إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

دین و اندیشه

  • سرویس دین و دعوت

    عبادت تنها برای خداست:

    وقتی خدا در تمام ذات و صفاتش یکی است، عبادت نیز مختص او خواهد بود:

    قُلْ إِنْ کَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ *سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یصِفُونَ[1] یعنی: بگو ای خداوند مهربان فرزندی می‌داشت، من نخستین کسی بودم که (چنین فرزندی را) پرستش می‌کردم (چرا که من ایمان و اعتقادم به خدا بیشتر و شناخت و آگاهیم فزونتر است. اما خدا نیازی به فرزند ندارد، و بندگانی چون عزیر و عیسی و فرشتگان که خود را فرزند خدا نامیده‌اند؟!) * خداوندگار آسمان‌ها و زمین و عرش (و تخت سلطنت مجموعه‌ی عالم هستی) پاک و منزه از این توصیف‌هایی است که (درباره‌ی او) می‌کنند... .


  • مهندس آدم غلامی

    مفهوم آیات « هُوَ أَنشَأَکُمْ مِّنَ ٱلأَرْضِ وَٱسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا » و آیه‌ی « إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ ٱللَّهِ مَنْ آمَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْیَوْمِ ٱلآخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلاَةَ وَآتَىٰ ٱلزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ ٱللَّهَ …» و « وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی ٱلأَرْضِ خَلِیفَةً …».

    هُوَ أَنشَأَکُمْ مِّنَ ٱلأَرْضِ وَٱسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا: در این زمینه اشتباهی در برداشت صورت گرفته است و آن اینکه کار و تلاش انسان در این دنیا و بر روی زمین به عنوان ‌یکی از اهداف خلقت عنوان شده است و این برداشت به ‌این خاطر است که آیه را این چنین معنا می‌کنند: « خداوند از انسان خواست تا با تلاش و کار خودش زمین را آباد گرداند». در حالی که‌ این برداشت نادرست می‌باشد. باب استفعال از نظر معانی افعال در علم صرف دارای سه معنی می‌باشد:


  • بهاءالدین خرمشاهی

    اشاره‌: در پی انتشار مصاحبه‌ی"کلام محمد" و بشری تلقی نمودن قرآن کریم به‌ وسیله‌ی دکتر سروش، استاد بهاءالدین خرمشاهی، قرآن‌پژوه و مترجم قرآن، بدون ذکر نام از سروش، در رد آرای اخیر وی در مورد قرآن، مقاله‌ی زیر را تحت عنوان «پاسخ‌هایی به قرآن‌ستیزان» نگاشته‌ است؛ توجه‌ شما را بدان جلب می‌نماییم.


  • دلیر عباسی

    تفسیر آیه‌ی 56 سوره‌ی قصص:

    إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یهْدِی مَنْ یشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ یعنی:(ای پیغمبر!) تو نمی‌توانی کسی را که بخواهی هدایت ،ارمغان داری (و او را به ایمان، یعنی سر منزل مقصود و مطلوب برسانی) ولی این تنها خدا است که هر که رابخواهد هدایت عطا می‌نماید ، و بهتر می‌داند که چه افرادی (بر طبق حکمت و عنایت یزدان و برابر اندیشه انسان ، سزاوار پذیرش ایمان بوده و به سوی صفوف مؤمنان) راهیابند.[1]

  • سرویس دین و دعوت پایگاه‌ اصلاح

    ضمن تحقیق و بررسی در آیات قرآن به این نتیجه دست می‌یابیم که از دیدگاه قرآن، صبر والاترین و بالاترین درجه‌ی دینداری است و بزرگترین امتیاز اهل ایمان به حساب می‌آید و بندگان شایسته خداوند به هر مقامی که رسیده‌اند در پرتو آن بوده است. حال برای اینکه جایگاه صبر در قرآن را بیشتر نمایان سازیم ارتباط آن را با دیگر ارزشهای اصیل و والای معنوی در قرآن، در این نوشتار خواهیم آورد:

  • استادیار دانشگاه بوعلی‌ سینا: «سید قطب» بیش از همه مفسرین به وحدت موضوعی آیات پرداخته است
    گروه اندیشه: «سید قطب» بیش از همه مفسرین، پیوستگی، تناسب و وحدت معنایی آیات را در سور قرآن نمایانده و توانسته به شکلی منظم و فراگیر به طرح نظریه «وحدت موضوعی» و تطبیق دقیق و عمیق آن در همه سوره‌ها‌ی قرآن کریم بپردازد.


  • یاسر میردامادی

    1. پیشتر، پاره‌ای از خطوراتی را که در باب مقوله‌ی «کافری» به ذهن‌ام می‌رسید، در مطلبی با عنوان «حدیث مکرر کفر و ایمان» با خوانندگان این وبلاگ در میان گذاشتم. شیره و شیرازه‌ی کلام من در آن نوشته این بود که می‌توان خداوند را این‌گونه تصور کرد که وجودِ فاعلِ کنش‌گری است که ممکن است اراده ننماید تا به کسی که جستجوگر حقیقت است، رخ بنماید. اگر خداوند چنین وجودی باشد (ننوشتم چنین "موجودی" باشد)، آن‌گاه فرد مورد نظر در چنین حالتی، گر چه باوری کاذب دارد اما در باور نداشتن به وجود خداوند یا صفات خاصی در او تعالی، احتمالا موجّه (justified) خواهد بود. حکم به موجّه بودن باور فرد مورد نظر، خصوصا به این رای در معرفت‌شناسی تکیه دارد که «عقلانیت» یا «موجّه بودن»، بیشتر (و حتی شاید اصلا) وصفی است که به "چگونگی اتخاذ یک باور" (process of believing) ربط دارد و نه به محتوای باور (outcome of believing/content of belief). بر این اساس، باوری می‌تواند صادق باشد اما فردِ دارای آن باور، در باور آوردن به آن موجّه نباشد و به عکس، باوری می‌تواند کاذب باشد اما فرد باورمند به آن، در باور آوردن به آن موجّه باشد. اگر توضیحات من در این باب گویا نیست، به این قطعه توجه کنید:


  • سرویس دین و دعوت

    در ادامه‌ی بحث اسماء حسنای خداوند به بحث توحید که در آن صفاتی هم‌چون «خالق»، «آمر» و «فاعل»، توضیح داده می‌شوند، می‌پردازیم و هم‌چنان‌که در مقدمه‌ی بحث اسماءالحسنی بیان داشتیم، با دقت در افعالی که خداوند در قرآن آن‌ها را به خود نسبت داده است، می‌توان صفاتی را غیر از آن‌چه مستقیماً در قرآن اشاره شده است، استنباط نموده و به شناخت بیشتر او نایل شویم.


  • نویسنده: دلیر عباسی

    یَا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنفُسَکُمْ لا یضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً فَینَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ

    چه بسا در جامعه‌ی خود شاهد احساس بی‌مسؤولیتی فراوانی از جانب مردم هسیتم که در مقابل رویدادهای اجتماعی بی‌تفاوت هستند و حساسیت قلبی خود را به نسبت خوب و بد جامعه از دست داده‌اند. این نیروی درونی که علمای اخلاق بدان وجدان می‌گویند و قرآن آن را قلب معرفی می‌نماید در آدمی احساس مسؤولیت پدید می‌آورد. گویی نورافکنی است که به وجود و مسیر انسان روشنی می‌بخشد. آدمی را به نیک وامی‌دارد و از بدی باز می‌دارد واز نیروی سرزنش کننده و تشویق‌کننده برخوردار است.

  • نویسنده‌: مهندس آدم غلامی

    مفهوم آیه‌ی « فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ ٱللَّهِ ذَلِکَ ٱلدِّینُ ٱلْقَیِّمُ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ ٱلنَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ» الروم/30
    فطرت مصدر است و به معنای «برای اولین بار ساختن» می‌باشد و در قرآن فطرت الله بکار رفته که به معنای ابداع خداوند می‌باشد. در اینجا مصدر به معنای اسم مفعول به کار رفته است همچون «صُنْعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِیۤ أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ». هرچند که امروزه از این کلمه بیشتر معنای اسم به ذهن متبادر می‌شود و مقصود از آن نهاد پاک آدمی است که تمایل به دیانت و عبودیت دارد اما باید گفت که‌ این تعریف بطور کلی صحیح نیست و باید به جای اصطلاح فطرت انسان، اصطلاح فطرت خداوند در نهاد انسان بکار برده ‌شود. از طرف دیگر فطرت خداوند در انسان خود دایره‌ای وسیع‌تر از این را در بر می‌گیرد و این محدوده‌ای که رایج شده برای نهاد انسان تعریفی جامع و کامل نبوده و فطرت خداوند در وجود انسان بیانگر نهاد پاک آدمی نمی‌باشد بلکه تمایل نهاد انسان به پاکی را در بر می‌گیرد و در نهایت دایره‌ای وسیعتر از این را شامل است، دایره‌ای که نه تنها تمایل به خوبی را در بر می‌گیرد بلکه گرایش به بدی را نیز در بر دارد چرا که خداوند در سوره‌ی شمس چنین می‌فرماید: وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا.