٢٦مرداد ماه سالروز شهادت حضرت عمر بن خطاب (رض) است.این واقعه اگرچه در سالنامهها کمتر ذکر شده است امّا یاد این ابرمرد تاریخ هرگز از اذهان و خاطرهها محو نخواهد شد. هرچند موضوع بحث ما شهادت حضرت عمر (رض) است امّا ذکر این واقعه بدون اشاره به مناقب و ابعاد شخصیتی آن بزرگوار ناقص است.
حضرت عمر (رض) فرزند نفیل بن عبدالعزی اهل مکّه و سه سال بعد از واقعهی عامالفیل متولد شد. دوران نوجوانی و جوانی را در شهر مکّه در خانوادهای متشخص که از ثروتمندان نامی شهر بود سپری کرد. او مانند هر نوجوانی میبایست در امر معیشت خانواده نقشی را بعهده میگرفت که او برای پدرش چوپانی شتران را در منطقهی «ضجنان» بعهده داشت تا به خانوادهاش در این امر هم کمک کند.
مهمترین بخش همایش «دین و حکومت منطقهی عربی» که توسط مرکز مطالعات وحدت عربی و با مشارکت مرکز سوئدی در اسکندریه برگزار شد، نشستی بود که به بررسی وضعیت مصر و تونس پس از انقلاب پرداخت.
در نشستی که در این راستا برگزار شد آراء و نظرات گوناگون و متضادی مطرح شد و بحثهای داغی درگرفت. علت آن را در راه یافتن جریانهای اسلامی به قدرت جستجو کرد.
در این همایش شیخ راشد غنوشی رئیس جنبش النهضه دومین حزب بزرگ تونس از جهت تعداد نمایندگان پارلمان هم حضور داشت و سخنرانی خود را تحت عنوان «دین و حکومت در منابع اسلامی و اجتهاد معاصر» ارائه داد.
با این که افکار اولیهی این مقاله از مدتی پیش در ذهنم وجود داشت اما من در انتشار آن درنگ کردم نه به خاطر نگرانی از افشای اعتقادم؛ بلکه به خاطر فضای عمومی جهان عرب که با نقد سازنده و طرح پرسشهای اساسی میانهای ندارد.
اسلامگرایان به موازات کم رنگ شدن موج تغییر در منطقه و سیطرهی دوبارهی نظامیان بر اریکهی قدرت، از جهات گوناگون با سیاستهای امنیتی شدید مواجهند. در چنین فضایی انسان از فهم این دعوت برای بازنگری و بازبینی بیم دارد گویی نوعی فرار از مسؤولیت و تعصبورزی است که بسیاری از جریانها به آن گرفتارند.
اگر همواره مانند گذشته بیندیشید، همیشه همان چیزهایی را بدست میآورید که تا بحال کسب کردهاید. (فاینمن)
مرگ تمدّنها زمانی فرا میرسد که به سؤالات جدید پاسخهای کهنه میدهند. (ویل دورانت)
من در این مقاله به شرح و تبیین این نکته خواهم پرداخت که نظریهی مقاصد در روزگار ما از دو جهت نظریه ای ناکارآمد است و لذا راهگشای مسائل و بحرانهای امروز مسلمانان نیست.١- از جهت ارتباطی که با فقه دارد. ٢- اشکالات خود نظریه.
یکی از چالشهای نظریهی مقاصد به جهت ارتباط وثیق و تنگاتنگی است که با فقه دارد. مقاصد از آغاز و تاکنون نیز به منظور تبیین احکام فقهی و بسامان نمودن و داوری دربارهی آنها تدوین شده و گسترش یافته است.
میگوییم بار دیگر اسلام سیاسی پایان یافت؛ زیرا هیچ کسی به یاد نمیآورد که چند بار اعلام شده است که دوران اسلامگرایی سپری شده است. مسأله به گونهای است که باید به آن عادت کنیم. در واقع چیزی که عملا به آن عادت کردهایم بحث بر سر اسلامگرایی (یا اسلام سیاسی) در دورههای مشخص و اعلام پایان آن در این بحث است. در حقیقت اعلام چنین مصیبت دورهای عمدتاً به درگیری منجر میشود. در کنار این اعلام روال این بحثها به گونهای است که بسیاری از اشخاص میخواهند ثابت کنند یا حقیقتا مردهاند یا این که عملاً نمردهاند.
تصور کنیم جماعت اخوانالمسلمین مصر در دههی پنجاه یا شصت به قدرت رسیده بود چه سیاستهای اقتصادی را دنبال میکرد؟ آیا شیوهی سوسیالیستی را در پیش نمیگرفت؟ یا به اصطلاح مصطفی سباعی مراقب عام اخوان سوریه در سال ١٩٦٠«سوسیالیزم اسلامی» را به جای نیولیبرالیسم که محمد مرسی در دورهی کوتاه زمامداری خود در پیش گرفته بود دنبال نمیکرد؟
در این مقاله میخواهیم الگوی تفسیری برای سیاستهای اقتصادی اجتماعی یک جماعت ایدئولوژیک را بیان کنیم که نقش مهمی در تاریخ مصر مدرن ایفا کرده است
در بيستمين روز تيرماه و در بحبوحهی كرونا و حريقهای زاگرس، به دعوت سيّدعلی ضياء، مهمان عوامل خوب «فرمول يك» بودم تا راوی زاگرس و چالشهايش باشم.
آنچه وقت مجال داد از نامهربانیها در قبال زاگرس و چالشهای پيش رو گفتم و همچنين از اوضاع زاگرسنشينان و هژمونی امنيتی در جغرافيای آنان.
از نابسامانی ادارات متولّی و نابرابری نيروی حفاظتی و حجم چالشها و نيز از ناموزونی حقوق و مزايا در قبال فشارها و تنشها و كنشهای جنگلبانان و محيطبانان و البتّه مسؤولان مسؤوليتشناس و مسؤولان نمكنشناس و مسؤوليتگريز و كمخرد نيز سخنی اضافه شد.
روز جمعه ٢٤ ژوئیه ٢٠٢٠ ترکیه شاهد اتفاقی نادر و پیروزی بزرگ بود؛ پس از آن که دادگاه عالی ترکیه مصوبه سال ١٩٣٤ هیأت وزیران وقت مبنی بر تبدیل ایا صوفیا از مسجد به موزه را ملغی کرد، مسجد ایا صوفیا بازگشایی شد تا نام خدا در آن طنینانداز شود.. به موجب مصوبهی دادگاه، ایا صوفیا پس از ٨٦سال بار دیگر به مسجد تبدیل شد و سند وقفی سلطان محمد فاتح که در سال ١٤٥٣ پس از فتح استامبول آن را تدوین کرده بود اجرا شد.
بازگشایی مسجد ایا صوفیا به مثابه فتح دوبارهی استامبول بود؛ رسول خدا در حدیثی مژدهی فتح نخستین این شهر را داده بود: «لَتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِينِيَّةُ فَلَنِعْمَ الْأَمِيرُ أَمِيرُهَا وَلَنِعْمَ الْجَيْشُ ذَلِكَ الْجَيْشُ» قسطنطنیه فتح خواهد شد؛ امیر فاتح آن بهترین امیران و لشکرش بهترین لشکرها است.
بسیاری از نصوص تکلیفی وجود دارد که معمولاً در نگاه اولیه چنان به نظر میرسد که خطاب مخصوص حاکمان و مقامات اجرایی و قضایی و قانونگزاری است. یعنی از مسائل اختصاصی حکومت است مانند نصوص متعلق به برپایی عدل و داد، جهاد و قتال، اجرای حدود، قضاوت، سازماندهی زکات و امور مربوط به خانواده و جامعه. ما انکار نمیکنیم که حکومت وظایف ویژهای دارد و مسؤولیتش در این امور بیش از دیگران است. اما من میگویم: خطاب در این مسائل اساساً و در درجهی اول متوجه امت و جماعت مسلمانان است و با توجه به این اصل یا از رهیافت این اصالت وظیفهی اختصاصی باید به اندازهی مصلحت و ضرورت باشد
نوشتههای اسلامگرایان گذشته و نظرات و پستهای آنان در شبکههای اجتماعی در خصوص رابطهی پیچیدهای که جماعتها و حرکت و سازمانهای اسلامی را به هم نزدیک میکند بسیار تأملبرانگیز است و طبیعتاً این حالت مربوط به زمانی است که به دلایل سیاسی یا ایدئولوژیک یا شخصی از سازمان یا جماعت جدا شدهاند.
به لحاظ نظری فرض بر این است که نوشتهها و توضیحات این گروه منبع مهمی برای کسانی است که به بحث و بررسی پدیدهی حرکات اسلامی و رابطهی پیچیدهی آنها با جامعه و سیاست و حوزهی عمومی مشغولند به ویژه اگر در سطح رهبری بودهاند و در امر تصمیمگیری برای جماعتها و سازمانها نقش داشتهاند.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل