‌خاطر مسایل ایدئولوژیک و مذهبی که کلام پروردگار را تا حد یک کتاب مذهبی و فرقه‌ای تنزل داده‌بودند. 

    آشنایی‌ام با زبان عربی نیز در حدی نبود که مستقیم و بدون نیاز به‌چنین ترجمه‌هایی از قرآن بهره و لذت ببرم. 

    اما علیرغم این‌ها، علاقه و شوقی که به قرآن داشتم خاموش نشد و روز به روز افزون می‌گشت.

  • دکتر مصطفی خرّم‌دل (متولد ۱۳۱۵ مهاباد – درگذشت ۴ خرداد ۱۳۹۹ مهاباد)، نویسنده، مترجم، قرآن‌پژوه، اسلام‌شناس و مفسّر کرد اهل ایران بود. وی در زمینه‌ی زبان و ادبیات کردی، زبان و ادبیات فارسی، تفسیر قرآن و فقه اسلامی آثاری دارد.

    الف) زندگی نامه‌ی دکتر مصطفی خرّم‌دل

    دکتر مصطفی خرّم‌دل از دانشوران و قرآن‌پژوهان مشهور کردستان ایران است. در سال ۱۳۱۵ در روستای «دهبکر» از توابع شهرستان مهاباد دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مهاباد طی نمود و در این مدت به آموزش علوم دینی نیز مشغول بود. وی در سال ۱۳۴۶ ه‌.ش از دانشگاه تهران در رشته‌ی زبان و ادبیات عرب موفق به دریافت مدرک لیسانس گردید و از زمان دانشجویی و پس از فارغ‌التحصیلی سال‌ها به خدمت آموزش و پرورش مشغول بود.

    نویسنده:
    کمال مولودپوری دبیر زبان انگلیسی شهرستان مهاباد
  • بٳسم الذی كُلُّ شَىْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ

    نمی‌دانم حديث‌نامه چونست               

    همی بینم كه عنوانش به خونست

    قال الشاعر و صدق: 

    نَعَى نَاعِيَا عَمْرٍو بِلَيْلٍ فأسْمَعَا

    فَرَاعَا فُؤَاداً لاَ يَزَالُ مُزَوَّعاَ

    مَضَى فَمَضَتْ عَنِّي بِهِ كُلُّ لَذَّةٍ        

    تَقَرُّ بِها عَيْنَايَ فانْقَطَعَا مَعا

    مَضَى صَاحِبيِ واسْتقْبلَ الدَّهْرُ مَصْرَعِي     

    ولاَ بُدَّ أنْ ألْقَي حَمامِي فأُصْرَعا

    قال آخر:

    إذَا ما دَعَوْتُ الصَّبْرَ بَعْدَكَ والبُكا      

    أجابَ البُكا طَوْعاً ولَمْ يُجِبِ الصَّبرُ

    فإِنْ يَنْقَطِعْ مِنْكَ الرَّجاءُ فإِنَّهُ           

    سَيَبْقَى عَلَيْكَ الْحُزْنُ ما بَقِيَ الدَّهْرُ

  • انسان در زندگی گاهی پدری غیر از پدری زیستی‌اش دارد و آن پدر معنوی است. دکتر مصطفی را نوروز ۵۸ شناختم آن زمان که در دانشگاه کردستان تدریس می‌کرد و ایام تعطیلات نوروز به زادگاهش مهاباد برگشته بود، در مسجد حاج سیّدبایزید طبقه‌ی بالا کلاس آموزش عربی گذاشته بود و من که ۱۵ سال داشتم یکی از نوآموزان کلاس ایشان بودم.

  • پیری و فرزانگی

    05 خرداد 1399

    برخلاف تصوّر عامّه‌ى آحاد جامعه از كهنسالى و پيرى، که رسيدن به اين مرحله از حيات را بر نمى‌تابند؛ كهنسالى و پيرى نعمتى است كه شامل حال هر كسى نمى‌شود، و رسيدن به اين مرحله دستاوردهای ارزشمندی برای آدمی داشته و می‌بایست مورد توجّه قرار گيرد.

  • درگذشت استاد فرزانه، مفسّر نامی قرآن، مترجم «في ظلال القرآن» دکتر مصطفی خرّم‌دل را به همه‌ی دوستان آن استاد فقید فرزانه تسلیت می‌گویم. برای آن مرد خرّم‌دل و خرّم‌سیره، بهشت برین و رضوان الهی مسئلت دارم.

  • در وداع استاد

    05 خرداد 1399

    خبر رحلت استاد بزرگوار، عالم متعهّد و مفسّر وارسته و قرآن‌پژوه، «استاد مصطفی خرّم‌دل» مرا بسیار اندوهگین و متٲلّم کرد. از این جهت که امثال ایشان را باید گرد شهر با چراغ جست و فقدان چنین بزرگانی خلٲیی بزرگ در جامعه ایجاد می‌کند که جبرانش بسیار مشکل است.