در ابتدا شاید این سؤال به ذهن خطور کند که این عنوان با سنت الهی مخالف است، چرا که خداوند در سوره انعام آیه 160 اشاره می‌فرماید که در مقابل هر نیکی 10 برابر پاداش به انسان داده می‌شود و در مقابل هر بدی تنها یک گناه برای انسان ثبت می‌شود.
مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
ما به این قاعده‌ی قرآنی ایمان داریم، اما برخی اوقات استثنائاتی نیز وجود دارد که باعث افزایش گناه می‌شود. حال سؤال این است که در چه صورت گناه افزایش پیدا می‌کند؟

گناهان انسان در سه حالت مضاعف می‌شود:

حالت اول: آشکار کردن گناه
از جمله الطاف خداوند بر ما این است که گناهان ما را می‌پوشاند، و از آنجا که یکی از صفات خداوند، ستار بودن است، دوست ندارد بندگانش گناهان خود را که او آنها را پوشانده است، آشکار کنند. یکی از صالحین گفته است: اگر گناه بو داشت، هیچکس در کنار دوستش نمی‌توانست بنشیند.
پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیثی که اما بخاری روایت کند می‌فرماید: «كُلُّ أُمَّتِي مُعَافًى إِلَّا الْمُجَاهِرِينَ وَإِنَّ مِنْ الْمُجَاهَرَةِ أَنْ يَعْمَلَ الرَّجُلُ بِاللَّيْلِ عَمَلاً ثُمَّ يُصْبِحَ وَقَدْ سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ فَيَقُولَ يَا فُلَانُ عَمِلْتُ الْبَارِحَةَ كَذَا وَكَذَا وَقَدْ بَاتَ يَسْتُرُهُ رَبُّهُ وَيُصْبِحُ يَكْشِفُ سِتْرَ اللَّهِ عَنْهُ »
ترجمه: همه افراد من بخشیده خواهند شد مگر کسانی که به طور علنی، مرتکب گناه شوند. یکی از انواع گناهان علنی این است که شخص، شب هنگام مرتکب گناهی شود و در حالی صبح کند که خداوند، گناهش را پوشانده است. اما او بگوید: ای فلانی! دیشب فلان کار و فلان کار را انجام دادم. این در حالی است که خداوند گناهش را پنهان کرده بود، ولی او پرده‌ی خدا را از روی خودش برداشت.)
خداوند در قرآن کسانی را که فواحش و زشتی‌‌‌ها را در جامعه منتشر می‌کنند، به عذابی سخت در دنیا و آخرت وعده داده است:
«إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (نور: 19)
استاد قرضاوی در کتاب «نیت و اخلاص» در مورد ستر گناه می‌فرماید: شریعت اسلام به هیچ شیوه‌ای اعلان و اظهار گناه را جایز نمی‌داند بلکه در صورت رخ دادن گناه، امر به پوشیدن آن نموده است. گناه در حد توانایی باید کتمان گردد و به خاطر ریا و طلب ثنا و ستایش مردم و نیکو جلوه دادن آن نباید آشکار گردد؛ بلکه بنا به دلایل زیر گناهان، باید پوشیده شود..
1- ما موظف هستیم هرگاه به گناه دچار شدیم، آن را بپوشانیم و خود را رسوا نسازیم. پیامبر(ص) در حدیثی که حاکم آن را روایت کرده است فرموده‌اند: «از این زشتی‌‌‌ها که خداوند نهی کرده است پرهیز کنید و اگر کسی دچار آن شد، با پوشش خدایی آن را بپوشاند.»
به همین خاطر آشکار کردن گناه دیگران نیز همانند آشکار کردن گناه خود ناپسند است. «لا يُؤمِنُ أحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لأَخِيهِ مَا يُحبُّ لِنَفْسِهِ» (متفقٌ علیه)
2- جهت اجتناب از بی بند و باری در آشکار کردن گناه، و بیم آن که نفس به آشکار نمودن گناه عادت کند و گستاخ شود. چرا که اگر نفس به آشکار نمودن گناه عادت کند، بیشتر در آن غرق می‌شود و میل بیشتری به آن پیدا می‌کند و به پرهیز از آن اهمیت نمی‌دهد.
3- کسی که گناه انجام می‌دهد باید آن را بپوشاند تا دیگران از او تقلید نکنند و زمینه‌ی گسترش نافرمانی خدا در روی زمین و گستاخی مردم فراهم نشود.
4- تا در گروه اهل شرم و حیا قرار گیرد، آنان که ذوق سالم و حیای ایشان مانع اظهار گناه می‌شود.
5- تا از مزاحمت و سوءقصد احتمالی کسانی که احتمال دارد از معصیت او اطلاع یابند، در امان باشد. چرا که سرزنش و ملامت، قلب را آزار می‌دهد و اذیت و سوءقصد را به همراه دارد.

حالت دوم: باقی ماندن اثر گناه
این حالت، زمانی است که انسان دچار گناه و خطایی می‌شود و این گناهان در حد انجام دهنده‌ی آن پایان نمی‌یابد، بلکه تأثیر آن در طول زمان کوتاه یا طولانی و چه بسا قرنها و گاهی تا روز قیامت بقا و استمرار خواهد داشت. به همین دلیل از سلف صالح روایت شده است که گفته‌اند: «طوبی لمن اذا مات، ماتت ذنوبه معه و ویل لمن اذا مات، ظلّت ذنوبه من بعده»
خوشا بحال کسی که وقتی بمیرد، گناهانش نیز با او بمیرد و وای بر کسی که هرگاه بمیرد، گناهانش پس از او زنده بمانند.
و در حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه وسلم) روایت شده که: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً فَعَلَيْهِ وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ» (رواه مسلم)
هرکس روش و طریقه‌ی بدی را پایه‌گذاری کند، گناه آن و گناه آن کسی که آن را انجام می‌دهد به سوی او بازمی‌گردد، تا روز قیامت. (بدون اینکه از گناه مرتکبین آن چیزی کم شود)
و باز می‌فرماید: «من دعا الی ضلالة کان علیه وزرها و وزر من تبعه الی یوم القیامة» (رواه مسلم)
کسی که افراد را به سوی گمراهی دعوت کند، گناه آن و گناه آن کسانی را که تا روز قیامت از او پیروی می‌کنند، بر گردن خواهد داشت.

حالت سوم: سبک و کوچک شمردن گناه
در حدیثی که امام احمد روایت کرده‌اند، پیامبر(ص) می‌فرماید: « إِيَّاكُمْ وَمُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ، فَإِنَّمَا مَثَلُ مُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ كَمَثَلِ قَوْمٍ نَزَلُوا بَطْنَ وَادٍ، فَجَاءَ ذَا بِعُودٍ، وَجَاءَ ذَا بِعُودٍ، حَتَّى حَمَلُوا مَا أَنْضَجُوا بِهِ خُبْزَهُمْ، وَإِنَّ مُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ مَتَى يَأْخُذْ بِهَا صَاحِبُهَا تُهْلِكْهُ»
ترجمه: از گناهان کوچک بپرهیزید. مثال گناهان کوچک مانند گروهی است که در دره‌ای فرود آیند، این یکی چوب آرد و آن یکی چوب آرد و آنقدر هیزم بیاورند که با مجموع آن نان خود را بپزند. گناهان حقیر نیز وقتی از مرتکب آن بازخواست کنند مایه‌ی هلاک او می‌شود.
همچنین از سلف صالح نقل شده است که فرموده‌اند: «لا تنظر الی صغر المعصیة ولکن انظر الی عظمة من عصیت» به کوچکی گناه نگاه نکن، بلکه بزرگی کسی که از او نافرمانی کرده‌ای را ببین.
 از ابی عبیده بن جراح نیز نقل شده است که فرموده‌اند: «هرگاه بدی گناهان در نزد تو کوچک جلوه داده شد، در نزد خدا بزرگ می‌شود و هرگاه گناهان در نزد تو بزرگ جلوه داده شد، در نزد خدا کوچک نگاه داشته می‌شود.»
می‌باید پس ازگناه، توبه نمود و اظهار عجز و ضعف کرد و در بارگاه خداوند اعتراف به خطا نماییم و با نهایت شرمساری از الله (جل جلاله‌‌) تقاضای مغفرت و بخشش نماییم، نه آنکه با آشکار کردن گناه و باقی گذاردن اثر معصیت و سبک شمردن لغزش‌‌‌های مان بار گناه را سنگین‌تر کنیم.