4ـ تلاوت قرآن مجید
برادر و خواهر عزیزم! در این فراز از رساله، دو صفت از صفات سَلَف صالح را به شما یادآوری میکنم؛ باشد که این دو صفت را با تمرین فراوان در خود پرورش دهیم و إنشاءالله از آنها بهرهی وافر و شایان ببریم.
الف) تلاوت فراوان قرآن کریم.
ب) گریه به هنگام تلاوت قرآن یا گوش فرادادن به آن، از روی خشوع و تواضع برای خدای منّان.
و اینک توضیحی مختصر پیرامون هر یک از این دو صفت.
صفت اوّل تلاوت: رمضان ماه نزول قرآن است پس ای بندهی خدا در این ماه هرچه بیشتر قرآن را تلاوت کرده در آن تدبُّر بورزید؛ زیرا سلف صالح در این ماه عنایت ویژه ای به قرآن و تلاوت و تدبُّر در آن داشتهاند. در حدیث صحیح آمده است که جبریل امین در این ماه قرآن را از اوّل تا آخر با رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- مرور میکرد.
خلیفهی سوم عثمان بن عفَّان (رض) در طول ماه مبارک رمضان هر شبانهروز یکبار قرآن را ختم میکرد.
برخی از سلف در هر سه شبانهروز کل قرآن را یکبار در نماز تراویح ختم میکردند. و برخی در ده روز و برخی در یک هفته آن را ختم میکردند در برخی از روایات آمده است که تعدادی از سَلَف کل قرآن را در یک شب در نماز تراویح ختم کردهاند.[3] برخی بیشتر اوقاتِ شبانهروز خودرا به تلاوت قرآن سپری میکردند.
گویند امام شافعی: در ماه رمضان شصت بار قرآن را تلاوت میکرد.
أسود: در هر دو شب رمضان قرآن را یکبار ختم میکرد.
قتاده: در طول سال هر هفته یکبار قرآن را تلاوت میکرد و در ماه رمضان هر شبانهروز یکبار آن را ختم میکرد و در دههی آخر رمضان هر شب یکبار آن را ختم میکرد.
زُهری در ماه رمضان برای استماع حدیث در مجالس علما مینشست و بعد از فراغت از آن، به تلاوت قرآن روی میآورد.
سفیان ثوری: را در ماه رمضان عادت چنین بود که از مردم خداحافظی میکرد و به قرآن روی میآورد.
ابن رجب حنبلی: گوید: «نهی از ختم قرآن در مدّت زمان کمتر از سه روز برای اوقات عادی و همیشگی سال است و ماه رمضان از آن مستثنی است امّا در اوقات مفضّله چون رمضان و شبهای قدر و اماکن فاضله چون مکّه و مدینه و... ضروری است که قرآن بیشتر از حدّ معمولی تلاوت شود تا از فضیلت زمان و مکان بهرهی هرچه بیشتر اخذ گردد و بایستی این اوقات چون غنیمت تلقّی شوند. و این سخن فرمودهی احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه و غیر ایشان است و عمل بسیاری از علمای سَلَف برآن بوده است.»
* * *
صفت دوم گریه به هنگام تلاوت قرآن
سَلَف صالح قرآن را مانند اشعار، سریع و بدون تدبُّر و فهم تلاوت نمیکردند. بلکه دلها را به وسیلهی کلام خدا به حرکت و گریه میانداختند و بر آنها اثر مینهادند.
در صحیح بخاری از عبدالله ابن مسعود (رض) آمده که رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- فرمود: «قرآن بر من تلاوت کن» عرض کردم: من آن را بر تو تلاوت کنم در حالی که بر تو فرود آمده است؟! فرمود: «دوست دارم آن را از زبان غیر خود بشنوم.»
ابن مسعود (رض) میگوید: سورهی نساء را تا آیه «فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا» [سوره نساء: آيه 41]
بر او تلاوت کردم، فرمود کافی است. بر او نظر افکندم، دیدم اشک از چشمانش جاری است.
«(ای محمد! حال اینان) چگونه خواهد بود بدانگاه که از هر امّتی گواهی (از پیغمبران برای شهادت برقوم خود) بیاوریم و تو را (نیز بعنوان) شاهدی بر (قوم خود از جمله) اینان (یعنی تنگ چشمان و نافرمانان) بیاوریم؟»
امام بیهقی: به نقل از ابو هریره (رض) روایت میکند، وقتی که آیهی «أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (59) وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ» [سوره نجم: 60ـ59]
«آیا از این سخن تعجّب میکنید و در شگفت میافتید؟ وآیا میخندید و گریه نمیکنید؟»
فرود آمد، اهل صُفّه به گریه افتادند و اشک برگونههایشان جاری شد. وقتی رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- این وضعیت را دید، ایشان را بر این کار تشجیع کرد و خود نیز با آنها گریست و فرمود: «هرکس از خوف خدا گریه کند هرگز وارد جهنّم نخواهد شد.»
عبدالله فرزند امام عمر به سورهی مطفّفین را تا آیهی: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» [سوره مطففين: آيه 6]
«روزی که مردم در مقابل پروردگار جهانیان خواهند ایستاد.» تلاوت کرد.
به حدّی گریست که از فرط گریه نعشِ بر زمین شد و نتوانست قرائت را دنبال کند. از مزاحم پسر زفر منقول است میگفت: «ابراهیم پسر اشعث: میگوید: «شبی به فُضَیل گوش داده بودم که سورهی محمّد را تلاوت میکرد، گریهکنان و اشکریزان، این آیه را مرتب تکرار میکرد: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ» [سوره محمد: آيه 31]
«به درستی که من شما را امتحان میکنم تا بدانم که مجاهدین از شما چه کسانی و صابرین چه کسانی هستند و تا اخبار شما را امتحان ورزم.»
و میفرمود: «من اخبار شما را امتحان میکنم و مدام میگفت خدایا تواخبار ما را امتحان میکنی، ما را رسوا خواهی کرد و اخبار ما را کشف خواهی نمود و سرانجام گرفتار هلاکت و عذاب خواهیم گشت و گریهکنان این کلمات را با خود زمزمه میکرد.
* * *
5ـ نشستن در مسجد تا طلوع خورشید
رسول الله - صلّى الله عليه وسلّم- بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید، در جای خود میماند. روایت از مسلم.
از ابوامامه میگوید:: قَالَ رَسُولُ اللهِ - صلّى الله عليه وسلّم-: [مَنْ صَلَّى صَلاةَ الصُّبْحِ فِي مَسْجِدٍ جَمَاعَةً يَثْبُتُ فِيهِ حَتَّى يُصَلِّيَ سُبْحَةَ الضُّحَى، كَانَ كَأَجْرِحَاجٍّ، أَوْ مُعْتَمِرٍ تَامًّا حَجَّتُهُ وَعُمْرَتُهُ] به تصحیح آلبانی
«هر کس نماز صبح را در مسجد به جماعت بخواند بعد تا وقت طلوع به ذکر مشغول گردد و بعد از طلوع خورشید دو رکعت نماز «صلاة الضحی» بخواند اجرش به منزلهی اجر یک حاجی یا انجام دهندهي عمره است که حج و عمرهی کامل انجام داده باشد.»
این خیر عظیم برای روزهای عادی در نظر گرفته شده چه رسد به ایام رمضان، پس ای برادر و خواهر دینی، ـ خدا یاور و نگهدارتان باشد ـ سعی کنیم این اجر کثیر و ثواب جزیل را به دست آوریم. به سَلَف صالح اقتدا کنیم و جهاد با نفس را پیشهی دائمی خود نماییم و در این راه کوشا باشیم تا إنشاالله به درجات و مقامات عالیهی بهشت خداوند نایل گردیم.
* * *
6ـ اعتکاف
اعتکاف در لغت به معنای ملازم یک امر بودن، و در اصطلاح فقها به معنی ماندگاری در مسجد به نیّت مخصوص است.
عَنْ عَائِشَةَ في الصحيحين: [أنَّ النَبيَّ - صلّى الله عليه وسلّم- كَانَ يَعْتَـكِفُ الْعُشْرَ الأَوَاخِرَ مِنْ رَمَضَانَ حَتَّى تَوفَّاهُ اللهُ ثُمَّ اعْتَـكَفَ أزْوَاجُهُ مِنْ بَعْدِهِ]
در صحیحین بنقل از عایشه ل آمده است: «رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- تا زمان وفاتش در ده روز آخر ماه رمضان اعتکاف میکرد بعد از وفاتش همسرانش (امّهات المؤمنین) این عمل را انجام میدادند.»
اعتکاف عبادتی است متضمّن خیرات و ثواب فراوان، زیرا فرد معتکف در هنگام آن به تلاوت قرآن، ادای نماز قضا و سنّت، و روزه و دعا و ذکر و... بر میخیزد. کسانی که به این اعمال برنخاسته آن را تکرار نکرده باشند آنرا دشوار میپندارند؛ امّا در واقع برای افرادی که توفیق خداوند یاور آنان باشد سهل و آسان است کسانی که دارای نیّت صالح و عزم صادق و ایمان راسخ باشند خداوند آنان را بر انجام اعتکاف توفیق خواهد داد. در ده شب آخر رمضان بیش از هر وقت دیگر بر احیای سنّت اعتکاف تأکید شده است. به امید اینکه فرد معتکف بتواند شب قدر و برکات آن را نصیب خود گرداند.
اعتکاف خلوتی است با خدا که فرد از دنیا و خواستههای نفس بریده به خدا روی میآورد جسم و روحش به ذکر خدا و تقرُّب به او مشغول گشته و به چیزی جز رضای خدا نمیاندیشد.
آداب اعتکاف
اعتکاف در فقه اسلامی آدابی دارد که باید رعایت شوند. این آداب عبارتند از:
1ـ روزه، چرا که اعتکاف اگر همراه با روزه باشد بهتر، و از مبارزه با شهوات نزدیکتر است و باعث جمع خاطر و صفای درون میگردد.
2ـ مستحب است فرد معتکف به طاعت خداوند و ذکر و قرائت قرآن و مطالعهی علم مشغول باشد.
3ـ باید اعتکاف در مسجد جامع صورت گیرد مسجدی که نمازجمعه در آن ادا میگردد.
4ـ بر فرد مُعتکف لازم است دهان جز به خیر نگشاید؛ از دشنام و غیبت و نمّامیو کلام لغو خودداری ورزد.
* * *
7ـ عمره
عمره، عبادتی است که انجامش یکبار در طول عمر در صورت استطاعه واجب است. امّا انجام آن در صورت توان در هر سال بویژه در رمضان مؤکّد است و اجر و ثواب فراوان دارد.
رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- خطاب به یک زن انصاری فرمود:
[فَإِذَا كَانَ رَمَضَانُ فَاعْتَمِرِىْ فَإِنَّ عُمْرَةً فِى رَمَضَانَ تَعْدِلُ حَجَّةً] (رَوَاهُ الْبُخَارِىُّ عَنْ مُسَدَّدٍ، وَرَوَاهُ مُسْلِمٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ يَحْيَى الْقَطَّانِ.)
«چون رمضان بیاید به عمره برو چون عمره در رمضان به اندازهی یک حج ثواب دارد.»
ابن حجر عسقلانی: گوید: «از نظر ثواب معادل آن است نه این که به جای آن واقع شود و وجوب آن را رفع نماید.»
* * *
8ـ پیگیری و جستجوی شب قدر
برای اهمیّت شب قدر، همین بس که خداوند در دو سوره از قرآن به صراحت از آن نام برده و یکی از سُوَر قرآن بنام آن آمده است:
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1) وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ [سوره قدر: آيه 3ـ1]
«ما قرآن را در شب قدر نازل کردهایم. و تو چه دانی که شب قدر چیست شب قدر بهتر از هزار ماه است.»
آری این شب در کلام ربّ العالمین مبارک توصیف شده است:
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ [سوره دخان: آيه3]
«ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردهایم، ما همواره بیمدهنده بودهایم.»
ام المؤمنین عایشهی صدیقهی بنت صدیق به همسر محبوب رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- میگوید: «خدمت رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- عرض کردم: ای رسول الله اگر شب قدر را دریافتم چی بگویم؟ فرمود بگو: [اللَّهُمَّ إِنَّكَ عَفُوٌّ تُـحِبُّ الْعَفْوَ، فَاعْفُ عَنِّي أَوِ اعْفُ عَنَّا.]
«خداوندا تو خود بخشندهای و بخشش را دوست داری از من یا از ما در گذر.»
قَالَ النَّبىُ - صلّى الله عليه وسلّم-: [مَنْ قَامَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ إِيْمَـاناً وَ احْتِسَاباً غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ] متفق عليه
«هرکس شب قدر را از روی ایمان و اخلاص با عبادت و قیام زنده نگه دارد، همهی گناهان و خطاهای گذشتهاش مورد عفو قرارخواهند گرفت.»
رسول الله - صلّى الله عليه وسلّم- خود شب قدر را جداً پیگیری میکرد و به یاران بزرگوارش دستور میداد آن را جستجو و پیگیری کنند و چون دههی آخر رمضان فرا میرسید به خانواده و اهل بیت گرامی خود دستور میداد شب زندهداری کنند و از خواب و استراحت دوری گزینند تا از خیرات و برکات این لیالی مبارک بهره و ثواب هرچه بیشتر و بیشتر ببرند.
فَكَانَ يُرَغِّبُهُمْ فِي قِيَامِ رَمَضَانَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَأْمُرَهُمْ بِعَزِيمَةٍ وَ يَقُولُ: [مَنْ قَامَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ إيمَـاناً وَ احْتِسَاباً غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ.] قال: فَتُوُفِّيَ رَسُولُ اللهِ - صلّى الله عليه وسلّم- والامْرُ عَلَى ذلِكَ. المسند الجامع
پیغمبر - صلّى الله عليه وسلّم- آنان را به قیام رمضان تشویق میکرد بدون اینکه آنان را به تأکید و با زور به قیام آن وا دارد. و میفرمود: «هر کس از روی ایمان و اخلاص به خاطر خدا شب قدر را با عبادت زنده نگه دارد گناهان پیشینش مورد عفو و بخشش قرار خواهند گرفت.» گوید رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- از دنیای فانی رخت بر بست و وضع بر این منوال بود.
برخی از سلفصالح در شبهای آخر ماه رمضان غسل سنّت انجام میدادند و خود را مزیّن و معطّر میکردند و با اعتکاف در مساجد پیگیر شب قدر میشدند؛ باشد که از خیرات و برکات فراوان آن بهرهای ببرند.
ای کسی که عمر گذشتهی خود را بیهوده گذراندهای از خواب گران غفلت برخیز و نواقص گذشتهات را با پیگیری شبهای قدر و قیام اللّیل در آنها جبران نما؛ زیرا این شب به منزلهی عمر است و عبادت در آن به اندازهی هزار ماه تمام ارزش و ثواب دارد. هر کس دربِ اقبال و شانس بر او مسدود گردد و از خیرات این شب مبارک محروم گردد در واقع از تمامی خیرات دنیا محروم گردیده است.
طبق نصوص و روایات فراوان، این شب مبارک در دههی اخیر رمضان واقع است و احتمال وقوعش در شبهای فرد بیشتر، امّا بیشترین و قویترین احتمال بر وقوع آن در شب 27 رمضان است.
دلیل قرآنی وقوع آن در رمضان
خداوند در سورهی بقره میفرماید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» و در سورهی قدر میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» از توفیق میان این دو آیه معلوم و قطعی است که شب قدر در رمضان است.
امّا در حدیٍث آمده است که:
عَن عُبَادةَ بنِ الصَّامِتِ أنَّ رَسُولَ اللهِ - صلّى الله عليه وسلّم- قَالَ: [لَيْلَةُ الْقَدْرِ فِي الْعُشْرِ الْبَوَاقِي، مَنْ قَامَهُنَّ ابْتِغَاءَ رِضَاءِ اللهِ حَسَبتهُنَّ فَإِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَغْفِرُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ وَ هِيَ لَيْلَةُ وِتْرٍ تِسْعٌ أَوْ سَبْعٌ أوْ خَامِسَةٌ أوْ ثَالِثَةٌ أَوْ آخِرُ لَيْلَةٍ]
از عبادهی پسر صامت (رض) روایت شده که رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- فرمود:
«شب قدر در ده شب آخر رمضان قرار دارد هر کس در این شبها بخاطر رضای خدا شب زنده داری کند آنها او را کفایت خواهند کرد و خداوند گناهان پیشین و پسین او را خواهد بخشید واین شب، شب تاک است بیست نهم یا هفتم یاپنجم یا سوم یا شب آخر رمضان است.
وَقَالَ رَسُولُ اللهِ - صلّى الله عليه وسلّم-: [إِنَّ أَمَارَةَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ أَنَّها صَافِيةٌ بَلِجةٌ كَأنَّ فِيْهَا قَمَراً سًاطِعاً سَاكِنةً سَاجيةً لا بَردَ فِيهَا وَلا حَرَّ وَلا يَـحلُّ لِكَوْكَبٍ أَنْ يَرى بِهِ فِيهَا حتَّى يُصْبِحَ وَأنَّ أمَارَتَها أنَّ الشَّمْسَ صَبِيحَتَـهَا تَخْرُجُ مُسْتَوِيةً لَيسَ لَـهَا شُعَاعٌ مِثْلَ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ لَا يَحلُّ لِلشَّيْطَانِ أَنْ يَخرُجَ مَعَها يَوَمئِذٍ] الاحاديث المختاره ج/3ص314
و فرموده است: «نشانهی شب قدر اين است که آسمان صاف و درخشنده است مثل اينکه ماه درخشنده و آرامی در آن درخشش و تابیدن کرده باشد سرما و گرمايی در آن احساس نمیشود. هیچ ستارهای در آن شب تا صبح دیده نمیشود از دیگر نشانههای این شب این که در فردای آن شب خورشید بصورت دایرهای تمام نمایان میگردد و شعاع و درخشش آنچنانی ندارد. همانند ماه شب چهاردهم. برای شیطان اجازه نیست که در آن روز همراه با خورشید بیرون بیاید.»
* * *
9ـ ذکر، دعا و استغفار فراوان
برادر و خواهر ایمانیام!
ایّام و لیالی رمضان بسیار مبارک و پربهایند، خیر و برکت در آنها بر زمین و هر آنچه در آن است، فرود میآید. پس ذکر و دعا در این اوقات شریف بویژه ساعات قبولی دعا را غنیمت شمار.
برخی از اوقات و فرصتهای قبولی دعا و طاعات
1ـ وقت افطار: زیرا دعای روزهدار بوقت افطار از اجابت بسیار نزدیک است.
2ـ ثلث آخر شب: که بنا به روایت صحیح، خداوند أ در این وقت به آسمان اوّل میآید تا دعای بندگان صالح را اجابت کند.
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) أنَّ رَسُولَ اللهِ - صلّى الله عليه وسلّم- قَالَ: [يَنْزِلُ رَبُّنَا عَزَّوَجَلَّ كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُث اللَّيْلِ الآخِرُ فَيَقُولُ: مَنْ يَدْعُونِي فَاسْتَجِيبُ لَهُ وَ مَنْ يَسْئَلْنِي فَأُعْطِيَهُ وَ مَنْ يَسْتَغْفِرْنِي فَاغْفِرُ لَهُ.]
از ابوهریره (رض) روایت شده که رسول خدا - صلّى الله عليه وسلّم- فرمود: «پروردگار عزّ و جلّ هر شب به آسمان دنیا فرود میآید ـ زمانی که ثلث آخر از شب باقی میماند ـ و میفرماید: کیست مرا از باب دعا بخواند تا دعایش را اجابت کنم، و کیست از من طلبی داشته باشد تا طلبش را برآورد کنم، و کیست که از من طلب بخشش کند تا او را ببخشم.»
3ـ استغفار به هنگام سحر:
خداوند میفرماید: وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ [سوره ذاریات: آيه 18]
«متّقین به هنگام سحر از خداوند طلب بخشش میکنند.»
4ـ پیگیری ساعت استجابهی دعا در شب و روز جمعه، که احتمال وقوع آن در آخرین ساعات روزجمعه از هر وقت دیگر بیشتر است.
* * *
حُسن ختام
برادر و خواهر ایمانیام، بعد از این گردش کوتاه در گلزار نصوص کتاب و سنّت و اقوال سلفصالح، توجّه و خاطر خودِ حقیرِسرا پا تقصیر و شما عزیزان رابه یک نکته بسیار اساسی و با اهمیت که لُبّ دینداری و عبادت و خمیرمایهی قبولی عبادات و طاعات است، معطوف میدارم. حال خود تصوّر کن، این امر حیاتی چیست؟ که خمیرمایه و هستهی دینداری بشمار میآید؟
اخلاص، آری اخلاص! اخلاص همراه با صدق در نیّت و اعتقاد!! امیدوارم خداوند آنرا به همگیمان ارزانی بدارد؛ ان شاء الله.
چه بسیارند روزهدارانی که از روزهشان سهمی غیر از گرسنگی و تشنگی عایدشان نمیشود!؟
چه فراوانند شب زندهدارانی که چیزی غیر از خستگی و بیخوابی عایدشان نمیشود!؟
خداوند هم شما و هم این حقیر را ـ در پناه ایمان و اخلاص و شفاعت انبیاء و صالحان ـ از عذاب محفوظ و مصون بدارد. آمین
عزیزان مگر غیر از این است که رسول بزرگوار اسلام در بسیاری از فرمودهای خود به مناسبتهایمختلف روی «ایمان» و«اخلاص» تأکید میورزد. چرا؟ چون هر عملی بدون این دو فاقد ارزش و اعتبار است.
سلف بزرگوار از خوف وسوسهی شیطان و نفس امّاره بر اخفای اعمالشان بسیار حریص بودهاند.
حماد پسر زید به نقل از تابعی بزرگوار ایوب سختیانی میفرماید:
«چه بسا در اثنای صحبت، اشک از چشمان ایوب جاری میشد و چون این حالت برایش پیش میآمد روی از حاضران بر میتافت و چنین وانمود میکرد که دارد دهان و بینی خود را پاک مینماید. امّا در واقع اشک سرازیر شده از چشمان را پاک مینمود و میفرمود زکام خیلی مرا ناراحت میکند.»
محمّد پسر واسع گوید: «مردان بسیاری را دیدهام که در رختخواب خصوصی سر بر یک بالش با همسر از خوف خدا به گریه میافتادند و اشک از چشمانشان سرازیر میگشت و این حالات را حتی همسرانشان احساس مینمودند.»
و برخی را دیدهام که در صف نماز اشک از چشمانشان سرازیر میگردید؛ اما اطرافیان آنان، آن را احساس نمیکردند.
ایوب سختیانی شب تا صبح بیدار میماند و بوقت صبح صدای خود را بلند میکرد تا وانمود کند که هم اکنون از خواب بیدار شده است.
ابن ابی عُدَی گوید: «داود بن ابیهند چهل سال تمام روزهدار بود؛ امّا خانوادهاش از آن اطلاع نداشتند. او شغل خرّازی داشت. روزها که از خانه خارج میشد غذا با خود میبرد و در راه آن را به فقرا میداد و مغرب که بر میگشت با اهل و عیالش افطار میکرد.»
سفیان ثوری: گوید: «شنیدهام که یکی از بندگان خدا میخواهد در خفا کار نیکی انجام دهد شیطان او را وسوسه میکند تا کارش را علنی گرداند؛ امّا او بر شیطان مستولی میگردد. دوباره او را وسوسه میکند. تا آنجا که در دل دوست بدارد بر انجام کارش مورد ستایش واقع شود و بدینوسیله به زمرهی ریاکاران در میآید. پناه بر خدا از وسوسهی شیطان.»
* * *
لهو و لعب در ماه رمضان
ای برادر و خواهر مسلمان! سخنم با شما طولانی گردید سرت را به درد آوردم، لیکن من به شما تذکّر میدهم و تأکید مینمایم که فرصت را غنیمت شمار و آن را از دست مده. وقت گرانبهای شما را گرفتم؛ لیکن دوست دارم اجازه دهی با هم تصمیم بگیریم که همواره به ویژه درماه رمضان بر نفس خود چیره شویم و بر پدیدهی شوم «تضییع وقت» و صرف آن در غیر اطاعت از خدا غالب شویم. زیرا ضایعکردن وقت به معنی غفلت و اعراض از رحمت بیانتهای خدا محسوب میشود. خداوند میفرماید:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى»
«هر کس از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند) زندگی تنگ (و سخت و گرفتهای) خواهد داشت. (چون نه به قسمت نصیب خدادادی قانع خواهد شد و نه تسلیم قضا و قدرالهی خواهد گشت) و در روز رستاخیز او را نابینا (به عرصهی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد میآوریم. خواهد گفت: پروردگارا چرا مرا نابینا (برانگیختهای و به عرصهی قیامت گسیل داشته و در آنجا) جمع آوردهای؟ من که قبلاً (در دنیا) بینا بودهام (خدا) میگوید همین است (که هست و بچش نتیجهی نافرمانی را) آیات (کتابهای آسمانی و دلایل هدایت جهانی) من به تو رسید و تو آن را نادیده گرفتی همان گونه هم تو امروز نادیده گرفته میشوی (و بینام و نشان در آتش رها میگردی) ما اینگونه سزا میدهیم کسی را که افراط (در عصیان) و تفریط (در پرستش و عبادت) پیش میگیرد و به آیات پروردگارش ایمان نمیآورد مسلماً عذاب آخرت بسیار سختتر و ماندگارتر (از عذاب این جهان) است.
عزیزان من، انسان چقدر آزرده خاطر میشود که میبیند جوانان مسلمان در شبها و روزهای رمضان به جای اغتنام فرصت به وقتکُشی و لهو و لعب مشغولند. چه کارهای حرام و ناروایی که در ماه رمضان مرتکب نمیشوند پناه بر خدا.
آری! به راستی انسان بر وقت زرّین مسلمانان تأسُّف میخورد که بیهوده تلف میشود و از آن بهرهی کافی و وافی برده نمیشود چقدر حیف است که انرژی جوانان ما در راه غیر اطاعت از خدا صرف میگردد.
امّا برادر و خواهر دینیام علیرغم همهی اینها هنوز فرصت از دست نرفته است راه سعادت همهی ما ذکر و دعا و دعوت به سوی دین خداست دعوت غافلان به شاهراه سعادت و صراط مستقیم و دعا برای آنان در غیاب و خفا باشد که دعای خیر شما عزیزان برای این بندهی سراپا تقصیر (نگارندهی این چند سطر) و همهی مسلمانان مستجاب واقع شود.
إن شاء الله
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بانه ـ محمد ملازاده
13/4/1390
نظرات