إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • دکتر محمدعلی توفیقی در مصاحبه با روز ‏
    ‏سامان رسول‌پور

    به دنبال لغو امتیاز دوهفته‌نامه "هاوار" پس از انتشار45 شماره و به دستور هیئت نظارت بر مطبوعات، دکتر محمدعلی توفیقی، عضو شورای سردبیری ‌هاوار، عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و از اعضای شورای مرکزی ‏سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گفتگو با روز از دلایل تعطیلی "هاوار" وهمچنین فضای حاکم بر مطبوعات ‏کردی سخن گفته است. "هاوار" نشریه‌ای کردی- فارسی بود که به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی "سیدهاشم ‏هدایتی" در مناطق کردنشین ایران و با رویکردی اصلاح‌طلبانه و انتقادی منتشر می‌شد.‏

  • اشاره: یادداشت زیر را حدود 10 سال قبل در سالروز تولّد پیامبر اسلام(ص) نوشته‌ام که در مناطق اهل سنّت و کردنشین ایران معمولاً مراسم مولودی‌خوانی برگزار می‌شود. یادداشت را در شرایطی نوشته‌ام که دولت آقای خاتمی حاکم بود و به طبیعت آزاده‌ی خودشان، فضایی را مملوّ از تساهل فراهم کردند که آثار ایجابی در داخل سیستم و درخارج از آن(میان اهل سنّت)ایجاد کرد. این دوره، دولت مستعجل بود و یک انتخابات از نوع دیگر، دستاوردهای حاصل را به محاق فراموشی برد.

    نویسنده:
    عبدالعزیز مولودی - دکتری علوم سیاسی
  • ویژگی دوم: ایمان به وحی و ارج نهادن عقل

    یکی دیگر از ویژگیهای گفتمان اسلامی معاصر در عصر جهانی سازی این است که به وحی ایمان دارد ودرعین حال جایگاه عقل را نیز ارج می نهد. او وحی را از این لحاظ محترم می شمارد که اساس وپایه همه مکاتب آسمانی می باشد. بنابر این تعالیم واحکام دین ساخته وپرداخته هیچ کدام از پیامبران نیست بلکه خداوند ایشان را از یکی از طرق وحی همچون الهام، خواب دیدن درست، فرود آمدن فرشته جهت رساندن پیام الهی وگفتگوی مستقیم با خداوند آموزش داده است، مثل اینکه از طریق گفت وشنود مستقیم با موسی ( ع ) رابطه بر قرار نمود. پس پیامبران نمایندگان وسفرای خدا به سوی بندگان او هستندتا ایشان را نوید وبیم داده ومردم پس از آنان حجتی بر خدا نداشته باشند .

  •  این هفته از هفته‌هایی است که در کشور ما نام خاصی دارد و نام هفته‌ی وحدت به او نهاده‌اند دیری است که مصلحان و اندیشه‌گرانی در ایجاد این وحدت کوشیده‌اند. برای برطرف کردن نقارهای طایفه‌گی و فرقه‌ای و برای نزدیک‌تر کردن متفکران مسلمان و دست همه‌ی مسلمین را در دست یک‌دیگر نهادن و صف واحد فشرده و محکمی در مقابل دشمنان به وجودآوردن. من قدری در فسفه‌ی ان امر و در مبانی تئوری که به این مطلب می‌پردازد، سخن خواهم گفت و دوستان را دعوت می‌کنم که در این مطلب بسیار مهم که جزء آرمان‌های بزرگ عموم مصلحان مسلمان، بوده‌است، تأمل بیشتر روا دارند، هم‌چنان که گفتم از وقتی که مسلمانان به خود آمدند و هیبت و عظمت دشمنان را دانستند و به آن اذعان کردند و نیز، خطری که از ناحیه‌ی اندیشه‌های بنگانه متوجه هویت اسلامی ما شده بود را کشف کردند بدون استثنا همه‌ی این مصلحان داعیه‌دار ایجاد وحدت، اسلامی دانستند که اگر مسلمین با این تفرقه‌ای که دارند، بخواهند بر دشمن متحد خویش پیروز شوند رؤیایی است که هیچ‌گاه محقق نخواهد شد.

  • نویسنده: دکتر محمّد عماره
    مترجم: محمّد عباسی- بانه‌

    بسیاری از افرادی که جنگ فکری میان معتزله و اشاعره در مورد خلق قرآن، معمولاً در دوران خلیفه عباسی مأمون (218 هجری )، را شنیده‌اند، تنها این را می‌دانند که معتزله با این حربه دشمنان خود را محکوم و نابود کردند و شکنجه دادند، و بزرگانی همچو احمد بن حنبل و دیگران دچار این محنت و بلای خانمانسوز شدند و انواع عذاب و شکنجه و ظلم و بیدادگری را تحمل کردند و آنرا با جان و دل خریدند، و از طرف دیگر معتزله با به راه انداختن چنین تفتیش فکری، اصول و مبادی خود در مورد آزادی فکر و اراده و حرکت و اعتقاد را به چالش کشانیدند و آنرا زیر سؤال بردند.

  • عبدالعزیز مولودی

    از 16 تا 19 مارس 1988، بمب‌های شیمیایی بر سر حلبچه فرود آمدند و در نتیجه‌ی آن، بیش از 5هزار نفر بینوا جان باختند و هزاران نفر زخمی شدند که تا امروز هم از آثار برجای مانده آن رنج می‌برند و این درد هم‌چنان ادامه دارد.
    هرچند تاکنون با یادمان‌ها و برنامه‌هایی جنبی آن، خاطره‌ی فاجعه‌ی حلبچه در اذهان مردم کرد زنده نگهداشته شده و حدّاقل سالی یک‌بار موضوع بحث می‌شود؛ امّا به گمان من هنوز این مسئله به‌صورت پرسشی بنیادین در ذهن، اندیشه و خودآگاه ما مطرح نشده است. تقریباً تمام واکنش‌ها نسبت به آن احساسی و به‌صورت بروز برخی رفتارها و احساسات، در جمع‌ها و نشست‌های گذرا بوده است و در این رهگذر نیز بسیاری از آن بهره‌برداری نموده‌اند. این واکنش‌ها بنا به اعتقاد شیرزاد حسن- داستا‌ن‌نویس کرد- به‌جای اینکه عقل مخاطب را مورد خطاب قرار دهد، در پی خطاب قرار دادن احساس و حسّ ترحّم مخاطب است تا به‌وسیله‌ی بیان فجایع انسانی مذکور که در مورد کردها مکرّر اتفاق افتاده است، خود را به دیگران بشناسیم و وارد تاریخ شویم.

  • سرویس دین و دعوت پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح

    ب؛ نقد پلورالیسم از منظر قرآن و سنّت

    شاید بتوان گفت در سرتاسر قرآن و احادیث پیامبر-صلی‌الله‌علیه‌وسلم- با پلورالیسم دینی (از منظری که ما بدان خواهیم پرداخت)، مخالفت شده است. البته کثرت‌گرایی دینی، با رویکرد متفاوتی عرضه شده است:

    رویکردهای متفاوت کثرت‌گرایی دینی

    رویکرد اول:

    رویکرد تبادل نظر و گفت‌و‌گوی بین ادیان، با نمایندگانی چون «نینان اسمارت»[37] و «ویلفرد کنت ول اسمیت»[38]

    این رویکرد، سه گونه تفسیر را محتمل شده است:

  • یکی از مظاهر رحمت خدایی، ارسال انبیاء و رسولان به سوی بندگان است تا بندگان در سایه‌ی الطاف خداوندی و به پیروی از دستورات گهربار الهی به سرمنزل سعادت و خوشبختی دارین نائل آیند. خدای مهربان از فیض دریای بیکران رحمتش هر از گاهی بهترین و سرآمدترین بندگان خود را از ذرّیّه‌ی آدم(ع) مبعوث کرده و به همراه معجزات و آیات روح‌بخش و روشنگرش، مأمور دعوت و تبلیغ حق نموده است. خداوند عالیمان هزاران پیامبر را برانگیخته که آخرین حلقه‌ی این زنجیره‌ی زرین و مبارک، سرچشمه‌ی صدق و صفا، نور هدی، یعنی محمّد(ص) مصطفی بوده است.

  • نظر قرآن نسبت به دنیا و رابطه با خدا

    اولاً، بدیهی است که اجرای این توصیه و تذکرها یا احکام و دستورالعمل‌ها به طور طبیعی و قهری موجب سلامتی و صلح و نیرومندی مسلمانان و وسیله‌ی بهبود و صفای روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی ملی و بین المللی آنان می‌گردد. علاوه بر آن، صداقتت، امانت، عدالت، خدمت به نوع و سایر صفات اخلاقی و وظایف دینی، تقلیل و تسهیل فوق‌العاده در تشکیلات و خدمات و هزینه‌های دولتی، به وجود آورده به طور مستقیم و غیر مستقیم بازده یا راندمان کلیه‌ی عملیات و تولیدات و محصولات را بالا برده و اجازه‌ی همکاریها و سرمایه‌گذاریهای وسیع را می‌دهد.

  • برگرفته از کتاب «تربیت روان» با استفاده از اصول شناختی و رفتاری


    1) ما باید تأیید و محبت دیگان را جلب کنیم.(فقط رضای خدا کافی نیست!)
    2) همیشه باید ثابت کنیم که آدمی با کفایت، شایسته و موفق هستیم.
    3) وقتی مردم رفتارهای آزار دهنده و ناعادلانه‌ای دارند، باید آن‌ها را سرزنش کرد و به آن‌ها لعنت فرستاد و آن‌ها را اشخاص بد و شرور و پستی دانست.