راجع به مشکلات حسّ تملک و تسلّط بردیگری در زندگی زناشویی کسانی به من مراجعه کردهاند، یک بار آقایی از تلاش همسرش برای تسلّط بر خود و اینکه نمی خواهد یک ساعت از او جدا شود به من مراجعه کرد، مثلاً اگر غروب یا شبی با دوستانش برای پرسه زدن یا یک شبنشینی بیرون رود ده بار با او تماس میگیرد.
مرد دیگری از این که همسرش در تمام جزئیات زندگیاش دخالت میکرد و در بسیاری از موارد مرز خصوصی برای او نگذاشته است شکایت داشت و بیشتر از یکبار حالتهایی از قبیل درخواست طلاق به خاطر تلاش طرف مقابل به قصد تسلّط بر دیگری و حتی اجازه نفس کشیدن را به مخاطب خود نمیداد
شاید من نوشتن در این باره(عدم توسعه مسلمانان) را دوست دارم، به ویژه از آنجایی که مطالعه دقیق من در مورد تاریخ اسلام و عرب باعث میشود، من بگویم که دلیل عقبماندگیهایی که ما را احاطه کرده و به ما ضربه زده است، فاصلهی ما مسلمانان از دین واقعی و خاستگاه اسلام است، خاستگاه اسلام نهایت دانش است. چند روز پیش، دانشگاه آمریکایی جورج واشنگتن نتایج تکاندهندهای را در رابطه با کشورهای جهان که به آموزههای متنی شریعت اسلامی پایبند هستند به ما ارائه کرد؛ تا جاییکه این مطالعه نشان داد که کشور ایرلند، اگرچه به اسلام پایبند نیست، اما یکی از متعهدترین کشورهای جهان به آموزههای قوانین اسلامی است.
یادداشت پیشین با ذکر داستان برکناری داود خان از نخست وزیری پایان یافت. در ده سال نخست وزیری وی (١٩٥٣ تا ١٩٦٣)، رفته رفته افغانستان در سیاست داخلی و خارجی با منش ظاهر شاه برای ایجاد فضای نسبتا باز در داخل و موازنه در روابط خارجی فاصله گرفت؛ در داخل نظام حاکم به سمت خودکامگی رفت و در خارج هم بیشتر از قبل به شوروی تکیه شد و تنشها با پاکستان شدت یافت؛تا این که ظاهر شاه در نهایت تصمیم به برکناری داود خان گرفت. سپس، محمد یوسف دولت انتقالی را با پیگیری دو هدف تشکیل داد؛ نخست تدوین قانون اساسی افغانستان با هدف پی ریزی یک نظام دموکراتیک و دوم حل مشکل پشتونها با پاکستان.
انسان گل سرسبد و محصول تکنولوژی آفرینش آفریدگار مقتدری است که با مهارت و کاردانی و ظرافت خاصی طراحی شده و کوچکترین نقصی در آفرینشش وجود ندارد در کارگاهی به نام رحم مادر و بستر امنی بە نام خانواده و زیر نظر دو امانتدار با وفا به نام پدر و مادر پرورده میشود.
بهتراست قبل از ورود به موضوع اصلی، مطالبی درباب مبارزات و ملت سازی دو قرن اخیر، پیش و پس از استقلال افغانستان بیان دارم و پس از آن به موضوع ورود طالبان و آثار و عواقب آن پرداخته شود.
ولایات افغاننشین ایران
در زمان ناصرالدین شاه قاجار، دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار ولایت هرات را از ایران گرفت. در ۱۲۴۹ ه.ق عباس میرزا از سوی فتحعلی شاه قاجار مأمور پس گرفتن هرات از افغانها شد. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت.
وقایع اخیر در مناطق کردنشین و بویژه واقعهی دانشگاه کردستان، در ادامهی وقایع نقده و مهاباد، موج وسیعی از نارضایتی را در افکار عمومی جامعهی کردنشین به دنبال داشته است، لذا میطلبد که در تحلیل حوادث اخیر، نکات زیر به صورت دقیق و موشکافانه مورد توجه قرار گیرد.
۱) باید دید که دامن زدن به اختلافات قومی و تشدید رادیکالیسم قومی بهعنوان پروژهای زنجیرهای و هدفمند که این بار نمادها و اماکن فرهنگی و دانشگاهی را نشانه گرفته است، تأمینکنندهی منافع چه کسانی بوده و زمینهساز چه اقداماتی در جامعه خواهد بود؟
در گذشته کسانی که میخواستند فیلمهای جنسی یا عکسهای غیر اخلاقی را ببینند خجالت میکشیدند و آن را از دید دیگران مخفی میکردند، چون معتقد بودند از نظر اجتماعی کاری اشتباه و از منظر دینی منکر است؛ اما امروزه تماشای فیلمهای جنسی افتخار بهشمار آمده و جوانان ویدیوهای حاوی مسائل جنسی و شهوانی را با افتخار در واتساپ و شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند.
(١)
به افغانستان که میرسم، دیگر دست به قلم نمیرود. واژگان در سکوت میروند و از جزع و فزع خود به افغان مینشینند. کوه غمی که بر دل و جان مستولی گشته، به قول صائب تبریزی پشت فلک را شکسته است. در این سیه روزگاری که هر گوشهای از این خاورمیانه نگون بخت، زخم ناسوری شده، دیگر نای نوشتن و گفتنی نمیماند.
قصه فغان افغانستان سر درازی دارد و شرح آن از حوصله یک نوشته تلگرامی خارج است. این سرزمین با ٦٥٣ هزار کیلومتر مربع به نوعی قلب آسیا و نقطه اتصال جنوب و مرکز آن است که جغرافیایی خشن، ناهموار و محصور در خشکی دارد و همین خود از مولفههای مهم فرهنگ و اجتماع در این سرزمین است.
طالبان جنبشی نظامی-سیاسی است برآمده از طلبههای قوم پشتون در افغانستان که در سال ١٩٩٤ و پس از نزاع حزبی - قومی متعاقب اخراج اشغالگران روسی در افغانستان سر برآورد و حکومت نوپای مجاهدین به رهبری برهانالدين ربانی را برانداخت و پس از شش سال حکمرانی پر ماجرا و متکی به زور و تحمیل مظاهر اسلامی، در سال ٢٠٠١ توسط آمریکا و همکارانش برچیده شد؛ اما شگفتا در عین ضدیت فرهنگ جهانی و منطقهای با گفتمان طالبانی و دشمنی نظامی در قوارهی آمریکا، موجودیت و اهمیت خود را حفظ کرد
طالبان کابل را فتح کرد و وارد ارگ ریاست جمهوری شد. طالبان با چراغ سبز آمریکا و حمایت کشورهای همسایه افغانستان را پس گرفت. از نظر من طالبان نسخه دوم اسلام عملی پس از داعش است و این همان چیزی است که آمریکا و همفکرانش خواهان آن هستند. درست از زمانی که تقریباً بحران داعش در شرف تمام شدن بود، آمریکا و همفکرانش بحران دیگری را برای خاورمیانه و خصوصاً کشورهای اسلامی میآفرینند. البته این دیدگاه جدا از این است که آیا طالبان قدرت ادارهی کشورا را دارد یا نه؟ یا آیا تفکرات سران طالبان اصلاح شده است یا نه؟ از نگاه آمریکا و همفکرانش اصلاً اینها مهم نیستند.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل