طرح این پرسش و گزینش یک فرضیه برای پاسخ به آن، موضوع سخنرانی امروز من در همایش «نقش شافعیان در گسترهی تمدن ایران اسلامی» در دانشگاه کردستان بود. در این سالها که دربارهی سلسلههای کردی کار میکنم، مسئله عدم اهتمام آنها به زبان و فرهنگ مادری خود، یعنی زبان کردی برایم به پرسشی بزرگ تبدیل شده بود. این دولتها درست همزمان با صفاریان و سامانیان در شرق ظهور کردند که زبان فارسی را به زبان دولت و دیوان و دربار تبدیل کردند
سؤال اول: در بحبوحهی انقلابهای عربی و پیدایش جریانهای ضد انقلاب سؤال از شریعت به میان آمد که به اصطلاح مبهمی تبدیل شده است. با آغاز اعتراضات در مسیر گذار از رژیمهای موروثی به سیستمهای دموکراتیک نوظهور و ارتباط آن با آزادی بحث از شریعت به میان آمد. اسلامگرایان و سکولارها وارد این بحث شدند و وقتی انقلابها فروکش کرد سؤال از شریعت این بار تندتر از گذشته مطرح شد.
آیا این سخن نویسنده درست است که میگوید عربها اگر بخوانند از خواندن خود چیزی نمیفهمند؟
بدون شک این نادرست است؛ عرب نمیخواند چون از عقبماندگی رنج میبرد اما اگر بخواند گاه میفهمد و گاه نمیفهمد و در این باره مانند همهی خوانندگان امت است. فهم به پشتوانهی معرفتی انسان و سطح علمی او بستگی دارد همچنان که به میزان مطالعه و روش خواندن و نیز انتخاب کتابهای مناسب بستگی دارد.
در ذهن مردم جا افتاده است که تفکر انتقادی یعنی یک نوع فعالیت ذهنی که میکوشد کاستیها، معایب و ناملایماتی که ناقد در زندگی میبیند برملا کند. اما در حقیقت این برداشت اشتباه است. شاید علت چنین برداشتی این باشد که بخش اعظم ملاحظات و نقطهنظراتی که از جهتهای گوناگون دیده میشود عملا این گونه است. از این رهیافت بسیاری از مردم انتقاد را نوعی گله و شکایت و تظلمخواهی و بیان نارضایتی در برابر مسائلی میدانند
عناصر نقد نقد، حداقل دارای دو عنصر است و بیاین دو، ما چیزی به نام نقد نخواهیم داشت. این دو عنصر عبارت است از: داوری و خرده گیری. برای مثال، ما هنگامی درباره لباس تازه یکی از دوستانمان به نقد میپردازیم که در خصوص آن لباس و اینکه آیا برازنده قامت اوست یا نه، نظر خود را بگوییم.
ترکیه در سایه حکمرانی موفق حزب عدالت و توسعه رشد و توسعه اقتصادی شگفتانگیزی پیدا کرد و بر همین ریل در حال حرکت بود و زیاد خود را درگیر مسائل سیاسی و درگیریهای منطقهای نمیکرد؛ اما این کشور رفته رفته دانسته یا نادانسته در یک دهه اخیر وارد مسیری شد که به اصطلاح عربی میتوان آن را «گذرگاه اجباری»(الممر الاجباری) نامید؛ البته اگر هم بخواهیم کاملا بدبینانه به این مساله و خروج آنکارا از راهبرد صفر کردن تنش خارجی بر اساس دکترین احمد داود اوغلو بنگریم
یکی از ظرفیتها و تٲثیرگذارترین رسانهها و فنّاوری ارتباطی عصر جدید که چندین سال است مردم کم و بیش با آن آشنا شده و به آن مشغولاند، فضای مجازی و گوشیهای هوشمند است. این امر در وضعیت کرونایی میتوان گفت همهی خانوادهها را در بر گرفته است. وضعیت کرونایی خواسته یا ناخواسته همهی جامعه را در گیر وضعیتی کرده که از فاز حقیقی به فاز مجازی کشانده و ما نیز که خود را حاملان دعوت مبارک الهی میدانیم
برخیها معتقدند زنان مسلمان همین که علم دین که خود بزرگترین علم است را بدانند کافی باشد! خداوند زن را برای مرد و خانه و بچه آفریده والسلام..و به رابطه بین سواد و مجرد ماندن دخترها و بالارفتن توقع زنها در خانه و توقع از مردها برای همراهی اشاره کرده و گمان میکنند که سواد بزرگترین دشمن دختران و زنان است.
در پاسخ می توان گفت: درسته که حضور زن در خانه برای همسر و فرزندان حکم اکسیژن هوا را دارد
مهارت تفکر انتقادی شاید این روزها بیشترین نیاز را به مهارت تفکر انتقادی یا نقادانه داشته باشیم، زیرا در هر لحظه حجم بسیار زیادی از اطلاعات درست و غلط وارد مغز ما میشود که بر کیفیت زندگیمان تاثیر زیادی می گذارد.
واژه «نقد» واژهای مبهم و چندسویه است؛ ابهامی که اغلب دو علت دارد: نخست معانی مختلف این واژه، و دوم بار عاطفی گوناگونی که این واژه در گذر زمان به خود گرفته است. این واژه امروزه در نوشتار و گفتار، بسیار به کار می رود و در هر بافت، معنایی خاص می یابد. این تعدد کاربرد و گوناگونی بافتهایی که این واژه در آنها به کار گرفته می شود. مایه آن گشته که همزمان با شنیدن آن، معانی گوناگون و گاه ناسازگاری نیز به ذهن خطور کند.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل