چند صباحی است که در رسانههای اجتمای حملات گستردهای علیه جماعت دعوت و اصلاح انجام میشود و با ادبیاتی ناروا و دور از انصاف و حقیقت مورد اتّهام قرار میگیرد، که نشان از عدم شناخت واقعی نسبت به آن است.
علی عزت بیگوویچ مانند کوه مقاوم و دریایی از علم و فرهنگ بود. او سیاستمدار معروف و بزرگ و همچنین مدرسهای از فکر نواندیشی و اصلاحگری بود. در واقع آن مرحوم یکی از روشنفکران مدرن معاصر بود؛ این هم یکی از بارزترین تفاوتهای متمایز وی با سایر روشنفکران دیگر بود.
بگوویچ باتوجه به درک عمیق خویش توانسته بود علم و فرهنگ، فکر و فلسفه را به هم مرتبط سازد و تصویر زیبا از اتّحاد مرتبط ساختن سیاست و جهاد و دولت را درست کند. وی همچنین توانست ملّت مسلمان بوسنی را از ظلم و ستم نجات دهد و در جهت استقلال و بنیان نهادن دولت برایشان اقدام جدّی و عملی انجام دهد.
دوستان خوبم چرا حافظ فرموده: بر لب جوی بنشین و گذر عمر ببین؟
ببینید همه ما به یک اندازه وقت داریم. پس چرا بعضیها به کارهایشان میرسند، وقت اضافه هم میآورند و بعضیها همیشه از کمبود وقت مینالند؟
در آغاز سخن، بر این نکتە تٲکید میکنم که محرّک نگارندە برای نگارش این یادداشت، دفاع از هیچ ایدئولوژی و حزب یا مخالفت با مکتب و مرام دیگری نیست، بلکە تنها و تنها دغدغە انسانی و دیدن رنج مردم بیپناهی است کە در دعوای احزاب و ایدئولوژیها و منافع رنگارنگ آنها بە فراموشی سپردە شدە و جان و مال و انسانیت و حتی زیستبومشان نابود شدە است. عنوان این یادداشت اقتباسی از کتاب «تجربهی مدرنیته؛ هر آنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود» نوشتهی مارشال برمن است که توسط مراد فرهادپور به فارسی برگردانده شده است. از نظر محتوا هم این یادداشت به محتوای کتاب تجربهی مدرنیته سخت وابسته است.
مرغان پر گشایند و در دل هوا به پرواز در آیند. ماهیان در جویبارها و دریاها شنا کنند و روزی برند و دیگر جانداران در کوه و بیابانند و اسیر خاکدان. الهی! حکمت تو بود که از رحمت تو، هر زندهای را سهمی داد؛ وگرنه همه از این آب و گلند و به این آب و گل زنده.
اشارە: محمد شوقی زین استاد دانشگاه و تحلیلگر الجزایری دارای مدرک دکترا در رشتهی مطالعات عربی اسلامی و متخصّص فلسفه و تصوّف از دانشگاه پروفونس است. او دکترای دوم خود را درباره «میشل دوسارتو» اندیشمند فرانسوی از دانشگاه آکس مرسیلیا دریافت کرد. از آثار او میتوان به «تأویلات وتفکیکات»، «سیاسه العقل» و «الثقاف فی الأزمنه العجاف» اشاره کرد. «فلسفه التأویل» گادامیر و «ابتکار الحیاه الیومی» میشل دوسارتو مهمترین کتابهایی که تاکنون ترجمه کرده است. در زیر گفتوگویی داریم با وی در باب دگرپذیری و امکانسنجی آن در جهان اسلام که توجّهتان را به آن جلب میکنیم:
تحلیل و نقد رفتار گروههای مختلف دینی مخصوصاً گروههای اسلامی در کردستان نیازمند قدری حوصله و دوری از تعصّب و پیشداوری است. این امر البته در هر موضوعی لازم بوده، ولی معتقدم که در این زمینه، ضروری است. شرایط فکری و مسائل سیاسی- نظامی خاورمیانه، بهگونهای است که نظامهای سیاسی را در معرض آسیبپذیری قرار داده و درعین حال گروههای فرو ملّی را نیز با بحران و آسیب روبهرو کرده است. برخی از این آسیبها هم در سطح دولتی و هم فرو دولتی، نتیجهی ویژگی زمانپریش بودن آنهاست. به این معنی که آنها در ساختار به لحاظ زمانی، با تأخیر روبرو بوده و ناتوان از همگامی با تحوّلات اجتماعی و سیاسیاند. به این موضوع بر میگردم.
واژهای بس ملموس و محسوس ولی تا بیکران غریب در ادبیات انفعالیمان، آری این واژه هوشیاریست.
منزلی بین خواب و بیداری؛ نه آدمی را در راحتی خواب تنها میگذارد و نه او را در تکاپوی بیداری گم کرده و به بیراهه میکشاند.
حقیقت این است که خلقت آدمی بر پایهی نسبی بودن بنا شده و این نسبی بودن به محیط اطراف و جامعهاش هم سرایت کرده است. مگر میشود ذات مطلق الهی ساختههای کارخانهی بس بینهایتش را، راکد، ساکن و ایستا آفریده باشد و آنها را در رسیدن به اوج کمال هدایت نکند؟
هوشیاری راه رسیدن به اوج کمال است که هیچگاه پایان نمییابد و آدمیّت همیشه در مسیر آن حرکت کرده به موانع و دستاندازهایی برخورد میکند، متوقف میشود؛
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل