إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • توضیح: مقاله حاضر، قسمت دوم مقاله «قرائت نبوی از جهان» نوشته محمد مجتهد شبستری است که چاپ آن در شماره ۶ ‏فصلنامه «مدرسه»، به توقیف آن منجر شد. 

    ‎ 

    ‎‎‏۱ - مدّعاهای اصلی مقاله‏‎‎ 

    مقاله «قرائت نبوی از جهان» که در فصلنامه مدرسه شماره ۶ چاپ شد نظریه‌ای فلسفی یا الهیاتی یا علمی درباره حقیقت ‏کلام الهی یا وحی یا تجربه نبوی و مانند این‌ها نیست‎. ‎آن مقاله نظریه‌ای است درباره «چگونه مفهوم شدن» متن قرآنکه دو ‏مدعای اصلی دارد‏‎: 

  • اشاره: گفته می‌شود بشر در بسیاری از مراحل و مواقع تاریخی کوشیده است به حل معمای هستی بپردازد و رازهای نهانی موجود در آن را درک کند؛ ازاین‌رو در آثار و افکار مربوط به این مرحله، انسان به‌طور فراگیر و عمیق به امور بیرونی (خارج از ساحت وجودی خود) توجه می‌کند و می‌کوشد آن‌ها را به مثابه حقایق و وقایع ثابت و انکارناپذیر ادراک کند.

  • نویسنده: کاک کریمی

    کردستان یا «سرزمین کردها» سرزمینی است به مساحت500هزار کیلومتر مربع، واقع در خاورمیانه و باجمعیتی بین30 تا40 میلیون نفر که 98% آنان مسلمان و اهل سنت و بقیه مسیحی و ایزدی (اهل حق) و....... هستند. در کتب تاریخی و جغرافیایی متقدمین تا قرن هفتم هجری نامی از واژه‌ی «کردستان» برده نشده بلکه این سرزمین مشهور به بلاد جبال، جزیره، دیاربکر و سواد العراق بوده است که از مهمترین شهرهای کردستان قدیم؛ دیار ربیعه، دیار مضر، اورفه، نصیبین، رها، رقه، حران، ماردین، آمد، دینور، شهر زور، سنجار، رأس‌العین، حلوان، تکریت و جزیره‌ی ابن‌عمر بوده است.

  • عثمان عباسی*

    برای اینکه بتوانیم به شعر بپردازیم، پیش از هر چیز، باید تصویری روشن از پدیده‌ای کلی‌تر، که شعر زیرمجموعه‌ی آن است، داشته باشیم. این پدیده چیزی نیست جز هنر!
    از همان زمانی‌که بشر شروع کرد به نقاشی کردن روی دیوار غارها، در کنار همه‌ی انگیزه‌هایی که می‌توانست برای این‌کار وجود داشته باشد «مثل انتقال عناصری که مشغولیت زندگی روزمره‌اش بود، یا مقابله با هراسی که از ناتوانی‌اش در مقابل طبیعت نشأت می‌گرفت و ... یا حتی سرگرمی و گذراندن اوقات فراغت در شبهای طولانی ِ تنهایی»، به چیزی هم می‌توانست فکر کند، که تمامی انگیزه‌های فوق را جمع می‌بست. آن چیز، انتقال احساس بود. اینکه بشر از کی و چگونه به این مفهوم کلی «یعنی هنر» دست یافت، روشن نیست، اما این روشن است که، این عنصر محوری در زندگی بشر، و در همه‌ی دوران، طبیعتاً نمی‌توانسته ‌است به عنوان یک پدیده‌ی متفاوت از دیگر پدیده‌ها، شناخته شده نباشد.

  • بعید است بهره ایرانیان از عقل کمتر از ملّتها و اقوام دیگر باشد. در گذشته‌ اندیشمندان و دانشوران ایرانی سهمی درخور در مجموعه میراث علمی و عقلی بشریت داشته‌اند اما با این همه چند سده است که خرد ایرانی نه‌تنها در عرضه یافته‌های خویش به جامعه جهانی ناکام بوده بلکه افسوسمندانه در عموم حوزه‌های علمی و عقلی مشتری پرمصرف کالاهای معرفتی دیگران بوده است. این آسیب نه تنها در قلمرو علوم جدید بلکه در همه‌ی شاخه‌های علوم قدیم نیز مشهود است. حضور سنگین پژوهش‌های نوین حقوقی در کنار دانش فقه، کلام جدید در کنار کلام قدیم، تأملات نوین فلسفی در کنار فلسفه قدیم و ...

  • شخصیت متعادل و میانه

    10 اردیبهشت 1387

    نویسنده: اسماعیل رفندی
    مترجم: سردار شمامی

    روح، نفس و عقل سه عنصر از عناصر اصلی ساختار وجود انسان می‌باشند که هر کدام از این سه عنصر در مثبت و یا منفی نمودن هویت آدمی نقش مهمی را ایفا می‌کنند و هرگونه عیب و نقصی در یکی از این عناصر، موجب آشفتگی و بی‌نظمی در هویت انسان می‌شوند، دوره‌ی سنی، سطح درک و فهم، اصول فکری و فرهنگی و محیط زندگی از جمله چیزهای هستند که در ساختار عناصر سه‌گانه تأثیرگذار می‌باشند.
    به همین خاطر است که در رشته‌های روان‌شناسی، اجتماعی و علوم تربیتی به این سه عنصر اصلی توجه بیشتری می‌شود و اصول، قواعد علمی و قانونی را برای آن طرح‌ریزی می‌نمایند و تمامی جوانب و صور قدرت و ضعف هویت آدمی را مورد بررسی قرار می‌دهند تا بتوانند عوامل پیشرفت و عقب افتادگی را به بیانی شیوا و رسا بیان دارند و در نهایت شخصیتی متعادل و متوازن و میانه را معرفی کنند که مورد پذیرش خدا و مردم باشد.
    پس برای مسلمان آگاه و فهیم لازم است که خود را به آن صفات مزین کند و خود را در آن قوالب جا دهد و به طرف آن قدم بردارد.

  • تعداد بی‌شماری از مردم ایران به دلیل محرومیت‌های گوناگون، به زندگی خیلی محدود بسنده کرده‌اند. این دسته از افراد در یک کشمکش دائمی نسبت به یکدیگر به سر می‌برند تا بتوانند در این فضا راهی به جلو باز کنند. این شیوه زندگی باعث شده بسیاری از این افراد از ابعاد وجودی و انسانی خود غافل شده اند؛ به نحوی که در حق خود ظلم روا می‌دارند و جامعه هم شرایط این چنینی را به آنان تحمیل می‌کند.البته نباید قدرت جبرها را نادیده بگیریم، ولی انسان در آنجا که دارای اختیار است، می‌تواند آنگونه که می‌فهمد تصمیم گرفته و زندگی کند.

  •  آیت الله منتظری در پاسخ به برخی پرسش‌ها درباره نظریه عبدالکریم سروش درباره قرآن و وحی مقاله‌ای را منتشر کردند. متن کامل این مقاله در ادامه می‌آید:

    ‏بسم الله الرّحمن الرّحیم ‏ ‏
    ‏ ‏با سلام و تحیت و اعتذار از تأخیر جواب
    ‏ ‏(و انه لتنزیل رب العالمین، نزل به الروح الامین، علی قلبک لتکون من‏ ‏المنذرین، بلسان عربی مبین ) (شعراء، 195-192).

  •  چاپ گفت‌وگوی کریم جعفری با دوست عزیزم احسان هوشمند با عنوان قوم‌گرایی در ایران معاصر در روزنامه اعتماد ملی (روزهای25و26فروردین‌ماه جاری)، فال نیکی است که خوشبختانه هر از چند گاهی توسط ایشان زده می‌شود. اما در واقع نمی‌دانم که آیا یک ضرورتی در این گاه‌ها پیشامد می‌کند که این موضوع را مطرح می‌نمایند یا اینکه اتفاقی و بدون هدف است و دست آخر اینکه منظوری در آن نهفته است؟ به هر حال، آنرا غنیمت دانسته و در مورد فرازهایی از آن از در انتقاد در می‌آیم تا فروگذاری در باب دوستی نکرده‌ باشم. چه ایشان را دوست دارم و نیز دوست دارم که هر چه را می‌نویسد یا می‌گوید، گزیده و مفید و از سرعلم باشد.

    نویسنده:
    عبدالعزیز مولودی - دکتری علوم سیاسی
  •  نحوه‌ی بینش و درک آدمی از جایگاه و موقعیت «خدا» و «انسان» و رابطه‌ی متقابل این دو باهم یکی از بنیادی‌ترین اصول اعتقادی هر مکتب و آئینی بوده و تمام موضع‌گیریهای انسان در این زمینه نشان‌دهنده‌ی میزان شناخت او از خالق خویش و حوزه‌ی اختیارات آدمی در دایره‌ی مخلوق و مأمور بودن انسانست و تا نوع و نحوه‌ی این رابطه مشخص نگردد و انسانها بر مبنای آن عمل ننمایند اعمالشان سامان نخواهد یافت و بسیاری از رفتارهایشان در دایره‌ی صحیح اعتقادی قرار نگرفته و چه بسا دچار شرک و کفر گرددند.