صابر گل عنبری گفت: حماس با حفظ همان مبانی تاسیسی در مبارزه با اسرائیل، سیر گذار فکری از یک جنبش ایدئولوژیک و آرمانگرا به جنبشی واقع بین و پراگمات را طی کرده است.
روانشاد دکتر حسین عظیمی از قول اینشتین میگوید: «مسائل و مشکلاتی که حاصل یک نحوه اندیشه و کارند را نمیتوان با همان اندیشه و کار، حلوفصل کرد».
نگاهی به گزارش جدید مركز آمار از تورم آذرماه / تورم سالانهی اجاره مسكن در 11 سال گذشته بیسابقه بوده است
با نگاهی ساده به تاریخ جنبشها و خیزشهای اجتماعی و همچنین مطالبات آنها میتوان به یك نتیجه ساده دست پیدا كرد؛ هیچ جنبش و حركت اجتماعی در تاریخ وجود ندارد كه با سركوب و محدودیت به پایان خود رسیده و به فراموشی سپرده شده باشد. مهمترین ویژگی جنبشها به خصوص جنبشهای اجتماعی در جهان مدرن تداوم و پیوستگی آنها در پهنه تاریخ بوده است. این موضوع درباره حركتهای كور و كوتاهمدت مانند جنبش پلیبینها (پابرهنگان) نیز صدق میكند.
تا چه میزان رعایت حقوقبشر میتواند ما را به زندگی مسالمتآمیز كنار هم رهنمون سازد حقوقبشر خواندههایی كه در ایران ماندهاند و در راستای توسعه و اعتلای حقوقبشر تلاش میكنند همیشه مورد طعنه دو طیف مختلف بودهاند. گروه اول، كسانی هستند كه فعالیت حقوقبشری را نه تنها كاری بیارزش میدانند بلكه آن را امری غربگرایانه و پیرو سنتهای غربی میپندارند. گروه دوم هرگونه تلاش اصلاحی را بیهوده میدانند و میپرسند مگر در ایران چه كاری از دست شما برمیآید؟
حکم اعدام برای «محسن شکاری» با این سرعت هیچ توجیهی ندارد. حاکمیت قبل از اعدام، زندان و تهدید، بهتر بود که به سخن و پیام معترضان توجّه میکرد. هر حکومتی که بخواهد با سرکوب مردم را ساکت کند و آرامش را به جامعه بر گرداند، در اشتباه است.
تمثیل فوق در میان ما کوردها، برای توبهی ناچاری برخی افراد در کهنسالی به کار میرود که البته میتوان آن را برای عملکرد حکومتها نیز وام گرفت؛ حکومتها نیز هر قدر به این سو و آن سو بروند و دست به دامان کژراهههای متداولی چون ترفندهای رسانهای، حامی پروری و قوه قهریه شوند، عاقبت باید به استانداردهای حکمرانی خوب بازگردند و این واقعیت را بپذیرند که برای برخورداری از مقبولیت، کارآمدی و ماندگاری، راهی جز انتخاب یا تجرّع شوکران آزادی، عدالت، رفاه مردم و اولویت دادن به منافع ملّی ندارند و در غیر این صورت، حاکمیتشان همزاد و بلکه زاینده بحرانهای پی در پی و نتیجهی کارشان، هدر دادن آبروی خود و منافع و منابع ملّی و منفورسازی مرام متبوع خواهد بود!
تقدیم به دانشجویان گرانقدری که دغدغهی وفای به عهد، آنان را شب از خواب بیدار میکند.
معلوم نیست که تا کی و چند بار دیگر نخبگان و مردم کرد و دیگر اقوام ایران باید قسم یاد کنند که در اندیشهی تجزیه ایران نیستند و برای آن هم اقدامی نمیکنند؛ تا اقتدارگرایان راضی و قانع شوند که این مردم، تجزیهطلب نیستند. به نظر میرسد، تجزیهطلبی، آسانترین، بدون هزینهترین و البته محکمهپسندترین اتّهامی است که میتوان به کردها و دیگران زد تا در پناه آن با خواستهها و حقوق این مردمان برخورد کرد. در حالی که دیریست مردم کرد در ایران با توسل به روشهای مبارزه سیاسی مسالمتآمیز، مدنی و قانونی، تلاش کردهاند تا فضاهای محدود بازیگری سیاسی را برای خود ایجاد نمایند و در این چارچوب خواستههای نشنیده و معلقماندهی خود را پیگیری کنند.
جستوجویی ساده در رفتارهای اجتماعی-سیاسی ما، نشان میدهد که سوگمندانه انحصارطلبی بلایی عمومی است و محدود به قشر حاکم نیست؛ ناخودآگاه ما تحت تأثیر قرنها فرهنگ استبدادی، نزاعهای مستمرّ و متنوّع، بیگانههراسی، ضعف آموزش، ناامنی، غیریتسازی و چندین علّت دیگر، انبان نگرشهای استبدادی و دگرستیزانه شده است؛ ما نیاموختهایم که لازمهی همزیستی، همفکری نیست و هنوز هم میدان سیاست را نه ملکی مُشاع، بلکه جادّهی اختصاصی میپنداریم و گمان میکنیم شرط حضور در آن، تعلّق یا تظاهر به هویت یا مرام ماست و اگر کسی متفاوت وارد شد، باید او را در صورت توان، حذف و در صورت عدم توان یا شرایط، تخریب کرد؛ این روحیهی شوم، متأسفانه در پسزمینهی فرهنگی جامعهی ما جا خوش کرده و همگی اعم از راستی و چپی و ملی و مذهبی و سکولار، در ابتلا به آن مشترکیم و تفاوت، تنها در شدت و ضعف بیماری است!
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل