إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • شب قدر

    08 خرداد 1398

    کلمه‌ی قدر که در توصیف این شب آمده است به معنی مقام و شرف و برکت است؛ به همین خاطر خدای متعال می‌فرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ* أَمْراً مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ* رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (الدخان:٣-٦).

    [كه‌] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم، [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم. در آن [شب‌] هر [گونه‌] كارى [به نحوى‌] استوار فيصله مى‌يابد. [اين‌] كارى است [كه‌] از جانب ما [صورت مى‌گيرد]. ما فرستنده [پيامبران‌] بوديم. [و اين‌] رحمتى از پروردگار توست، كه او شنواى داناست.

    «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ القَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ القَدْرِ* لَيْلَةُ القَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ* تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ* سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الفَجْرِ» (القدر:١-٥).

    نویسنده:
    دکتر زغلول نجار
  • مهم‌ترین علت شکوفایی فقه اسلامی در دوران طلایی اسلام، قدرت فقیه در ایجاد هم‌خوانی بین نصوص شرعی و واقعیت جامعه بود. چون فقیه زمانی فقیه محسوب می‌شد که بتواند فقه نص را با درک واقعیت موجود تطبیق دهد نه به این معنی که واقعیت بر نص حکم کند کسی چنین ادعایی ندارد؛

    نویسنده:
    دکتر عصام البشیر
  • مقاصد بعثت محمّدی

    29 اردیبهشت 1398

    «وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ ۚفَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴿١٥٦﴾ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (اعراف: ١٥٧)

    و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است؛ و به زودى آن را براى كسانى كه پرهيزگارى مى‌كنند و زكات مى‌دهند و آنان كه به آيات ما ايمان مى‌آورند، مقرّر مى‌دارم.

    نویسنده:
    دکتر احمد ریسونی
  • موضع مدارس نوین در خصوص ادّعای تاریخ‌مندی نصوص قرآن را چگونه ارزیابی کنیم؟ این ایده‌ی نو چه ابعادی دارد؟ تا چه میزان می‌توان عناصر زبانی و ظاهری برای نص قرآن به کار برد؟ به نظر شما این کار چه ضوابطی دارد؟

    همه‌ی مدارس نوین در موضع‌گیری خود نسبت به نص قرآن شدیداً دچار سردرگمی هستند و در جداسازی بین زبان قرآن و زبان عربی به خطا رفته‌اند. بر این باورند که نص قرآن وضعی است و به وسیله‌ی بشر گردآوری شده است. آنان بین نص قرآن و قصیده‌ی امرئ القیس یا طرفه بن العبد یا لبید و غیره تفاوتی قائل نیستند.

    نویسنده:
    دکتر طه جابر عَلوانی
  • بدان که ارزش این اعمال از جهت پاداش است. این فرصتی است که تو را به عمل تشویق می‌کند و عمل قلعه‌ای است که از ورود غم و اندوه جلوگیری می‌کند. هر گاه بنده در عمل کوتاهی کند خداوند او را به غم و اندوه دچار می‌کند. و اینک آن نه عمل:

    ١-  نماز عشا و صبح با جماعت: مسلم به روایت از عثمان بن عفان آورده است: از رسول گرامی اسلام شنیدم که فرمود: «من صلى العشاء في جماعةٍ فكأنما قام نصف الليل، ومن صلى الصبح في جماعةٍ فكأنما صلى الليل كله» هر کس نماز عشا را به جماعت بخواند گویی نصف شب را احیا کرده است و هر کس نماز صبح را به جماعت بخواند گویی تمام شب را در نماز بوده است. 

  • بدون شک نظریه‌ی حقوق بشر با عنوان و فلسفه‌ و مضمون متداول امروزی آن، از فرهنگ غرب گرفته شده است؛ صرف نظر از این‌که با بسیاری از اصول و ارزش‌های دینی ما سازگاری دارد و به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن الهام می‌گیرد. 

    یقیناً حرکتی به نام حقوق بشر و بسیاری از شعارها و دستاوردهای جدید آن در نوع خود یک تحول مثبت در تاریخ بشریت بود. اما این حرکت وابسته به فرهنگ و تمدن غربی، به پایه‌های ثابت و اهداف کوتاه و روشن و نیز معیارهای منظم و جهت‌دار نیازمند است. این باعث می‌شود که در بسیاری از اوقات در مسیر حرکت خود نوسان داشته باشد و احیانا در جهت مخالف حرکت کند؛

    نویسنده:
    دکتر احمد ریسونی
  • بسیاری از جماعت‌های اسلامی و شماری از علما و دعوتگران، موجودیت اسلام و اجرای شریعت اسلامی و سرنوشت و آینده‌ی مسلمانان را به موضع حکومت و میزان پایبندی آنان به اسلام و حمل پرچم آن گره زده‌اند. بسیاری از آنان بر این باورند که اجرای حقیقی شریعت اسلام و آینده‌ی واقعی مسلمانان در گرو برپایی حکومت اسلامی و چه بسا خلافت اسلامی است.
    بدون شکّ حکومت اسلامی یا دولت اسلام یکی از حلقه‌های زنجیر اسلام و دژی مستحکم برای زندگی اسلامی و جامعه مسلمان است.

    نویسنده:
    دکتر احمد ریسونی
  • راشد غنوشی رئیس حزب النهضه تونس اسلام و دموکراسی را دو مؤلفه‌ی مشابه به هم دانست

    استاد راشد غنوشی که در همایش «سیتا» سخن می‌گفت تأکید کرد که شورا در اسلام نمادی از دموکراسی معاصر است. این همایش با همکاری انجمن مجموعه‌ی تفکر راهبردی در استامبول برگزار شد. 

    اسلام و دموکراسی

    استاد غنوشی گف: تحول دمکراتیک موفق است و از پشتوانه‌ی بین‌المللی برخوردار است. تجربه‌ی تونس در بوته‌ی آزمایش قرار دارد؛ آیا مردم تونس همچنان خواهند توانست مبارزات خود را به شکل مسالمت‌آمیز ادامه دهند؟ دموکراسی در صورتی در کشور تثبیت می‌شود که تمام طرف‌ها یک‌دیگر را به رسمیت بشناسند.

    نویسنده:
    راشد الغنوشی
  • احادیثی که با خیر، خیارکم، خیار و خیرکم آغاز می‌شود
    41 حدیث در صحیح بخاری و مسلم و در میان احادیثی که علامه آلبانی تصحیح کرده است وجود دارد که با کلمات خیر، خیارکم، خیار و خیرکم آغاز می‌شود. شایسته است بکوشیم تا از بهترین‌ها باشیم.
    بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد. [بخاری]
    بهترین شما خوش‌اخلاق‌ترین شماست. [بخاری]
    بهترین شما در جاهلیت بهترین شما در اسلام خواهد بود به شرطی که اهل فهم و درک باشد. [بخاری]
    بهترین شما کسی است در ادای قرض بهتر عمل کند. [بخاری]
    بهترین شما کسی است که برای خانواده‌اش بهترین باشد. [صحیح ابن حبان]

  • هر سال با آغاز ماه ربیع الاول سخن از برگزاری جشن میلاد رسول گرامی اسلام در محافل مطرح می‌شود. گروهی که این جشن‌ها را برگزار می‌کنند از سوی مخالفان (تحریم کنندگان مراسم میلاد) به بدعت‌گذاری متّهم می‌شوند و گروه نخست (قائلان به جواز مولودی) تحریم‌کنندگان را به سختگیری و افراط متّهم می‌کنند. جای شگفتی است که هر سال همین فتاوا مطرح می‌شود و هر یک از دو طرف نوک قلم‌هایشان را تیز می‌کنند

    نویسنده:
    دکتر اکرم کساب