إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • کلیپ‌های ویدئویی منتشر شده در مورد اعدام خلبان اردنی؛ معاذ کساسبه با سوزاندن، از سوی گروه‌ موسوم به‌ دولت اسلامی (داعش) خصوصاً به فضای کشور اردن و به طور عام به جهان آسیب وارد نموده است. 

    صرف نظر از ویژگیهای یک سازمان تندرو و افراطی و به کار گیری تکنیک‌های متعدد در این زمینه، حقیقتاً این روش، بی‌رحمانه‌ترین و خشن‌ترین و تازه‌ترین نوع در زمینه‌ی تصویر برداری و تکنیک اجرا و تولید است.

    نویسنده:
    وائل بتیری؛ کار‌شناس امور جنبش‌های اسلامی
  • حرکت به سوی خدا

    14 مرداد 1393

    حرکت به سوی خدا یعنی چه؟ ارکانش کدام است؟ سرآغازش کجاست؟ 

    حرکت به سوی خدا یعنی انتقال از نفس ناپاک به سوی نفس پاک؛ از عقل غیرشرعی به عقل شرعی؛ از قلب کافر و منافق و فاسق یا بیمار و سنگین به قلب مطمئن و سالم؛ از روحی که از درگاه خداوند متواری است و به بندگی‌اش تن نمی‌دهد به روح خدا‌شناس و خداجویی که در برابر او کرنش می‌کند.

    نویسنده:
    شیخ سعید حوی
  • اعتکاف به معنی ماندن در مسجد به نیت فرمانبرداری و اطاعت از خداوند متعال است. و به اتفاق اهل علم، سنت است. امام احمد آنگونه که ابو داود از او نقل نموده گفته است که: «هیچ کدام از علما را نمی‌شناسم که درباره اعتکاف غیر از سنت بودن آن چیزی بگویند.» و از امام مالک نقل شده است که: «در باره اعتکاف و آنچه درباره آن آمده و اینکه چرا مسلمانان آن را ترک کرده‌اند

    نویسنده:
    دكتر سلمان بن فهد العودة
  • در اواسط دهه‌ی دوم قرن بیستم میلادی مصطفی کمال فرمانده‌ی ارتش ترکیه ملقب به کمال آتاترک نخستین کودتای نظامی به معنای نوین را در جهان اسلام اجرا کرد و پس از آن اروپا خلافت عثمانی را که بخش اعظم کشورهای اسلامی را زیر چتر خود گرد آورده بود ملغی اعلام کرد. از آن زمان بسیاری از مسلمانان از عام و خاص به نوعی احساس بی‌نوایی و در به دری کردند

    نویسنده:
    دکتر احمد ریسونی
  • واژه‌ی دموکراسی از اصطلاح یونانی «دیموکراتیا» گرفته شده است و به دو بخش تقسیم می‌شود: دیمو یعنی مردم و کراتیا یعنی حکومت؛ که با تقدیم صفت بر موصوف می‌شود: حکومت مردمی؛ بر خلاف زبان انگلیسی که موصوف را پیش از صفت می‌آورند. این کلمه پس از تغییراتی در زبان عربی به «دیموقراطیة» و در فارسی به «دموکراسی» تبدیل شد.

    نویسنده:
    دکتر سعود فنیسان
  • جوانان اسلام‌گرا و اخوانی تجدید نظر می‌کنند: «‌معالم» سید قطب بیشتر کارساز است تا رهنمودهای غنوشی... اسلام‌گرایان و جنبش اخوان المسلمین پس از چهل، پنجاه سال سر درگمی بالأخره نخستین گام صحیح را بر می‌دارند، آن گام عبارت است از‌‌‌ رها نمودن صندوق‌های رأی و انتخابات؛ نه تنها تحریم مرحله‌ای آن بنا به دلایل سیاسی.

    نویسنده:
    انس حسن
  • تاریخ اخوان المسلمین حقیقت دعوت ما الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه وبعد... خداوند متعال می‌فرماید: (قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛ «بگو این است راه من که من و هر کس پیروى‏ام کرد با بینایى به سوى خدا دعوت مى‏کنیم و منزه است‏خدا و من از مشرکان نیستم.» (یوسف: ۱۰۸)

    نویسنده:
    محمد حامد علیوة
  • بدیع الزمان سعید نورسی یکی از نظریه‌پردازان عصر حاضر است، ایشان به توفیق الهی در تحصیلات علمی در رده‌ی بالایی قرار داشت و از اخلاق والا و نفس پاک‌طینتی برخوردار بود؛ حرص و طمع شخصی در وجودش راه نداشت و شخصیت خود را با بالا‌ترین کالای دنیا عوض نمی‌کرد چه رسد به اینکه به پایین‌تر از آن بیندیشد. علاوه بر همه‌ی این‌ها خداوند او را از نوعی ظرافت عقلی بهره‌مند کرده بود که ترتیب اولویات را می‌دانست.

    نویسنده:
    بدیع‌الزّمان سعید نورسی (رحمه الله)
  • استبداد نیروها را فلج می‌کند
    دولت‌مردانی که‌ طی چند قرن گذشته‌ زمام امور کشورهای اسلامی را در دست داشتند، جز استبداد و هرج و مرجی زشت و کریه‌ چیز دیگری برای ملتشان نداشته‌‌اند.
    آنان حکومت‌هایی را تشکیل دادند که‌ در سایه‌ی آن،‌ آزادی‌های طبیعی در جا زد و بهم پیچید و تمامی نیروهای مادی و ادبی سست و بی‌پایه گشتند

    نویسنده:
    محمد غزالی مصری
  • بی‌شک افکار و اندیشه‌های شیخ سعید نورسی بعد از سقوط خلافت عثمانی یکی از مؤثر‌ترین و کارآمد‌ترین افکار، در دفاع از هویت اسلامی ترکیه و مقابله با سکولاریسم بوده و هست. بینش و منش آزادیخواهی و دغدغه‌ی بیداری اسلامی بدیع الزمان نورسی بود که سالیان سال او را در تبعید و حصر نگه‌ داشت.

    نویسنده:
    علي عليوة