«تربیت» پرورش تدریجی، واقع بینانه، همهجانبه، متوازن، مثبت و مستمر شخصیت افراد جامعه بر اساس قرآن و سنت است. محصول چنین فرایندی انسان صالح است.
تربیت پروژهای نیست که در محدوده زمانی مشخص شروع شود و پایان یابد. بلکه فرآیندی است که از ولادت تا هنگام مرگ جریان دارد. این تربیت در خلأ و در کنج و صومعهها، مساجد و خانقاهها صورت نمیگیرد و به آنها هم محدود نخواهد ماند. همانگونه که ماده درسی در کلاس درس و یا موضوعی قابل بحث در همایشها و کنفرانسها و سرمقاله روزنامهها و نشریات تخصصی نیز نخواهد بود
خداوند در اصل خلقت انسانها، هدایت و پرهیزگاری را از تمامی انسانها خواسته است. اما این خواست الهی مقید به اختیار و اداره خود انسانها نیز هست، یعنی آنان در انتخاب راه آزاد و مختار میباشند.(إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا[سوره اﻹنسان ٣]
٥- دعای خیر موجودات دیگر بر کسی که راهنمای دیگران است، دلیلی بر ارزش و اهمیت چنین فردی و تربیت آن دارد. قال النبي صلى الله عليه وسلم: (إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ وَأَهْلَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرَضِينَ حَتَّى النَّمْلَةَ فِي جُحْرِهَا وَحَتَّى الْحُوتَ لَيُصَلُّونَ عَلَى مُعَلِّمِ النَّاسِ الْخَيْرَ) رواه الترمذي (٢٦٠٩) وصححه الألباني في صحيح الجامع (١٨٣٨)
ترجمه: به درستی که خداوند عز و جل و فرشتگان او و اهل آسمانها و زمينها حتى مورچه در سوراخها و حتى ماهىها كسى را كه نيكى به مردم آموزد دعا میكنند.
یکی از ویژگیها و صفاتی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، میل به جاودانگی و خلود است. و بر این اساس در داستان ابلیس و آدم میخوانیم که ابلیس برای فریب آدم او را بر اساس همین انگیزه و میل درونش به خوردن درخت ممنوعه تشویق کرد.
«فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى» [طه/١٢٠]
(آنگاه شیطان [به دل] او وسوسه انداخت [و] گفت: (ای آدم، آیا تو را بر درخت جاودانگی و فرمانروایی [ماندگاری] راه نمایم که نفرساید [و از بین نرود]؟)
قرآن زندگی واقعی و جاوید را در سرای آخرت معرفی میکند. آنجا که سرتاسر آن نشاط و سرزندگی است، و مرگی وجود ندارد، سرای آخرت است.
در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده است که میفرماید:
«ما يُصِيبُ المُسْلِمَ، مِن نَصَبٍ ولَا وصَبٍ، ولَا هَمٍّ ولَا حُزْنٍ ولَا أذًى ولَا غَمٍّ، حتَّى الشَّوْكَةِ يُشَاكُهَا، إلَّا كَفَّرَ اللَّهُ بهَا مِن خَطَايَاهُ» [رواه البخاري]
ترجمه:
هیچ اندوه و نگرانی و زحمت و ناراحتی برای انسان مسلمان پیش نمیآید حتی خاری که در بدنش فرو رود مگر آن که خدا به واسطه آن بخشی از خطاهایش را میزداید.
طبیعت زندگی دنیا و طبیعت حضور بشر در صحنه زندگی، اقتضای این است که محال است انسان در گیر و دار زندگی دچار سختیها و گرفتاریهای نشود. و دشواریهایی به سراغش نیاید. بسیار می شود که کاری به سامان نمیرسد، آرزوی جامعه عمل نمیپوشد، دوستی میمیرد، بیماری بدنی عارض میشود، ثروتی از دست میرود، اینها همه چیزهایی است که در جویبار زندگی یافت میشود.
نگرش و بینشی که خداوند به انسان از نظام زندگی به بندگانش میدهد این است
اصلاح و تربیت انسان کار سادهای نیست که بدون هیچگونه ضابطهای صورت پذیرد، چرا که تربیت یعنی دگرگون کردن روان و طرز تفکّر انسانی که از صفت و ویژگی اختیار برخودار است، خداوند انسان را آزاد و مختار آفریده است، در درون و روان او گرایش به سوی شر و بدی و گرایش به سوی خیر و خوبی را قرار داده، «فألهَمَها فٌجورَها وَ تَقواهَا» تا راه شکر را انتخاب کند یا مسیر و راه کفر، «إمّا شاکراً و إمّا کفوراً» و این اختیار به شخص داده شده که
اگر خواست گام در راه مسیر خدا نهد. «إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا» [المزمل/19]
(همانا این [آیاتِ قرآنی پند و] اندرزی است؛ پس هرکس که بخواهد [برای رسیدن] به پروردگارش، راهی در پیش گیرد)
لذا تعامل با چنین شخصیّتی و ایجاد قناعت و تغییر در او کار آسانی نیست.
در این میان عصری که در آن زندگی میکنیم با وجود امکانات فراوان تکنولوژی و دسترسی آسان بشر به آن برای استفاده نادرست و ناصحیح،کار را بر مربیان تربیتی سختتر کرده است.
لذا برای تربیت شخص از دو روش میتوان بهره برد.
باور به قیامت نقش زیادی در پرورش روح انسان دارد. بدین معنا که حسّ مسؤولیّتپذیری و وظیفهشناسی را در انسان زنده میکند که در نتیجهی آن نتایج با برکتی در زندگی فردی و اجتماعی او پدید میآید؛ زیرا انسانی که به زندگی جاودان پس از مرگ باور دارد همواره در اندیشه، خلق وخوی و اعمال و رفتار خویش کمال دقّت را به کارمیبرد، چون میداند که نباید به اینها به چشم یک سلسله امور زودگذر نگاه کرد، چرا که همه، پیشفرستادههای انسان به دنیای دیگر هستند و آنجا باید با این سرمایه زندگی کرد.(اصول تربیتی در داستانهای قرآن، حمید قاسمی، ص ۱۵۳)
اسلام برای تربیت انسان از وسایل متعددی بهره جسته، که از جملهی این ابزار، تربیت به وسیله الگوی عملی است که بسیار تأثیرگذار میباشد.
بر این اساس قرآن شخصیت پیامبر - صلّی الله علیه وسلّم- را به عنوان الگویی کامل و عملی برای اهل ایمان معرفی میکند، که تمام اصول، و مبادی و ارزشهای اسلام در شخصیت ایشان تجسم و تحقق یافته است. پیامبر - صلّی الله علیه وسلّم- بزرگترین الگو و نمونه در تاريخ طولاني بشريت است.
محمد قطب میگوید: بدون شک شخصیت پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- نشانه و معجزه برای یک زمان، یک عصر، یک نسل، یک امت
خداوند با قوانینی زندگی بر روی زمین را نظم میبخشد که بر همگان جاری است. و در قرآن و سنت شریف به قوانینی که حاکم بر زندگی است سخن گفته شده است. به صورت کلی قوانین به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- قوانین مادی: این قانون حرکت ماده را در هستی نظم میبخشند. مانند گردش شب و روز، چهار فصل، حرکت ماه....
۲- قوانین اجتماعی: قوانینی هستند که زندگی آدمی را نظم بخشیده و سعادت و شقاوتشان از بکارگیری و یا عدم بکارگیری این قوانین حاصل میشود. و کسی که در قوانین اجتماعی نظر بیفکند متوجه میشود که یک تقسیمبندی دو طرفه شکل گرفته و شروع آن زمانی است که فرد خواهان آن باشد. این حالت هم چون معادلات ریاضی است که کامل شدن طرف اول سبب تحقق طرف بعدی میشود.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل