إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • ذهن شاعر با استعداد خود را در سنت متعالی می‌شود. الیوت مانند ویمستات و بردسلی تلاش می‌کند شعر را تعریف کند، بدون این‌که به شخصیت شاعر متوسل شود. او ادعا می‌کند که انکار شاعر واکنشی در برابر کیش شخصیتی رمانتیک است که تا حدی مسئول رشد انتقادات بیوگرافی‌گرایانه بود. با این وجود، توصیف‌های الیوت از شخصیت بی‌نظیر شاعرانه، نقش‌های زیادی را از رمانتیسم گرفته است

    نویسنده:
    توبین سیبریس
  • آراسته چهار سال است كه كولبری می‌كند، به همراه شوهرش. به زنی می‌ماند ٥٠ ساله، اما خودش می‌گوید كه ٤٠ را هنوز پر نكرده‌ و راست هم می‌گوید. فقط هفته‌ای دو مرتبه می‌رود برای كولبری. جان و توانی برایش نمانده است. دیسك كمر دارد و درد پا امانش را بریده است. شبی ٢٠٠ هزار تومان از كولبری درآمد دارد كه ٦٠ هزار تومانش را هم باید بدهد بابت كرایه راه.

  • منتقدان جدید به شعر وضعیت مستقل بخشیدند و آن را از الزامات تاریخی، زندگی‌نامه‌ای و روانشناختی رها کردند. طبق استدلال آنها، شعر بدون حمایت نویسنده و خواننده در فضای خود زندگی می‌کند. این خاصیت شگرف معمولاً «خودمختاری شاعرانه» خوانده می‌شود و مورخان نقد ادبیات معمولاً خاطرنشان می‌کنند که منتقدان جدید این ایده را در نقد قوۀ حکم کانت یافتند. این‌که کانت در جای دیگر ایدۀ خودمختاری را در رابطه با قصد و آزادی انسان تعریف کرده است

    نویسنده:
    توبین سیبریس
  • انتقاد سازنده

    30 بهمن 1399

    در زندگی عمومی و خصوصی ما اختلافات زیادی وجود دارد که به موجب آن، یکپارچگی یا نقص یک شیء به وجود شیء دیگری بستگی دارد. این دو شیء به نوبت در یک عمل وجود دارد، مانند رابطه‌ای که بین بیماری و فقر مشاهده می‌کنیم. زیرا فقر صاحب خود را برای رویارویی با بیماری مهیا می‌کند، همانطور که بیماری از طرف آن باعث فقر بیشتر و... می‌شود. این بدان معنی است که ویژگیهای بسیاری از اشیاء ازخود آنها ناشی نمی‌شود.

  • من كریستوا را در این حد طولانی بررسی می‌كنم که او نمونه‌ای از رمانتیسم خاص در نظریه انتقادی مدرن است. این رمانتیسیسم تصدیق می‌کند که توصیف افلاطون از شعر به عنوان ضد اجتماعی صحیح است، اما بیشتر از آن‌که زبان شاعرانه را به عنوان تنها امید به وجود اخلاقی تبعید کند، در بر می‌گیرد. ادبیات و جامعه با یکدیگر مخالفت می‌کنند و منتقد ادبی تصمیم می‌گیرد در کنار نیروهای حاشیه‌ای ادبیات بایستد.

  • اگر امروز در بین نظریه‌پردازان ادبیات توافقی وجود داشته باشد، شاید این تلقی رایج باشد که نقد مدرن در وضعیت بحرانی قرار دارد.[١] طبق گفته رنه ولك، نقد ادبی در سال ١٩١٤ وارد وضعیت بحرانی شد. پل دومن در ١٩٧٠ تاریخ این بحران را وقتی عنوان كرد كه تأثیرات قاره‌ای نظریه انتقادی به هرج و مرج سوق یافت. ظاهراً نقد در طول تاریخ خود دچار بحران بوده است.

  • با حضور حسین تیباش، لقمان ستوده و ایران محمدی و محمدعلی آریانژاد، دیدار آنلاین با اعضای شعبه‌ی تهران برگزار شد.

  • تقدیر و تشکر

    من کار خود را در زمینه اخلاق انتقاد طی ماه‌های گذشته به عنوان عضو انجمن همکاران میشیگان آغاز کردم و با یک احساس خاص از اتمام، پس از سه سال اقامت در دانشگاه کلمبیا توانستم کتاب را دانشگاه میشیگان به پایان برسانم. دو موسسه نقش عمده‌ای در شکل‌گیری این کتاب داشته‌اند. انجمن همکاران میشیگان پشتیبانی اولیه از این پروژه را انجام داد

    نویسنده:
    توبین سیبریس
  •  مادری کردن صرفاً خانه‌داری نیست، کارهای خانه را هر شخصی می‌تواند به بهترین نحو یاد بگیرد و انجام دهد اما مهر و محبت و معرفت مادری را هیچ کسی جز مادر نمی تواند داشته باشد و انتقال دهد. مادر در واقع، معلم و باغبان باغ انسانیت است همان باغبان و درخت شکوفا شده‌ای که خود به مرحله میوه‌دهی و تکثیر بذر رسیده است.

  • نقدگريزی

    18 بهمن 1399

    زمینه ما غالبأ نقد را به حق می‌دانیم، اما از آن هراسانیم. از این جهت می‌توان نقد را با مرگ نیز مقایسه کرد؛ به آن معنا که شتر مرگ در خانه همه زانو می‌زند، اما هر فرد ترجیح می‌دهد که آن کس نباشد. واژه نقد ما را به یاد خاطره‌های ناخوشایندی می‌اندازد؛ خاطره هایی که هم درباره نقد دیگران است و هم در خصوص نقد خودمان. برای مثال، به یاد می‌آوریم زمانی از سر دلسوزی، رفتار یکی از دوستان صمیمی خود را مورد نقد قرار دادیم