ویژگی دوم: ایمان به وحی و ارج نهادن عقل
یکی دیگر از ویژگیهای گفتمان اسلامی معاصر در عصر جهانی سازی این است که به وحی ایمان دارد ودرعین حال جایگاه عقل را نیز ارج می نهد. او وحی را از این لحاظ محترم می شمارد که اساس وپایه همه مکاتب آسمانی می باشد. بنابر این تعالیم واحکام دین ساخته وپرداخته هیچ کدام از پیامبران نیست بلکه خداوند ایشان را از یکی از طرق وحی همچون الهام، خواب دیدن درست، فرود آمدن فرشته جهت رساندن پیام الهی وگفتگوی مستقیم با خداوند آموزش داده است، مثل اینکه از طریق گفت وشنود مستقیم با موسی ( ع ) رابطه بر قرار نمود. پس پیامبران نمایندگان وسفرای خدا به سوی بندگان او هستندتا ایشان را نوید وبیم داده ومردم پس از آنان حجتی بر خدا نداشته باشند .
این هفته از هفتههایی است که در کشور ما نام خاصی دارد و نام هفتهی وحدت به او نهادهاند دیری است که مصلحان و اندیشهگرانی در ایجاد این وحدت کوشیدهاند. برای برطرف کردن نقارهای طایفهگی و فرقهای و برای نزدیکتر کردن متفکران مسلمان و دست همهی مسلمین را در دست یکدیگر نهادن و صف واحد فشرده و محکمی در مقابل دشمنان به وجودآوردن. من قدری در فسفهی ان امر و در مبانی تئوری که به این مطلب میپردازد، سخن خواهم گفت و دوستان را دعوت میکنم که در این مطلب بسیار مهم که جزء آرمانهای بزرگ عموم مصلحان مسلمان، بودهاست، تأمل بیشتر روا دارند، همچنان که گفتم از وقتی که مسلمانان به خود آمدند و هیبت و عظمت دشمنان را دانستند و به آن اذعان کردند و نیز، خطری که از ناحیهی اندیشههای بنگانه متوجه هویت اسلامی ما شده بود را کشف کردند بدون استثنا همهی این مصلحان داعیهدار ایجاد وحدت، اسلامی دانستند که اگر مسلمین با این تفرقهای که دارند، بخواهند بر دشمن متحد خویش پیروز شوند رؤیایی است که هیچگاه محقق نخواهد شد.
نویسنده: دکتر محمّد عماره
مترجم: محمّد عباسی- بانه
بسیاری از افرادی که جنگ فکری میان معتزله و اشاعره در مورد خلق قرآن، معمولاً در دوران خلیفه عباسی مأمون (218 هجری )، را شنیدهاند، تنها این را میدانند که معتزله با این حربه دشمنان خود را محکوم و نابود کردند و شکنجه دادند، و بزرگانی همچو احمد بن حنبل و دیگران دچار این محنت و بلای خانمانسوز شدند و انواع عذاب و شکنجه و ظلم و بیدادگری را تحمل کردند و آنرا با جان و دل خریدند، و از طرف دیگر معتزله با به راه انداختن چنین تفتیش فکری، اصول و مبادی خود در مورد آزادی فکر و اراده و حرکت و اعتقاد را به چالش کشانیدند و آنرا زیر سؤال بردند.
سرویس دین و دعوت پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
ب؛ نقد پلورالیسم از منظر قرآن و سنّت
شاید بتوان گفت در سرتاسر قرآن و احادیث پیامبر-صلیاللهعلیهوسلم- با پلورالیسم دینی (از منظری که ما بدان خواهیم پرداخت)، مخالفت شده است. البته کثرتگرایی دینی، با رویکرد متفاوتی عرضه شده است:
رویکردهای متفاوت کثرتگرایی دینی
رویکرد اول:
رویکرد تبادل نظر و گفتوگوی بین ادیان، با نمایندگانی چون «نینان اسمارت»[37] و «ویلفرد کنت ول اسمیت»[38]
این رویکرد، سه گونه تفسیر را محتمل شده است:
یکی از مظاهر رحمت خدایی، ارسال انبیاء و رسولان به سوی بندگان است تا بندگان در سایهی الطاف خداوندی و به پیروی از دستورات گهربار الهی به سرمنزل سعادت و خوشبختی دارین نائل آیند. خدای مهربان از فیض دریای بیکران رحمتش هر از گاهی بهترین و سرآمدترین بندگان خود را از ذرّیّهی آدم(ع) مبعوث کرده و به همراه معجزات و آیات روحبخش و روشنگرش، مأمور دعوت و تبلیغ حق نموده است. خداوند عالیمان هزاران پیامبر را برانگیخته که آخرین حلقهی این زنجیرهی زرین و مبارک، سرچشمهی صدق و صفا، نور هدی، یعنی محمّد(ص) مصطفی بوده است.
نظر قرآن نسبت به دنیا و رابطه با خدا
اولاً، بدیهی است که اجرای این توصیه و تذکرها یا احکام و دستورالعملها به طور طبیعی و قهری موجب سلامتی و صلح و نیرومندی مسلمانان و وسیلهی بهبود و صفای روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی ملی و بین المللی آنان میگردد. علاوه بر آن، صداقتت، امانت، عدالت، خدمت به نوع و سایر صفات اخلاقی و وظایف دینی، تقلیل و تسهیل فوقالعاده در تشکیلات و خدمات و هزینههای دولتی، به وجود آورده به طور مستقیم و غیر مستقیم بازده یا راندمان کلیهی عملیات و تولیدات و محصولات را بالا برده و اجازهی همکاریها و سرمایهگذاریهای وسیع را میدهد.
این روزها بحث پیرامونِ نظرات عبدالکریم سروش داغ است. تا جاییکه کار به تکفیر و تبری کشیده است. قضیه از آنجایی آغاز شد که سروش در گفت و گو با یک رسانه هلندی، قران را کلام پیامبر دانست. انتشار گفتههای او با واکنش تند بهاءالدین خرمشاهی مواجه شد. چندی بعد آیتالله سبحانی با انتقاد از سروش، از او خواست که به آغوش اسلام برگردد. اما قضیه وقتی بغرنج شد که مجید مجیدی، فیلمساز ایرانی اعلام کرد که سروش، کافر است. انعکاسِ سخنان مجیدی در یکی از مهمترین بخشهای خبری، باعث رسانهای شدن نظرات سروش شد. جمعه گذشته درحالیکه قرار بود در قم علیه سروش راهپیمایی شود، این نواندیش دینی، در مقالهای با نامِ «بشیر ما بشر بود» به سخنان آیتالله سبحانی پاسخ داد. این قضیه بار دیگر این سوال را مطرح کرد که آیا مفهومی تحت عنوان روشنفکری دینی معنا دارد یا نه؟ و اینکه روشنفکر دینی چه نسبتی با دین و خردِ انتقادی دارد.
از جمله مهرورزیهای پیغمبر (ص) این است که ایشان نسبت به تمامی کودکان (مسلمان و غیر مسلمان، دختر و پسر، کوچک و بزرگ، تندرست و بیمار و خویشان و بیگانه ) مهربانی میکرد و به آنها عشق میورزید و آنها را دوست میداشت، زیرا دوران کودکی در برنامههای پیغمبر (ص) مقام و منزلتی مخصوص به خود داشت و ایشان آنها را همانند یک قشر حساس جامعهی بشری به حساب میآورد؛ لذا اگر به تعامل ایشان در رابطه با کودکان غیرمسلمان نگاهی گذرا بیفکنیم میفهمیم که آن بزرگوار یک سری برنامههای زیبا را برای آنها طرح ریزی نموده که شایان بزرگداشت و احترام و قدرشناسی میباشد.
حسن یوسفى اشکورى
مجلهی آفتاب، ش 14
مسئلهى مهم «قدرت» و یا مقولهى «حکومت در اسلام» همواره از پر مناقشهترین مسائل میان مسلمانان (و حتى پژوهشگران غیر مسلمان) بوده و از این رو از گذشتههاى دور تا کنون صدها کتاب و هزاران رساله و مقاله پیرامون آن نگاشته شده و آراى بسیار متنوع پیرامون آن ابراز شده است.
تشیع از آغاز به نظریهى «امامت»، یعنى نصب امام معصوم از طریق نص و انحصار امام در «آلعلى» معتقد شد؛ اما اکثریت مسلمانان به هر دلیل، پس از رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم، با انتخاب ابوبکر بن ابىقحافه و سپس چند خلیفه دیگر، پدیدهاى را به وجود آوردند که «خلافت» یا «خلافت اسلامى» نام گرفت. با اینکه به شهادت منابع مستند و موثق تاریخى، انتخاب خلیفه در سقیفهى بنىساعده با الهام از روش و سنتِ شناخته شدهى قریش در طول دویست سال، یعنى از سدهى پنجم تا هفتم میلادى، در «دارالندوه»ى مکه و بنا به ضرورت اجتماعى و سیاسى مدیریت مدنى و تمشیت امور دنیوى مسلمانان صورت گرفت و هیچ منشأ آسمانى و مذهبى و قدسى نداشت؛ اما به تدریج خلافت بر بنیاد دین و مشیت الاهى توجیه شد و کمکم چه فرمان یزدان چه فرمان خلیفه. حتى صفویان که شیعه بودند و اعتقادى به مشروعیت خلافت نداشتند، به تقلید از دستگاه خلافت عثمانى و در رقابت با آنان، کوشیدند مشروعیت مذهبى خود را از عالمان دینى، به عنوان نائبان عام امام غایب، به دست آورند و لذا حدودى موفق هم شدند و حدود 250 سال به سلطنت پرداختند.
کمال مولودپوری_ مهاباد
ای خالق توانا، ای سرچشمه زیباییها و کمال، ای گردانندهی شب و روز، پدید آورندهی فصلها و ای مدبّر کل هستی! تنها تویی که بهاران چهرهای تازه و نو به طبیعت میبخشی، غنچهها را میشکافی و گلهای ملّون و معطّر را میرویانی.خاضعانه از تو ای خدای رحمان میخواهیم که زمستان غم و اندوه دلها را با آیات روحبخش قرآن مجید و قرآن طبیعت به بهاری زیبا، پر از شادی و طراوت، پر از صفا و آرامش مبدل سازی آمین.
با توجه به موقعیت زمانی که سرآغاز سال نو و فصل بیداری طبیعت از خواب گران زمستانی است، مطالبی را در این باره تقدیم حضورتان خواهیم کرد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل