إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • گفت‌وگو با دکتر عبدالکریم سروش
    متین غفاریان

    دکتر عبدالکریم سروش، روشنفکر برجسته‌ی دینی، بیشتر به واسطه آثار و آرای دین‌شناسانه‌اش شناخته شده است. این در حالی است که او یکی از فعال‌ترین افراد در معرفی رشته فلسفه‌ی علم در دانشگاه‌های ایران بوده است. این بخش از کارنامه‌ی او در سایه مانده است و پرونده‌ی ماهنامه‌ی اندیشه‌ی کارگزاران درباره‌ی سنت تحلیلی بهانه‌ای شد تا با ایشان در این‌باره گفت‌وگو کنیم.

  • بیان باورها و اظهار نظرهای فیلسوفان در رابطه با « مبدأ و معاد، وحی و نبوت، نصوص و متون دینی و پیوند میان علم و دین و...» قدمتی دیرینه دارد و در هرعصری با اهداف و ادبیات خاصی و با برخورداری از پشتوانه‌های پیدا و پنهان و اسباب و انگیزه‌های درونی و برونی خودنمایی نموده و ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته است.

    نویسنده:
    عبدالعزیز سلیمی
  • اخلاق نقد

    22 فروردین 1388

    جستاری در معرفی برخی از مسؤولیتهای عمومی یک منتقد

    نویسنده:
    هەژار ئەمین
  • نویسنده‌: رضوان السید
    مترجم: مجید مرادی

    مسئله تمدن و روابط بین‌تمدن‌ها
    از دیدگاه روشنفکران عرب در قرن بیستم
    روشنفکران جدید مسلمان به تمدن خود به عنوان چیزی که زمان آن گذشته و دوره‌اش به سرآمده، می‌نگرند. در حالی که به تمدن دیگری، اروپایی، و سپس غربی، به عنوان واقعیتی تحقق یافته و موجود که چشم‌ها و دل‌ها را غافلگیر کرده، نظر می‌افکنند. این نگاه دوگانه را می‌توان در ایده رفاعة الطهطاوی (1801-1873) و خیرالدین التونسی (1822-1889) درباره‌ی منافع عمومی و تشکلات مشاهده کرد. بر این اساس، این دو امر –که یکی هدف ارزشی-اجتماعی و سیاسی دارد، و دیگری نهادی و سازمانی –پیشرفت تمدنی و بین‌المللی اروپا را تمایز داده‌اند و مسلمانان باید برای خروج از دایره انحطاط و تقلید این دو را اقتباس کنند و بپذیرند. به این ترتیب، انحطاط، عمر تمدن اسلامی را به سر آورده و دنباله‌روی ا زتمدنِ موجود، نتیجه منطقی آن است.

  • نویسنده‌: رضوان السید
    مترجم: مجید مرادی

    هویت‌باوری در جهان‌بینی اندیشه‌ی اسلامی معاصر
    چهار چشم‌انداز یا چهار برخورد فرهنگی-عربی را که سه تا از آنها طی قرن بیستم در مصر رخ‌داده است، برگزیده‌ام تا ایده‌ای را که در باب ماهیت عقیدتی اندیشه‌ی اسلامی معاصر ارائه داده و آن را اندیشه‌ی تشخص و هویت نامیده‌ام، روشن کنم و رابطه‌ی هویت‌باوری با جهان‌بینی و دیگر ظرفیت‌هایی را که چشم‌انداز دهه‌ی نود قرن بیستم به روی آن گشوده بود، نشان دهم.

  • فرزین وحدت، علی قیصری و مهرزاد بروجردی

    پرونده این شماره شهروند امروز درباره کتاب‌هایی است که در باب تاریخ روشنفکری ایرانی در ایران منتشر شده‌اند. در این پرونده از نویسندگان این کتاب‌ها خواستیم به دو پرسش ما جواب دهند. اول آنکه با چه ایده‌ای به سراغ تاریخ روشنفکری ایران رفته‌اند و پرسش اصلی تحقیق‌شان چه بود؟ و دوم آنکه اگر امروز بار دیگر به این موضوع بپردازند چه تغییراتی در تحقیق خود اعمال می‌کنند؟ آنچه می‌خوانید پاسخ‌های فرزین وحدت، علی قیصری و مهرزاد بروجردی به پرسش‌های ماست.

  • نویسنده‌: رضوان السّید
    ترجمه‌ی: مجید مرادی

    مراحل گفتمانِ اسلامی در پاسخ به چالش‌های یک قرن
    (3)
    یوسف قرضاوی در کتابش «الحل الاسلامی فریضة و ضرورة» می‌گوید: «دو راه حل (الگوی) لیبرالیسم و سوسیالیسم در تحقق پیروزی نظامی در مهم‌ترین مسئله‌ی عرب‌ها و مسلمانان یعنی مسئله‌ی نخستین قبله و سومین حرم مسلمانان یعنی فلسطین ناکام مانده‌اند، ناکامی دموکراسی در شکست سربازان عربی در سال 1948 و برپایی دولت خودخوانده اسراییل به تعبیری که سال‌ها درباره‌اش به کار می‌بردیم و آوارگی یک میلیون شهروند فلسطینی و تبدیل‌شان به پناهنده، تجسم یافت.

  • محمدصدیق قطبی راد

    بسط و تعمیق فقه اولویات و موازنات اساساً وقتی آدم می‌خواهد اخلاقی زندگی کند، ‌در اکثریت قریب به اتفاق موارد در زندگی‌اش بین خوب و بد مخیر نیست. یعنی بر خلاف آنچه می‌پنداریم که آدم وقتی بر سر دوراهی قرار می‌گیرد باید کار خوب را انجام دهد و کار بد را انجام ندهد، ‌در اکثریت قریب به اتفاق موقعیت‌هایی که در کل زندگی آدم رخ می‌دهد آدم بین بد و بدتر یا خوب و خوب‌تر مخیر است، ‌نه خوب و بد. به ندرت پیش می‌آید که بین خوب و بد مخیر شده باشیم و معمولاً یا بین بد و بدتر گیر می‌کنیم یا بین خوب و خوب‌تر.

  • نویسنده‌: رضوان السّید
    ترجمه‌ی: مجید مرادی

    زیست‌گاه ایدئولوژیک و سیاسی جنبش‌های اسلامی معاصر
    محمد عبدالسلام فرج در رساله‌ی «الفریضة الغائبة»[2] می‌نویسد: احکامی که امروزه بر مسلمانان حاکم است، احکام کفر و بلکه قوانینی است که کافران وضع کرده و مسلمانان را بدان سوق داده‌اند. خدای سبحان می‌گوید «و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون؛ و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکرده‌اند، آنان خود کافرانند.» پس از برچیده شدن بساط خلافت در سال (1924م) و ریشه‌کن شدن همه احکام اسلام و جایگزینی احکامی که کافران وضع کرده‌اند، وضع‌شان همان وضع تاتارها شده است؛ چنان که در تفسیر ابن‌کثیر ذیل این آیه ثابت شده است: «افحکم الجاهلیة یبغون و من احسن من‌الله حکماً لقوم یوقنون؛ آیا خواستار حکم جاهلیت‌اند؟ و برای مردمی که یقین دارند، چه کسانی از خدا بهتر است؟» و درهای خروج حاکمان زمانه از ملت و آیین اسلام چندان پرشمار است که برای آن کس که روش و منش آنان را زیر نظر گیرد، شبهه‌ای باقی نمی‌ماند.

  • نویسنده‌: رضوان السّید
    ترجمه‌ی: مجید مرادی

    مراحل گفتمانِ اسلامی در پاسخ به چالش‌های یک قرن
    (نیمه‌ی دوم نوزدهم تا پایان نیمه‌ی اول قرن بیستم)
    در میان سیل فراگیری که از سال‌های آغازینِ قرن نوزدهم در شرق اسلامی به قصد رویارویی با غرب -به شکل‌های متفاوت- به راه افتاد، نقد ریشه‌ای «احمد فارس الشدیاق»[1] به اروپا و تجربه نوازایشی آن، آهنگی خارج از دستگاه بود. از آن زمان، جنبش‌های اسلامی‌ای در هند به راه افتادند و جنبش‌های دیگری مانند سنوسیون [لیبی]، مهدیون [سودان]، عرابیون [مصر] سر برآوردند. این جنبش‌ها تا نیمه دوم قرن نوزدهم، از بُعد نظامی با غرب رویارو شدند.