کلمهی قدر که در توصیف این شب آمده است به معنی مقام و شرف و برکت است؛ به همین خاطر خدای متعال میفرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ* أَمْراً مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ* رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (الدخان:٣-٦).
[كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم، [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم. در آن [شب] هر [گونه] كارى [به نحوى] استوار فيصله مىيابد. [اين] كارى است [كه] از جانب ما [صورت مىگيرد]. ما فرستنده [پيامبران] بوديم. [و اين] رحمتى از پروردگار توست، كه او شنواى داناست.
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ القَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ القَدْرِ* لَيْلَةُ القَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ* تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ* سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الفَجْرِ» (القدر:١-٥).
مهمترین علت شکوفایی فقه اسلامی در دوران طلایی اسلام، قدرت فقیه در ایجاد همخوانی بین نصوص شرعی و واقعیت جامعه بود. چون فقیه زمانی فقیه محسوب میشد که بتواند فقه نص را با درک واقعیت موجود تطبیق دهد نه به این معنی که واقعیت بر نص حکم کند کسی چنین ادعایی ندارد؛
موضع مدارس نوین در خصوص ادّعای تاریخمندی نصوص قرآن را چگونه ارزیابی کنیم؟ این ایدهی نو چه ابعادی دارد؟ تا چه میزان میتوان عناصر زبانی و ظاهری برای نص قرآن به کار برد؟ به نظر شما این کار چه ضوابطی دارد؟
همهی مدارس نوین در موضعگیری خود نسبت به نص قرآن شدیداً دچار سردرگمی هستند و در جداسازی بین زبان قرآن و زبان عربی به خطا رفتهاند. بر این باورند که نص قرآن وضعی است و به وسیلهی بشر گردآوری شده است. آنان بین نص قرآن و قصیدهی امرئ القیس یا طرفه بن العبد یا لبید و غیره تفاوتی قائل نیستند.
بدان که ارزش این اعمال از جهت پاداش است. این فرصتی است که تو را به عمل تشویق میکند و عمل قلعهای است که از ورود غم و اندوه جلوگیری میکند. هر گاه بنده در عمل کوتاهی کند خداوند او را به غم و اندوه دچار میکند. و اینک آن نه عمل:
١- نماز عشا و صبح با جماعت: مسلم به روایت از عثمان بن عفان آورده است: از رسول گرامی اسلام شنیدم که فرمود: «من صلى العشاء في جماعةٍ فكأنما قام نصف الليل، ومن صلى الصبح في جماعةٍ فكأنما صلى الليل كله» هر کس نماز عشا را به جماعت بخواند گویی نصف شب را احیا کرده است و هر کس نماز صبح را به جماعت بخواند گویی تمام شب را در نماز بوده است.
بدون شک نظریهی حقوق بشر با عنوان و فلسفه و مضمون متداول امروزی آن، از فرهنگ غرب گرفته شده است؛ صرف نظر از اینکه با بسیاری از اصول و ارزشهای دینی ما سازگاری دارد و به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن الهام میگیرد.
یقیناً حرکتی به نام حقوق بشر و بسیاری از شعارها و دستاوردهای جدید آن در نوع خود یک تحول مثبت در تاریخ بشریت بود. اما این حرکت وابسته به فرهنگ و تمدن غربی، به پایههای ثابت و اهداف کوتاه و روشن و نیز معیارهای منظم و جهتدار نیازمند است. این باعث میشود که در بسیاری از اوقات در مسیر حرکت خود نوسان داشته باشد و احیانا در جهت مخالف حرکت کند؛
راشد غنوشی رئیس حزب النهضه تونس اسلام و دموکراسی را دو مؤلفهی مشابه به هم دانست
استاد راشد غنوشی که در همایش «سیتا» سخن میگفت تأکید کرد که شورا در اسلام نمادی از دموکراسی معاصر است. این همایش با همکاری انجمن مجموعهی تفکر راهبردی در استامبول برگزار شد.
اسلام و دموکراسی
استاد غنوشی گف: تحول دمکراتیک موفق است و از پشتوانهی بینالمللی برخوردار است. تجربهی تونس در بوتهی آزمایش قرار دارد؛ آیا مردم تونس همچنان خواهند توانست مبارزات خود را به شکل مسالمتآمیز ادامه دهند؟ دموکراسی در صورتی در کشور تثبیت میشود که تمام طرفها یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
در بسیاری از کشورها مشکل حرکت اسلامی این است که گسترهی دعوت فراتر از قدرت جذب رهبری برای آن بوده است؛ البته این مسأله چندان مهم نیست چون دعوتها در آغاز و در مرحلهی گسترش با چنین سرنوشتی روبرو میشوند.
پیچیدگی فضای پر پیچ و خم دنیای رسانه ایجاب میکند تا به اندازهی کافی سواد رسانهای کسب کنیم تا بتوانیم براحتی درست و غلط را از هم تشخیص و دچار خلط و سردرگمی نشویم. بسیاری از قدرت رسانه سوء استفاده میکنند و حقایق را وارونه نشان میدهند، با چنین حربهای میتوان از کاه، کوه ساخت و آنچه وجود خارجی ندارد را واقعی جلوه داد. از موارد سوء استفاده از قدرت رسانهای میتوان به تخریب و زشت جلوه دادن موضوعی که وجود و واقعیت عینی نداشته است؛ اشاره کرد. شاهد مدعا نشر کلیپی هست از رئیسجمهور سابق مصر جمال عبدالناصر، در انتقاد از جماعت اخوان المسلمین مصر؛ با موضوع حجاب اجباری!
الگوی حاکمیت استخلافی با مجموعهای از تنشها و ناکامیها و سرانجام هبوطی دیگر به پایان رسید: وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿ص/٣٤﴾ «قطعاً سلیمان را آزمودیم و بر صندلیاش کالبدی را انداختیم، آنگاه به درگاه خدا برگشت» سلیمان به عنوان یک جانشین خدایی به خاطر تواناییهایش از کش و قوسها، کشیدگیها، تنشها و تیرگیهای فراوانی رنج برد، چون قدرتش همهی موجودات مرئی و نامرئی، بشری و غیر بشری، طبیعی و فوقالعاده را فرا گرفت. برنامهها و سازوکارهای سلیمان محکی برای تجربیات مطلق و کامل انسان هنگام چیرگی بر هستی و پدیدههایش بود.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل