اصلاح و تربیت انسان کار سادهای نیست که بدون هیچگونه ضابطهای صورت پذیرد، چرا که تربیت یعنی دگرگون کردن روان و طرز تفکّر انسانی که از صفت و ویژگی اختیار برخودار است، خداوند انسان را آزاد و مختار آفریده است، در درون و روان او گرایش به سوی شر و بدی و گرایش به سوی خیر و خوبی را قرار داده، «فألهَمَها فٌجورَها وَ تَقواهَا» تا راه شکر را انتخاب کند یا مسیر و راه کفر، «إمّا شاکراً و إمّا کفوراً» و این اختیار به شخص داده شده که
اگر خواست گام در راه مسیر خدا نهد. «إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا» [المزمل/19]
(همانا این [آیاتِ قرآنی پند و] اندرزی است؛ پس هرکس که بخواهد [برای رسیدن] به پروردگارش، راهی در پیش گیرد)
لذا تعامل با چنین شخصیّتی و ایجاد قناعت و تغییر در او کار آسانی نیست.
در این میان عصری که در آن زندگی میکنیم با وجود امکانات فراوان تکنولوژی و دسترسی آسان بشر به آن برای استفاده نادرست و ناصحیح،کار را بر مربیان تربیتی سختتر کرده است.
لذا برای تربیت شخص از دو روش میتوان بهره برد.
باور به قیامت نقش زیادی در پرورش روح انسان دارد. بدین معنا که حسّ مسؤولیّتپذیری و وظیفهشناسی را در انسان زنده میکند که در نتیجهی آن نتایج با برکتی در زندگی فردی و اجتماعی او پدید میآید؛ زیرا انسانی که به زندگی جاودان پس از مرگ باور دارد همواره در اندیشه، خلق وخوی و اعمال و رفتار خویش کمال دقّت را به کارمیبرد، چون میداند که نباید به اینها به چشم یک سلسله امور زودگذر نگاه کرد، چرا که همه، پیشفرستادههای انسان به دنیای دیگر هستند و آنجا باید با این سرمایه زندگی کرد.(اصول تربیتی در داستانهای قرآن، حمید قاسمی، ص ۱۵۳)
اسلام برای تربیت انسان از وسایل متعددی بهره جسته، که از جملهی این ابزار، تربیت به وسیله الگوی عملی است که بسیار تأثیرگذار میباشد.
بر این اساس قرآن شخصیت پیامبر - صلّی الله علیه وسلّم- را به عنوان الگویی کامل و عملی برای اهل ایمان معرفی میکند، که تمام اصول، و مبادی و ارزشهای اسلام در شخصیت ایشان تجسم و تحقق یافته است. پیامبر - صلّی الله علیه وسلّم- بزرگترین الگو و نمونه در تاريخ طولاني بشريت است.
محمد قطب میگوید: بدون شک شخصیت پیامبر- صلّی الله علیه وسلّم- نشانه و معجزه برای یک زمان، یک عصر، یک نسل، یک امت
خداوند با قوانینی زندگی بر روی زمین را نظم میبخشد که بر همگان جاری است. و در قرآن و سنت شریف به قوانینی که حاکم بر زندگی است سخن گفته شده است. به صورت کلی قوانین به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- قوانین مادی: این قانون حرکت ماده را در هستی نظم میبخشند. مانند گردش شب و روز، چهار فصل، حرکت ماه....
۲- قوانین اجتماعی: قوانینی هستند که زندگی آدمی را نظم بخشیده و سعادت و شقاوتشان از بکارگیری و یا عدم بکارگیری این قوانین حاصل میشود. و کسی که در قوانین اجتماعی نظر بیفکند متوجه میشود که یک تقسیمبندی دو طرفه شکل گرفته و شروع آن زمانی است که فرد خواهان آن باشد. این حالت هم چون معادلات ریاضی است که کامل شدن طرف اول سبب تحقق طرف بعدی میشود.
خدای مهرورز در باب مقاصد رسالت انبیا (علیهم السلام) به ویژه رسول خاتم (صلیاللهعلیهوسلم) میفرماید:
(هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ) [جمعه: ۲]؛ «خدا کسی است که از میان بیسوادان پیغمبری را برانگیخته و بسویشان گسیل داشته است
در ابتدا شاید این سؤال به ذهن خطور کند که این عنوان با سنت الهی مخالف است، چرا که خداوند در سوره انعام آیه 160 اشاره میفرماید که در مقابل هر نیکی 10 برابر پاداش به انسان داده میشود و در مقابل هر بدی تنها یک گناه برای انسان ثبت میشود.
مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل