سرویس دین و دعوت پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
پس از بیان دلایل کثرتگرایان، در فصل قبل، در این فصل به نقد دلایل آنها خواهیم پرداخت. ابتدا ادلّه و مبانی آنها را بررسی نموده و به تحلیلشان میپردازیم؛ سپس از منظر قرآن و سنّت به صورت کلی به بحث و بررسی پلورالیزم خواهیم نشست.
الف؛ نقد دلایل کثرتگرایان:
1)هرمنیوتیکس
ابهام ذاتی متن و کثرت نازدودنی معنا، تنها یکی از تئوریها در این باب است و نمیتوان ادّعا کرد که همهی فهمها، فهمهای تفسیریاند و به چه دلیل مقتضای متن، همواره ابهام و تفسیرپذیری است؟ همهی متون از جمله متون دینی، میتوانند روشن و محکم باشند، اگرچه گاهی مبهم و متشابه نیز میباشند. روشنی متن، جایی برای تفسیر باقی نمیگذارد و اگر هم جایی برای تفسیر باشد، تنها یک تفسیر از متنِ روشن ممکن است. متن میتواند کاملاً صریح و پوستکنده باشد. بنابراین، این تعبیر که «کتاب الهی و سخن پیامبر-صلیاللهعلیهوسلم-، همواره تفسیرهای متعدّد برمیدارد» سخن نادرست و نامعقولی است.
موضوع سخن، دین اقلّی و اکثری است. ابتدا خوب است به انگیزهها و محرکات اولیهای که توجه مرا به این بحث برانگیخت اشارهای کنم. چند واقعه فکر مرا متوجه اهمیت این موضوع کرد:
گفتوگو با دکترعلیرضا علویتبار
ثمینا رستگاری
چه بسیار نامها که در گذر ایام گرد فراموشی بر آنها مینشیند و با ورق خوردن برگهای تقویم، یاد آنها از خاطرهها میرود. نام برخی دیگر در صفحه یی از تاریخ نوشته میشود و سالمرگ یا زادروزشان دیگران را به صرافت آنها میاندازد. شریعتی جزء هیچ کدام از این دو دسته نیست. حضور او منوط به هیچ مناسبتی نیست. نامش به بهانههای مختلف در سرشناسه بسیاری از اتفاقات به چشم میخورد. در زمان شورهای انقلابی حضور دارد و در وقت شکیبایی اصلاح طلبی نیز باز به بقای خود ادامه میدهد و هیچ کس نمیداند که سر این ماندگاری چیست؟ آیا همیشه بودن او به دلیل یکتا بودنش است و اینکه دیگر کسی در قامتی بلندتر از او ظهور نکرد تا شریعتی به سایه نام او تبعید شود؟ آیا دیگرانی بزرگ تر از او آمدند اما از اقبال داشتن فرزندان و طرفدارانی وفادار و مومن بی بهره بودند؟
نسخه قانون ما عین شفـــــاست
مصحف ما مستفاد از مصطفاست
ای مبارک آن گلــــیم گل تو را
وی خنک آن وصف مزّمّل تو را
نه ملک بودی نه دلخسته ز خاک
ای بشیر ما بشـــــر بودی و پاک
استاد مکرّم، حضرت آیت الله آقای جعفر سبحانی
زاهد ویسی_سقز
دین، بهعنوان یک روش یا منش، همواره به شکلهای گوناگون مورد توجه و دقت پیروان و مخالفان خود قرار گرفته است و هر یک از آنان براساس الگو یا دیدگاه خاصی که درباره آن داشته، در اوصاف و خصایل یا حسنات و آفات آن نظری افکنده و در حد توان و امکان خود، لایهها و زوایایی از آن را بررسی کردهاند.
علی علیپور
1. ایمان سرچشمه امنیت
ایمان سرچشمه همه خیر و نیکیهاست. انسان در زندگی از چیزهای زیادی بیم دارد. اما مؤمن همه درهای ترس را بسته و غیر از ذات پروردگار از هیچ کس هراسی ندارد. از این میترسد که مبادا در حق خدا کوتاهی کند یا بر خلق او تجاوز کند. اما از مردم بیمی ندارد؛ چون آنان مالک نفع و زیان او، مرگ و زندگی و برانگیختن او بعد از مرگ نیستند.
سرویس دینو دعوت پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
در این فصل دلایل کثرتگرایان یا ادله و مبانی پلورالیسم راتوضیح داده و در فصل بعد به نقد آنها میپردازیم.
مهمترین دلایل کثرتگرایان عبارتند از:
1. هرمنوتیک
براساس پذیرش هرمنیوتیکس گفته شده است: فهمها از متون دینی بالضروره متنوع و متکثّر است و نه تنها متنوع و متکثر است، بلکه سیال است و این تنوع و تکثرِ سیال، قابل تحویل شدن به فهم واحد نیست.[1] یعنی هر خوانندهای به مقتضای عقاید و علایق شخصی خود، معنایی به متون دینی میبخشد و برداشتی متفاوت از برداشتهای دیگری میکند و این برداشتها وحدتپذیر نیست و امکان داوری بین آنها برای تشخیص و ترجیح برداشتِ درست از نادرست وجود ندارد. هیچ مرجع و مفسّر رسمی از دین وجود ندارد و قول هیچکس حجیت تعبّدی ندارد.
«إن الله یبعث لهذه الأمة علی رأس کل مائة سنة من یجدد لها دینها»(رواه ابوداود) "خداوند در آغاز هر سده، کسی را برای این امت خواهد فرستاد که دینش را برایش تجدید نماید."
راستی، آیا مسلمانان در ماه رمضان این ندا را خواهند شنید و به خیر و نیکی روی خواهند آورد؟ آیا آنان که مال مردم را به ناحق میخورند، این نکته را در خواهند یافت؟ و از مال حرام دوری خواهند گزید؟(یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم)"آن روز که هیچ مال و فرزندانی سود نخواهند رساند، جز آنکسی که با قلبی سالم نزد خدا آید." (شعراء 88-89) آیا ستمگران از ستمگری و تهمت زدن به پاکان دست خواهند شست
نویسنده: عمرو عبدالکریم
ترجمه: پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
منبع: اسلام آنلاین
خداوند عزوجل به نفس لوامه سوگند یاد کرده و فرموده است:"و سوگند به نفس سرزنشگر"(قیامه/2). این سوگند خداوند روایتگر پویش روانی است که خطایی مرتکب میشود و سپس به سبب آن خطا، خود را سرزنش میکند.
این آیه دو معنا در بر دارد: نخست، فرایند بازنگری، باز خواست و سرزنش خود به سبب کاری که صورت پذیرفته است. خداوند از آن دو به این نفس سوگند یاد میکند که به سطح بزرگی و ارجمندی نائل آمده است. دوم صیغه مبالغهی(لوامه) حکایت از آن دارد که سرزنش کردن تبدیل به خوی و منش، خصلت و عادت و سرشت آن نفس شده است. بدان معنا که دست یازیدن به این فعالیت، به صورت عضوی با این فرایند گره خورده است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل