إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • نویسنده‌: دکترصلاح‌الدّین سلطان

    کلید نهم: نگاه‌های با احساس
    پس از خواندن این فصل انتظار می‌رود به صفات زیر دست یابید:
    • یاد گرفتن زبان جدیدی به نام «زبان چشم»
    • دست یافتن به یکی از دلایل مادی درباره محبت صادقانه
    • واردشدن به جهان جادویی عشق
    • دوستی و همبستگی کامل

  • نویسنده‌: آرش نــراقى*

    زندگی مولانا از همان اوان کودکی تا حدود سن ۳۴ سالگی بک‌سره در در به دری و کوچ سپری شد. مولانا در بخش عمده‌ای از زندگی خود، خصوصاً در ایامی که شاکله‌ی اصلی روح و منش وی شکل می‌گرفت، «مسافری آواره» بود.
    هر گاه که آن کودک خراسانی به کویی دل می‌بست؛ و با کودکان کوی و برزن انسی می‌گرفت، بانگ رحیل برمی‌خاست؛ و کاروان به سوی دیاری تازه، شهری غریب و مردمانی بیگانه می‌شتافت. این کودک خراسانی هرگز مجال نیافت که در جایی ریشه بدواند.

  • نویسنده: استفن کاوی
    مترجم: مهدی قراچه‌داغی

    همه‌ی ما می‌خواهیم در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود روی اشخاص تأثیر بگذاریم. انگیزه ما می‌تواند پیروزی در یک حرفه‌ی جدید، حفظ مشتریان، حفظ دوستی، تغییر رفتارها و یا بهبود روابط خانوادگی و زناشویی باشد.
    اما چگونه این کار را می‌کنیم؟ چگونه می‌توانیم به شکلی قدرتمند و با رعایت اصول اخلاق بر زندگی دیگران تأثیر بگذاریم و به آن‌‌‌ها نفوذ کنیم؟ به اعتقاد من به سه طریق می‌توان بر دیگران نفوذ کرد:

  • مصاحبه‌گر: الیزابت کیدرلن

    مصاحبه روزنامه آلمانی زود دویچه تسایتونگ (Süddeutsche Zeitung) با استاد مجتهد شبستری در تاریخ نوامبر 2007م.
    روزنامه زود دویچه تسایتونگ: ناقدین سرشناسی مانند نجله کلک و آیان هیرزی علی یا نویسنده‌ای بنام رالف جیوردانو بر این نظراند که اسلام به دموکراسی، حقوق بشر و بویژه به حقوق زنان کوچکترین ربطی ندارد.

  • ارتباط فلسفه‌ی دین با علوم دیگر فلسفه‌ی دین با همه‌ی علومی که به نحوی با دین نسبت و ربط دارند در ارتباط است و در عین اینکه از جنبه‌ی تعلق داشتن به دین با آنها همانندی دارد، از جنبه‌های دیگر از آنها متمایز است.

  • شهر اسلامی

    10 فروردین 1389

    نویسنده‌: عبدالغفور گردهانی-زاهدان

    شهر اسلامی «شهر بیش از آنکه مکان اشیاء باشد فضایی است که موقعیت‌هایی برای عمل و زندگی دارد.» در شهر فضا/زمان در هم ‌می‌روند و موقعیت‌ها با زمان مربوط به خود در ارتباطند. در همه‌ی کارهای شهری زمان نقش برجسته‌‌ای ایفا ‌می‌کند. حال وقتی از شهر اسلامی و یا مدینه اسلامی سخن ‌می‌گوییم، منظور من طبیعتا این نخواهد بود که شهری اسلامی است که در و دیوار آن پر از نقش و شعار اسلامی باشد، هر چند این بخشی از ماجراست.

  • نویسنده: یحیی سهرابی

    پرداختن به نظریه‌ها و تئوریهای اجتماعی و سیاسی یکی از ضرورتهای جماعت است و در این شکی نیست که بدون کنکاش در نظریات و تئوریها دستیابی به راه‌حل‌های مناسب و کارساز هم غیرممکن است. اما غرق شدن در عالم نظریات فلسفی و غفلت از واقعیت‌های امروز زندگی مردم عادی که اکثریت جامعه را شامل می‌شوند و پرداختن بیش از حد لزوم به موضوعاتی که فقط نخبگان فکری و علمی جامعه‌ی کرد و اهل سنت مشتری آن‌اند و نه مردم عادی و معمولی به واقع قابل تأمل و بازنگری در کل برنامه‌های جماعت است.

  • اشاره: قرنهاست که بسیاری از شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غیرمسلمان، اعم از غربی و دیگران به ترجمه قرآن و پژوهش درباره قرآن پرداخته و درخصوص مصدر قرآن، جمع و تدوین قرآن، ادبیات و ساختار و معارف و محتوای قرآن و... نظریه‌های گوناگونی ابراز کرده و هزاران کتاب و مقاله منتشر کرده‌اند. در شماره پیش بخش نخست گفتگو با استاد کریمی‌نیا از نظر خوانندگان گرامی گذشت. اینک بخش دوم و ادامه سخن:‌
    یکی از فعالیتهای قرآنی مستشرقان، ‌ترجمه قرآن است. لطفاً به اختصار به تاریخچه ‌ترجمه آنها از قرآن ‌اشاره نمایید.‌

  • هرگز از مرگ نهراسیده‌ام
    نویسنده‌: زهرا سلیمانی‌اقدم

    متن پیش رو حاصل تلاش من برای تبیین و بررسی اتانازی در دستگاه اخلاقی کانت است. اتانازی یا مرگ مشفقانه دو وجه متمایز دارد که در هر دو وجه انسان را دچار مشکل و تردید می‌کند؛ یکی وجه عاطفی این عمل است و دیگری وجه عقلانی آن. البته من در این متن خواهان بررسی وجه عقلانی آن هستم و برای این منظور فلسفه اخلاقی مناسب تر از فلسفه اخلاق کانت ندیدم.

  • انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.