مشروح سخنرانی دبیرکل جماعت در مراسم تقدیر از اعضای شورای مرکزی و مسؤولان جماعت در دوره‌ی پیشین:

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وأصحابه ومن والاه.

«رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا 

رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ»

السلام علیکم ورحمة الله وبركاته

ابتدا خیرمقدم عرض می‌کنم به شما بزرگواران و تبریک صمیمانه به مناسبت عید سعید قربان. آرزو می‌کنم این روز بزرگ، سرشار از خیر، برکت، قرب الهی و موفقیت در همه‌ی مراحل حیات باشد.

از حضور گرمتان در این اجتماع معنوی تشكر نموده و تلاش‌ها و مجاهدت‌هاى دلسوزانه‌ی شما بزرگواران در مسیر دعوت و اصلاح، به‌ویژه پس از کنگره‌ی پنجم را صمیمانه مى‌ستايم و ارج مى‌نهم. از خداوند بزرگ مسألت دارم که این خدمات را در نامه‌ی اعمالتان ثبت و در روز رستاخيز، مایه‌ی نیک‌فرجامی و رستگاری‌ باشد.

اجازه می‌خواهم عرایضم را با الهام از نخستین آیه‌ی سوره‌ی هود آغاز کنم كه مى‌فرمايد: 

«الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ»

این آیه، تصویری از قرآن مجيد به‌عنوان کتابی منسجم، حکیمانه و هدفمند ارائه مى‌دهد كه آیات آن نه فقط از نظر لفظی بلکه از نظر محتوایی نیز محکم‌ و استوارند و به شیوه‌ای دقیق و حکمت‌آمیز تنظيم و تبيين شده‌اند.

قرآن، کتابی است که از منشأ تا معاد، راز هستی را آشکار می‌کند، نقش انسان را در عالم هستی تبیین می‌کند و برای زندگی فردی و اجتماعی، راهبرد و مقصد مشخص می‌سازد.

برخی اندیشمندان گفته‌اند: اساساً هر دین آسمانی حقيقى باید به پرسش‌های بنیادین درباره‌ی هستی و نحوه‌ی پيدايش و سرانجام آن و نقش و مسئوليت انسان در هستى و فرجام او به‌صورتى واضح پاسخ دهد. قرآن این مسئولیت را به‌نحو احسن ادا نموده، نه تنها به نيازها و اقتضائات مخاطبان عصر نزول وحى پاسخ داده است، بلکه براى تمامى زمان‌ها و مكان‌ها و شرايط و رويدادها و مسائل نوپدید بشر نيز، هدايتگر و راهگشاست.

بخش دوم: خداوند بزرگ (جلّ جلاله) برای هدایت بشر، توأمان دو قرآن را در اختیارش قرار داده است:

قرآن مکتوب(وحی نازل‌شده): کتاب هدایت و معجزه‌ی جاودانه.

و قرآن منظور(هستی): کتاب خلقت، آفاق و انفس.

هر دو کتاب از جانب پروردگار هستند و هر دو باید تلاوت شوند. اگر قرآن مکتوب را با دقت تلاوت كنيم و هم‌زمان، انديشمندانه و به‌صورتى تخصصى قرآن منظور و يا هستى را به‌درستى مورد مطالعه قرار بدهيم، آنگاه نشانه‌های عظمت قدرت الهی را در آفاق و انفس و حقانيت دين مبين اسلام نيز درمى‌يابيم.

چنان‌که در آیه‌ی 53 سوره‌ی فصلت آمده است:

«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»

بخش سوم عرايضم به ارتباط تنگاتنگ و هماهنگی قرآن مقروء و قرآن منظور(هستی) و فطرت مى‌پردازد. فطرت انسان به‌عنوان هسته‌ی مركزى و حلقه‌ى وصل ميان قرآن مقروء و قرآن منظور و نظام هستی عمل مى‌كند. اين سه با هم هماهنگ‌ و همسو و تكامل‌بخش يكديگر هستند. قابل يادآورى است این هماهنگی سه‌گانه، فضا و بستر مناسبى را برای درک و دريافت درست نسبت به دین و تعاليم ربانى، هستی و انسان و نقش و رسالت اصلى او فراهم مى‌آورند. 

در اين سياق قابل توجه است كه هستی مانند قرآن دارای محکمات(ثوابت) و متشابهات(متغیرات) است. این تقسیم‌بندی، اساس فقه مقاصدی را شکل می‌دهد.

فقه مقاصدی، كليدی شرعى و پلی مطمئن میان وحی و نصوص قرآن و سنت با واقعیت‌ها، نيازها و شرايط حاكم بر حيات و زندگى انسان در زمان‌ها و مكان‌هاى مختلف تا روز رستاخيز است. در منظومه‌ی فکری اندیشمندانی چون امام شاطبی، ابن‌عاشور و در روزگار معاصر ريسونى و طاها جابر العلوانی، فقه مقاصدی ابزاری شرعى و عصرى است برای پیوند میان وحی و سنت‌های الهی در طبیعت و پاسخ‌ به نیازهای متغیر جوامع و کشف غایات نهفته در احکام شرع در شرايط، اوضاع و احوال مختلف.

استاد طاها جابر علوانی می‌گوید: «بناء العقل المقاصدي الغائي التعليلي القادر على البحث عن السنن الكونية وقوانين الخلق وغايات الوجود، ينبغي أن يكون هو الهدف الأخير.»

یعنی عقل مقاصدی باید بتواند احکام شریعت را به سنن الهی و غایات آفرینش پیوند دهد.

بخش پنجم و پایانى: دو پیشنهاد راهبردی برای مسیر آینده‌ی جماعت دارم:

1. تمرکز راهبردی بر فقه مقاصدی:

زيرا این فقه می‌تواند ستون فقرات فعالیت دینی جماعت بوده و نسبت به شرایط بومی و نیازهای ملی ما به‌درستى پاسخ دهد؛ كما اين‌كه مى‌تواند زمینه‌ساز وفاق و همگرایی امت اسلامی و عبور از اختلافات، تنگ‌نظرى و تعصبات مذهبى باشد. شايسته است جماعت در اين زمينه، پيشقدم و الگوى خير باشد. 

2. احیای سابقه‌ى تمدنی و تاريخى گذشته‌ی كشورمان ایران:

 ما میراثی فكرى و فرهنگى ارزشمند و گرانبها از محدثان، مفسران، فقهاء، ادباء، اطبا، شاعران، فلاسفه، دانشمندان و مخترعان بزرگ داريم؛ لذا شايسته است به‌صورتى جدّى نسبت به اين سرمايه‌ها و ذخایر تمدنی و فرهنگى الهامبخش و هدايتگر، اهتمام بورزيم كه توأمان از يک‌سو ادای دین نسبت به بزرگان است و از سوى ديگر فرصت و ظرفیت تازه‌ای براى جماعت فراهم مى‌نمايد و زمینه‌ برای بومی‌سازی هرچه بهتر و بيشتر ادبیات جماعت به‌وجود مى‌آيد.

سخن پایانی: 

ما باید فراتر از تعلّقات قومی، مذهبی و تشکیلاتی بیندیشیم. جماعت دعوت و اصلاح در ایران، اگر چه به لحاظ عِدّه و عُدّه و کمیّت محدود است، امّا به لحاظ كيفى و سطح فهم، دانش و اخلاق از جايگاه بلندى برخوردار است که می‌تواند منشأ اثراتى معنوى و قابل توجّه در جامعه باشد.

امید است با استعانت از خداوند بزرگ (جلّ جلاله) و تمرکز بر فهم مقاصدى، توفيق ايجاد ارتباطى عصرى و درست ميان قوانين و سنّت‌های الهی با قرآن و سنّت، بتوانیم نقشى مؤثّر در مسیر عمران و آبادانی زمین و اجراى عدالت، ايفا نمایيم. وَفَّقَنَا اللّهُ لِمَا يُحِبُّه وَيَرْضاهُ.