ذکریا عطری
من میدانم، میدانم امروزه تهمت زدن به دیگران مثل آب خوردن آسان شده، میدانم بسیاری از افراد، که مورد تهمت قرار میگیرند انسانهای پاک و بیگناه هستند، و میدانم اکثریّت آنها انسانهای با شخصیّتی هستند که از روی حسادت مورد تهمت قرار میگیرند، این را هم خوب میدانم کسانی که در پیشگاه خدا دارای آبرو و احترام خاصّی هستند و خود را به وسیله عبادت به خدا نزدیک کردهاند، خداوند به نحوی آنها را از آن تهمت تبرئه میکند و بیگناهی آنان را برای مردم ثابت میکند. قبلاّ خوانده بودم حضرتیوسف(ع) وقتی به او تهمت زنا زدند خداوند توسّطیک شاهد، بیگناهی او را ثابت کرد. هنگامیکه مریم مادر حضرت عیسی(ع) مورد تهمت قرار گرفت، خداوند عیسی را که نوزادِ شیرخوار بود به سخن آورد تا با این معجزه ثابت کند مریم، بیگناه است.
نویسنده : حسن یوسفی اشکوری
مقدمه
استاد محمد مجتهد شبستری در آخرین گفتارشان در حوزه دینشناسی و کلام جدید اسلامی، در باب وحی و قرآن، آرایی برگزیده و بر آن پای فشردهاند که در عین بداعت آنها جای تأمل و تعمق بسیار دارد. (مجله مدرسه شماره ششم) از آنجا که هر سخن و رأی تازه و نامأنوس، ولو درست، به سادگی در اذهان جای نمیگیرد و با دانستهها و باورهای مأنوس متلائم نمیافتد، علیالقاعده آرای بدیع جناب شبستری نیز با واکنشهای انتقادی و ای بسا تکفیری سنتگرایان روبهرو خواهد شد...
محمد مجتهد شبستری
(بخش سوم مبحث پیش فرضهای تفسیر آزاد قرآن)
دایره المعارف بزرگ اسلامی:
نظریه ملاصدرا و نامفهوم شدن قرآن
در مقاله قرائت نبوی از جهان (2) گفتم نه تنها نظریه کلامی رائج و مشهور، بلکه تبیین فیلسوفان و عارفان مسلمان نیز از وحی، قرآن را از قلمرو مفهوم همگان بودن خارج میکند. حال که در مقاله گذشته منظور از مفهوم همگان بودن را توضیح دادهام جای این است که دوباره به آن مطلب بازگردم. اما بار دیگر تأکید میکنم که در اینجا نمیخواهم محتوای نظرات فیلسوفان و عارفان را نقد کنم. این سلسله مقالات رسالت دیگری دارد و آن نقد نظرات کلامی و فلسفی و عرفانی در باب قرآن صرفاً از این دیدگاه است که آیا با قبول آن نظرات میتوان دعوی کرد متن قرآن برای همگان مفهوم، به صورت عقلانی است؟
کلمهی جهانى شدن یعنى اینکه یک جهاننگرى خاصى یا یک شیوه زندگى خاصى چنان تعمیم پیدا کند که همه مردم روى زمین را در بر گیرد و پوشش دهد. در فرایند جهانى شدن، برخى ابعاد دین تقویت مىشوند و برخى تضعیف و برخى اثر نمىپذیرند.
هر دینى هفت بُعد دارد: ...
1. بعد شعائرى: این بعد، همان بعد عبادى و نمادین دین است.
2. بعد عقیدتى: این بعد به مسائل نظرى یک دین و توصیف آن دین از جهان هستى و موضع انسان در آن مربوط مىشود.
آیا ما شاهد آغاز دهههای طولانی «برخورد تمدنها» بین غرب و اسلام رادیکال هستیم یا اینکه مدرنیته نیروی مسلط در سیاست جهانی باقی خواهد ماند؟ سیاست جهانی، همانطور که به نظر میرسید، بعد از حادثه یازده سپتامبر به طور ناگهانی تغییر روش داد. در عصر داتـکام (که امروزه به سحر و جادو در زمانهای گذشته میماند)، آمریکا در خروش بود. کمونیسم، آخرین رقیب بزرگ لیبرال دموکراسی، درست مانند فاشیسم و پادشاهی قبل از آن فروپاشیده بود، اقتصاد ایالات متحده با حرارت پیش میرفت و نهادهای دموکراتیک به نظر میرسید در سراسر جهان در حال پیشروی بودند.
مسعود رحیمپور
تا نیایی نجویی نوشتن دربارهی تصوف یا همان عرفان اسلامی، کاری تقریبا غیرممکن است. در قدم اول قلّههای مرتفعی در پیش چشم انسان ظاهر میشوند که هر چه طالب بیشتر در جستجوی راه باشد وصول به هر گونه هدفی مشکل تر مینماید وی ممکن است در گلزارهای شعر عارفانه سکنی گزیده و یا در صدد رسیدن به قلههای بلند تفکّرات و نظریات عرفانی حکمت الهی باشد ممکن است در وادیهای قابل دسترسی تقدیس از عرفای مشهور توقف نموده و یا اینکه در بیابانهای بی پایان خطبهها و مواعظ نظری درباره ذات خداوند، جهان و یا ماهیت تصوف پیش رود و یا اینکه... بنابر هر تقدیر تنها افراد معدودی میتوانند به دورترین کوهسارها جایی که مرغ افسانه ای ( سیمرغ ) زندگی میکند پرواز نمایند و به جایی برسند که بفهمند آنچه را به دنبالش بوده اند در واقع در درون خود ایشان بوده است.
دکتر یوسف قرضاوی
ترجمه: احمد نعمتی
سؤال: در میان بعضی از پژوهشگران اسلامی دربارهی مسألهای که برخی از دعوتگران و روشنفکران اسلامی در عصر بدان دامن زدهاند، اختلاف شدیدی وجود دارد و آن موضوع تجدید «اصول فقه» است. بعضی از دوستان چنین مقولهای را به کلی رد مینمایند و به دلیل اینکه مرجع داوری در اختلاف، اصول فقه است، پس چگونه خود آن، مورد اختلاف قرار میگیرد و هر کس با نگرش خاص خود به تجدید اصول آن بپردازد؟
دستهای دیگر در امر تجدید اصول فقه اشکالی نمیبینند و میگویند: فقط متحجران و سطحینگران در تجدید اصول فقه سختگیری میکنند به دلیل اینکه میخواهند هر چیزی به حال قدمت و گذشته خود باقی بماند.
1.پرسش اصلی این سمینار ارجمند فلسفی این است که:
«ما که هستیم؟» پاسخ پارهای از متفکران ایرانی به این سؤال این است: ما آنیم که میدانیم. یعنی عالِم، به قد و قامت معلوم خویش است و این ظرفی است که شکل و ابعاد مظروف خویش را میگیرد.
کلید واژه: ثابت و متغیر، نوگرایی، اندیشهی جاودانگی و ملاکهای آن
خطبهی جمعهی دکتر یوسف قرضاوی
مترجم: عبدالعزیز سلیمی
نگاه اسلام به هستی و زندگی بر پایه دو حقیقت بنیادین زیر قرار گرفته است:
حقیقت اول: توحید آفریدگار.
حقیقت دوم: تعدد آفریدهها.
اسلام نگاه، باور و اندیشه اش را در ارتباط با هستی و زندگی بر پایه آن دو قاعده قرار داده است، خداوند واحد و یکتا و غیر او متعدد و متکثرند. تنها اوست که در ذات، صفات و افعالش یگانه است. آفریدگارتمامی آفریدهها و پدیدها، دهنده و گیرنده زندگانی و معبود بی همتا تنها اوست و هیچکس بجز او شأن و شایستگی عبادت و استعانت را ندارد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل