پایداری، استقامت، و جهاد در راه خدا، ستونهای محکم ایمان و بندگیاند؛ صفاتی که در لحظات دشوار، حقیقت نهفته در قلبها را آشکار میسازند و میزان ایمان را به آزمون میگذارند.
خردمندان و مصلحان، همواره هشدار دادهاند که مسیر حق، آرام و هموار نخواهد بود؛ بلکه تنها آنان که استوار بمانند، به عزت و سربلندی خواهند رسید. خداوند نیز در کلام خویش، اهل ایمان را به صبر و مبارزه فراخوانده، زیرا که همین صبر و پایداری، رمز پیروزی و رسیدن به رضوان الهی است.
کلام خدا و سیرهی پیامبران و صالحان، بر این حقیقت تأکید دارد که مؤمنان، در برابر مشکلات و سختیها، باید با اتکا به ایمان خویش، استوار بمانند و از مسیر حق منحرف نشوند؛ چراکه این راه، مسیر عزت، کرامت، و رضایت پروردگار است.
هیچ خردمندی تردید ندارد که مسلمانان امروز، بیش از هر زمان، به استواری و پایداری در دین نیازمندند؛ چراکه نبود ثبات، بزرگترین جنبشهای حقطلب را با چالشهای سخت مواجه ساخته و آنان را به ضعف و زوال میکشاند. حتی خردمندان، توانمندان، و آرمانگرایان، اگر در راه خود، پایداری نداشته باشند، دیریازود با شکست روبهرو خواهند شد. پس پایداری، جوهرهی ایمان و ضامن پیروزی در مسیر دعوت و مبارزه است.
«ثابتقدم بودن ابزار قدرتمندی است که شما را بهسوی اهدافتان پرواز میدهد.»
پایداری در برابر چالشها، استواری بر اصول و پرهیز از تساهل یا عقبنشینی، از مهمترین ویژگیهای لازم در عرصه دعوت، اصلاح، جهاد، انقلاب علیه ظلم و مبارزه با ستم و استبداد است.
امام حسن البنا، رحمةاللهعلیه، در تعریف پایداری چنین میفرماید: «ثبات و پایداری یعنی آنکه برادر مسلمان، فردی اهل عمل و جهاد باشد، با عزمی راسخ در مسیر هدف و مقصود حرکت کند، حتی اگر راهی طولانی و زمانبری پیش رو داشته باشد و سالها و ماهها سپری شود. پس هر برادر مسلمان باید نهایت تلاش خود را به کار گیرد، تا به مطلوب خود دست یابد؛ یا به مقصد و هدف برسد، یا با شهادت در مسیر آن، به والاترین سعادت نائل گردد.» (حسن البنا، بیداری اسلامی، ص ۴۳۵)
«در زندگی، آنکه بر ایمان خویش استوار بماند، سربلند و پیروز خواهد بود. در میدان دعوت، موفقیت نصیب کسی میشود که بر اصول و اندیشههای خود محکم و ثابتقدم بماند. در برابر سختیها و فداکاریها، تنها فردی که راه خود را با استواری ادامه دهد، به پیروزی دست خواهد یافت و در مواجهه با چالشها و دسیسهها، دعوتگری که بر فهم عمیق و دقیق خود پایدار باشد، از میدان سربلند و موفق بیرون خواهد آمد.
پیروزی واقعی، ثمرهی پایبندی به کلیات اسلام در ایمان، دعوت، روش، اندیشه و درک است؛ بنابراین، استقامت و ثبات، جوهرهی زندگی پیروزمندان است، و آنان که در مسیر حق ثابتقدم بمانند، همان فاتحان حقیقیاند؛ چرا که راز پیروزی حقطلبان، پایداری و استقامت در مسیر ایمان و دعوت است.» (جمعة أمین، الثبات والدعاة).
استقامت و ثابتقدم، جلوهای از ارادهای خللناپذیر و عزمی آهنین در مسیر دعوت و تربیت است. این خصیصه، مسیر زندگی را بر مدار عزت، سربلندی و پایداری در برابر دشواریهای فردی و نابرابریهای اجتماعی هموار میسازد و در ژرفای حیات مؤمن جریان دارد.
مؤمن داعی، با پایبندی به این اصول، در سایه محبت الهی، آرامش و اطمینان خاطر مییابد و از برکت، فزونی رزق، کرامت و سلامت بهرهمند میشود. اما این موهبتها مشروط به معرفت و آگاهی دینی است، زیرا نخست باید فرد درکی عمیق از ایمان و هدف خویش داشته باشد و با یقین، در مسیر اجرای اوامر و اجتناب از نواهی الهی گام بردارد.
پایداری در برابر موانع، صبر در برابر سختیها، و مقاومت در برابر چالشها، او را به سعادت الهی، به باور در ایمان، به حق در مخاصمات، به شکر در تنگدستی، به سلامت در بیماری، به تزکیه در تهذیب نفس و به تقوا در جستجوی علم و دانش رهنمون میسازد.
امام شهید (رحمهالله) در تاریخ ۵ رمضان سال ۱۳۴۹ هجری قمری، برابر با ۲ ژانویه ۱۹۳۱ میلادی، منتشر کرد:
«از اصول بنیادین اخوانالمسلمین، پاکی اعتقاد و پایبندی به اوامر و نواهی الهی بر اساس قرآن و سنت است؛ عشقی عمیق به خداوند و تعهد به وحدت اسلامی، آراستگی ظاهری و اخلاقی در پرتو آموزههای اسلام راستین، و تربیت نفس در مسیر معنویت و معرفت الهی، ترجیح آخرت بر دنیا، وفاداری به عهد و ایستادگی بر اصول، از دیگر ارکان این مکتب فکری است و در نهایت، باور و اعتقادی راسخ به این حقیقت که مقدسترین و والاترین اصول، دین است؛ سرچشمهی هدایت، عزت و سعادت انسان در دو جهان.» (حسن البنا، مذکرات الدعوة والداعیة)
امام شهید (رحمهالله)، پایداری و فداکاری را از ضروریترین اصول اخلاقی برای دستیابی به آرزوهای بزرگ خود برشمرده است. در موضوع انشایی با عنوان: «آرزوهای بزرگ خود پس از پایان تحصیلات، شرح دهید و وسایلی که برای تحقق آنها فراهم کردهاید را بیان کنید»، او چنین نوشت:
«در زندگی شخصی، سعادت و آرامش خانواده و عزیزانم را والاترین هدف خود میدانم، و در عرصه عمومی، آرزوی آن دارم که راهنما و معلمی شایسته باشم؛ آموزگاری که روز را در آموزش فرزندان سپری کند و شب را در تربیت والدین، تا آنان را با حقیقت دین و سرچشمههای سعادت آشنا سازد. گاه در قالب سخنرانی و گفتوگو، گاه با نگارش و تألیف، و گاه از طریق سفر و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی.
در مسیر تحقق این هدف والا، بر اهمیت شناخت و قدردانی از نیکیها تأکید دارم، چرا که باور دارم معرفت به خوبیها، انسان را در مسیر رشد و تعالی قرار میدهد. برای دستیابی به آرمان دوم، خود را به اخلاق، پایداری و فداکاری آراستهام؛ زیرا این صفات برای یک مصلح، نه صرفاً فضیلتی والا بلکه ضرورتی انکارناپذیرند، و رمز حقیقی موفقیت را در دل خود نهفته دارند.
از ابزارهای عملی نیز مطالعهای ژرف و مداوم را برگزیدهام؛ امید دارم که مدارک رسمی، گواهی بر این تلاش بیوقفه باشند. همچنین، ارتباط با کسانی که این اصول را پذیرفته یا به آن گرایش دارند، ضرورتی اجتنابناپذیر برایم محسوب میشود. بدنی که علیرغم ضعف، به سختیها خو گرفته و روحی که خود را در معاملهای گرانبها به پروردگار سپرده است؛ معاملهای که امید دارم از جانب او پذیرفته شود و در تحقق آن دعا میکنم.
این عهدی است که میان من و پروردگارم بسته شده، عهدی که بر صفحهی قلبم نگاشتهام و از استاد خویش میخواهم که بر آن گواهی دهد؛ پیمانی که تنها وجدان بر آن داوری خواهد کرد.» (حسن البنا، خاطرات، ص ۷۳ و ۷۴ با دخلوتصرف)
پایداری در هنگام مشکلات یکی از عوامل کلیدی پیروزی
استقامت و پایداری در برابر مشکلات، رمز موفقیت و یکی از مهمترین عوامل رسیدن به اهداف بزرگ است. تاریخ نشان داده کسانی که در برابر سختیها تسلیم نمیشوند و با صبر و ایمان مسیر خود را ادامه میدهند، در نهایت به پیروزی دست مییابند. استقامت نهتنها قدرت فردی را افزایش میدهد، بلکه امید و انگیزه را در دل انسان زنده نگه میدارد. هر سختی و مشکلی، فرصتی برای رشد و اثبات اراده است، و هر مانع، پلهای بهسوی کامیابی به شمار میرود .
شهید سید قطب رحمةاللهعلیه در تفسیر این آیه، چه زیبا میگوید:
﴿یَا أَیُهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (انفال: ۴۵)
«از مهمترین عوامل پیروزی، پایداری در برابر دشمن و ارتباط معنوی با خداوند از طریق ذکر است. استقامت، نخستین گام در مسیر غلبه بر چالشهاست، و آنانی که بیش از دیگران صبورانه در برابر سختیها ایستادگی کنند، سرانجام به برتری خواهند رسید.
مؤمنان باید بدانند که دشمن نیز در رنج است، اما برخلاف آنان، امیدی به عنایت الهی ندارد تا گامهایش را استوار سازد. اگر اهل ایمان تنها لحظهای بیشتر مقاومت کنند، خصمشان از پا خواهد افتاد و شکست را خواهد پذیرفت. چه چیزی میتواند گامهایشان را لرزان کند، درحالیکه آنان میان دو خیر بزرگ، یکی را در آغوش خواهند گرفت: شهادت یا پیروزی؟ دشمنشان، اما، تنها به دنیا چنگ زده و جز آن را نمیطلبد، چرا که امیدی فراتر از این جهان ندارد؛ نه حیاتی پس از آن برایش مقدر شده، و نه حقیقتی که وجودش را برافروزد.
شهید سید قطب، رحمةاللهعلیه، در تفسیر این آیه، چنین میفرماید: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ﴾ (البقرة:۲۴۳)
«آیا ندیدی آن گروهی را که از ترس مرگ، از دیار خود خارج شدند، درحالیکه تعدادشان هزاران نفر بود؟ پس خداوند به آنان فرمود: «بمیرید!» سپس آنان را زنده ساخت. بیگمان، خداوند دارای فضل و رحمت بر مردم است، ولی بیشتر آنان سپاسگزاری نمیکنند.»
درس و عبرتی در این حقیقت نهفته است که ترس، اضطراب، گریز و احتیاط، قادر به تغییر تقدیر نیستند؛ نه مرگ را از آدمی دور میکنند و نه مانعی در برابر ارادهی الهی ایجاد مینمایند. آنچه شایستهتر است، ایستادگی، صبر، تحمل سختیها، و بازگشت بهسوی خداوند است، زیرا تنها این فضایل آدمی را به عزت، آرامش و سرافرازی حقیقی رهنمون میسازند.» (فی ظلال القرآن، باتصرف).
استقامت و پایداری، سنگ بنای هر حرکت عدالتخواهانهای است که در برابر ظلم و ستم قد علم میکند. بدون این دو اصل، هر نهضت، هر قیام، و هر تلاش آزادیخواهانه، در مواجهه با سختیها از هم فرومیپاشد. پایداری، نهتنها نیرویی برای مقابله با چالشهاست، بلکه قلب تپندهی ایمان و باور به آرمانهای متعالی محسوب میشود؛ چراغی که راه رهروان حق را روشن میسازد و آنان را از انحراف و یأس مصون میدارد.
تاریخ، گواهِ روشنی بر این حقیقت است آنان که در مسیر حق ایستادگی کردند، نهتنها خود به سرافرازی رسیدند، بلکه مسیر را برای آیندگان نیز هموار ساختند. ازاینرو، پایداری، رمز جاودانگیِ هر حرکت حقطلبانه است.
«پایداری در مسیر ایمان، راهی دشوار و شاق است که گذر از آن، ایثار و ازخودگذشتگی بسیاری را میطلبد. هزینههای امربهمعروف و نهیازمنکر، تلاش برای محافظت از جامعه در برابر فساد و انحراف، و مجاهدت در راه عزت و حمایت از حق، همگی وظایفیاند که پایانی ندارند. هیچ مؤمنی نمیتواند از این مسئولیتها کنارهگیری کند یا خود را از بار آنها برهاند؛ زیرا این تکالیف یا بر او بهصورت فرض عین واجباند، یا بهعنوان فرض کفایی بر دوش او نهاده شدهاند.
این رسالت عظیم، تمام عمر و تلاش انسان را در برمیگیرد؛ و ازآنجاکه نیرو و توان آدمی محدود است، یا باید در راهی صرف شود که زندگی را بهسوی رشد، تعالی و اصلاح سوق دهد، یا در بیهودگی و لغو، هدر رود. مؤمن، بر اساس ایمان و باور خویش، ناگزیر است که توان و استعداد خود را در مسیر ساختن، آبادانی و اصلاح جامعه به کار گیرد؛ چراکه این وظیفه، نهتنها فرمانی الهی، بلکه تعهدی انسانی است که روح و اندیشه را به شکوه و کمال میرساند. تنها در سایه این تعهد، مسیر حق روشن و پایدار باقی خواهد ماند.» (فی ظلال القرآن، با تصرف)
استاد مرحوم محمد غزالی مصری درباره استقامت در مسیر حق، چنین میگوید:
«پایداری بر حق، چیزی فراتر از شناخت، پذیرش، پایبندی، دعوت یا حتی دفاع از آن است؛ چراکه حق، در گذر ایام، همواره غریب و بییار مانده و بسیاری گمان بردهاند که خدمت به حق، تنها در بیان و آشکارساختن آن خلاصه میشود. اما این تصوری نادرست است، زیرا تثبیت حق، همچون دمیدن روح در کالبدی خاموش و به حرکت درآوردن ماشینی ایستا، نیازمند تلاشی مستمر و خستگیناپذیر است.
اگر این کوشش حتی لحظهای متوقف شود، باطل همچون سیلابی سهمگین، آن را در کام خویش فرو خواهد برد و از هستی محو خواهد ساخت. حق برای بقا، به پایداری نیاز دارد، و این پایداری، همان جوهرهی پیروزی و ماندگاری آن است. تنها در سایهی استقامت، حق از گزند نابودی مصون خواهد ماند و مسیر روشن عدالت را در قلب تاریخ حک خواهد کرد.» (محمد الغزالی، الاستعمار أطماع وأحقاد)
آنگاه که نبرد میان حق و باطل به اوج خود میرسد و هر یک از طرفین آخرین توان خود را برای پیروزی به میدان میآورد، لحظهای سرنوشتساز فرامیرسد؛ لحظهای که باطل به نهایت قدرت خویش میرسد، و حق در سختترین آزمون و دشوارترین محنت خود قرار میگیرد. در این نقطهی تحول، ثبات و پایداری، راز ماندگاری حق است. این همان آزمون نهاییِ ایمان مؤمنان است؛ لحظهای که اگر آنان استوار بمانند، مسیر تاریخ دگرگون خواهد شد. از این لحظه، حق در مسیر تعالی و پیروزی گام برمیدارد، و باطل روبهزوال و نابودی میرود و در نهایت، پایان این نبرد به خواست و ارادهی الهی رقم خواهد خورد.
ولَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (آلعمران / ۱۳۹)
«و سست نشوید و اندوهگین مباشید که شما برتر هستید، اگر ایمان داشته باشید.»
این آیه، مسلمانان را به استقامت و پایداری در برابر سختیها و شکستها دعوت میکند و به آنان وعده برتری و پیروزی میدهد، مشروط بر اینکه در ایمان خود ثابتقدم باشند (محمد غزالی مصری)
مسلمان باید با اعتمادبهنفس، استوار و مقاوم بماند و از ابری که در افق ظاهر میشود، هراسی به دل راه ندهد، حتی اگر پس از آن، طوفانی سهمگین پدیدار گردد. بلکه باید با یقین و آرامش انتظار طلوع دوبارهی صفا و روشنی را بکشد، زیرا که نشانههای لطف الهی و آرامش حقیقی، بیگمان فرا خواهند رسید.
خداوند تأکید فرموده که آزمایشهای زندگی، امری ناگزیر و اجتنابناپذیر است، تا انسانها خود را برای مصیبتهای غیرمنتظره آماده سازند. آزمونهای الهی، فرصتی برای پختگی روح و استحکام ایماناند؛ بدینگونه که هنگام مواجهه با بحرانها و چالشهای طاقتفرسا، غافلگیر نشوند و بتوانند با صبر و پایداری، مسیر عزت و سربلندی را ادامه دهند.
هر سختی، گذرگاهی است بهسوی شکوفایی، و هر آزمون، پلی است بهسوی یقین و معرفت. آنان که در برابر دشواریها استوار میمانند، سرانجام پاداش ایمان خویش را خواهند یافت، چراکه حکمت الهی همواره حامی صابران و مقاومان است.
چنانچه در قرآن آمده است:
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنککمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ {سوره محمد (ص) / ۳۱}
«و (همه) شما را قطعاً آزمایش میکنیم تا مجاهدان از شما و صابران را معلوم کنیم، و (اخبار و) احوال شما را بیازماییم.»
این آیه از سوره محمد (ص) بر آزمون الهی تأکید دارد که هدف آن، آشکارساختن حقیقت ایمان، صبر و جهاد در راه خداست. خداوند، بندگان خود را در مسیر زندگی میآزماید تا مجاهدان و صابران از میان آنان نمایان شوند، و واقعیت احوالشان آشکار گردد.
این آزمایشها، نه برای شناخت خداوند از بندگان که برای تعالی خود انسانها و بروز حقیقت نهفته در ایمانشان است. صبر در برابر سختیها، استقامت در برابر چالشها، و مجاهدت در راه حق، نشاندهندهٔ عزم و پایبندی انسان به عبودیت پروردگار است.
این آیه، یادآور آن است که مسیر ایمان، با آزمونهای الهی همراه خواهد بود، و تنها آنان که با صبر، پایداری و مبارزه در راه خدا ایستادگی کنند، به والاترین درجات رضایت الهی دست خواهند یافت. هر آزمایش، پلی است بهسوی رشد و تعالی، و هر سختی، فرصتی برای تثبیت ایمان و یقین در دل مؤمنان.
قال الامام ابن القیم، رحمهالله تعالی:
«البلایا تظهر جواهر الرجال وما أسرع ما یفتضح المدعی» (بدائع الفوائد -۲۳۱/۳)
«ابتلا و آزمایش و مصیبت از جانب الله متعال ذات مردم را آشکار میکند و چه بسیار مدعیانی که بهسرعت در هنگام ابتلا رسوا میشوند.»
این سخن حکیمانه از امام ابن قیم، رحمهالله علیه، حقیقتی ژرف را آشکار میسازد:
ابتلا و آزمایشهای الهی، نهتنها سرشت انسانها را نمایان میکند، بلکه نقاب از چهرهی مدعیانی برمیدارد که در هنگام سختیها، ادعاهایشان رنگ میبازد و حقیقت ذاتشان آشکار میشود.
این همانند گفته شاعر است:
«شبها را پیش از آنکه بر ما بگذرند، میشناختیم؛ و وقتی ما را گرفتار کردند، چیزی بر دانش ما درباره آنها نیفزودند.» (محمد الغزالی، اخلاق اسلامی، ص ۲۲۳)
«قرآن کریم مملو از الگوهای جاودانهی پایداری و مقاومت است؛ نمونههایی که در گذر زمان، همچنان روشناییبخش راه مؤمناناند. ساحران فرعون، اصحاب اخدود، و دیگر پیشگامان حقطلبی، همگی مصداقهایی بینظیر از استقامت در برابر ظلم و ایستادگی در مسیر ایمان هستند.
چه شگفتانگیز است که این درس بیبدیل از پایداری را در میان پیروان حضرت موسی علیهالسلام شاهد باشیم؛ آنان که با پذیرش دعوت حق، با دلی سرشار از یقین، استبداد فرعون را به چالش کشیدند و از هیچ تهدیدی نهراسیدند. آنان ریسمان حقیقت را با ایمانِ استوار در دست گرفتند و حتی زندگی دنیوی را در برابر ارزشهای عقیدتی خویش، بیمقدار شمردند. این نمونههای تاریخی، نشان از آن دارند که حق، هرچند غریب و بییار نماید، اما در سایهی صبر و پایداری، به عزت و سربلندی خواهد رسید. آنان که در راه ایمان استوار میمانند، نهتنها خود به سرافرازی میرسند، بلکه چراغی برای نسلهای آینده میافروزند.
آنان با قدرت گفتند:
﴿فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا، إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللهُ خَیْرٌ وَأَبْقَی﴾ (طه:۷۲-۷۳)
«پس هر حکمی که میخواهی صادر کن، زیرا تنها در همین زندگی دنیوی حکم میکنی. ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهانمان و آنچه را بهزور ما را به انجامش واداشتی، از سحر، بیامرزد، و خدا بهترین و پایدارترین است.» (حسن البنا، مجموعة الرسائل).
این آیه از سوره طه، بیانگر استقامت و پایداری ساحران فرعون در برابر ظلم و تهدید است. آنان که ابتدا در مسیر باطل بودند، با مشاهدهی معجزهی الهی، ایمان آوردند و بر سر این ایمان استوار ماندند، حتی در برابر تهدیدهای فرعون. در این سخن قاطع، آنان به فرعون میگویند که هر حکمی که بخواهد، صادر کند؛ چراکه این احکام، تنها در محدودهی زندگی دنیوی اعتبار دارد و فراتر از آن، قدرتی ندارد.
آنها با ایمان به پروردگارشان، امید به مغفرت الهی دارند تا گناهان گذشتهشان و اعمال ناشایستی را که به اجبار انجام دادهاند، مورد بخشش قرار گیرد.
و در نهایت، این کلام جاودانه تأکید دارد که خداوند، خیر مطلق و پایدارترین حقیقت است؛ حقیقتی که فراتر از ظلم زمینی و قدرتهای ناپایدار دنیوی قرار دارد. این آیه تجلی استقامت در ایمان، رهایی از ظلم، و تسلیم در برابر مشیت الهی است؛ پیامی که نهتنها در تاریخ، بلکه در دل هر انسان حقطلبی زنده میماند.
در زندگی یاران پیامبر محمد (صلیالله علیه و سلم)، نمونههایی بیشمار از پایداری و استقامت دیده میشود؛ و تنها کافی است به وقایع «احد» و «حمراء الأسد» بنگریم تا جلوههای ایمان و ثباتقدم را در میان آنان مشاهده کنیم.
شکست در جنگ احد، آزمونی بود که گوهر ناب شخصیتها را آشکار کرد. در این میدان، مردان و زنانی حضور داشتند که دنیا را با بیاعتنایی پشت سر گذاشته و تنها به خداوند روی آوردند؛ کسانی که هیچ مانعی، آنان را از ایستادگی در راه حق باز نمیداشت. مردانی که در سختترین لحظات، با وفاداری تا آخرین نفس جنگیدند، و زنانی که با شجاعتی بینظیر، به میدانهای دلاوری و فداکاری شتافتند؛ میدانهایی که ناتوانان از آن گریزان بودند، اما این زنان مؤمن، با ارادهای استوار، گام در آن نهادند.
برخی نیز در حالی به شهادت رسیدند که خسته و فرسوده از بار سنگین مبارزه بودند، اما جز یاری خداوند و پیامبرش چیزی در ذهن نداشتند. جنگ احد، خاطراتی جاودانه را در دل مؤمنان حک کرد؛ خاطراتی که هرگز از صفحهی تاریخ ایمان زدوده نخواهد شد و یاد این حادثهی عظیم، تا پایان عمر در قلب پیامبرمان (صلیالله علیه و سلم) زنده ماند.» (محمد الغزالی، نحو تفسیر موضوعی).
تاریخ اسلام به دست انسانهایی نگاشته شد که در ایمان، توکل و استقامت بیهمتا بودند؛ مردان و زنانی که از قدرتهای باطل، نه در شرق و نه در غرب، هراسی به دل راه ندادند. آنان با قلبهایی سرشار از یقین، در برابر سلطهی ظلم ایستادگی کردند و بر وعدهی الهی پیروزی، اعتماد کردند.
این پیشگامان حقیقت، نهتنها در برابر فشارها و تهدیدها تسلیم نشدند، بلکه با اقتدار و ایمان، بنیانهای عدالت و توحید را استوار ساختند. تاریخ، گواهِ فداکاریهای آنان است؛ نامهایی که در صفحات مبارزه و ایمان، درخشان باقی خواهند ماند و چراغی برای آیندگان خواهند شد.
این راه، راه پایداری، اخلاص، و صبوری است؛ راهی که با توکل بر پروردگار، عزت و سربلندی را رقم میزند، و ثابت میکند که قدرت باطل، هرچند ظاهراً عظیم، در برابر استقامت حق، محکوم به زوال است.
﴿قُلْ هُوَ الرَّحْمَٰنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴾ (الملک: 29).
«بگو اوست خداوند رحمان که ما به او ایمان آوردهایم و بر او توکل کردهایم، پس خواهید دانست که چه کسی در گمراهی آشکار است»
در روزگار کنونی، بر دوش مسلمانان - بهویژه آن گروه اندک اما استوار - مسئولیتی عظیم نهفته است؛ اینکه در برابر طوفانهای سهمگینی که ایمان را نشانه گرفتهاند، پایدار بمانند و سست نشوند. این ایستادگی، نه از سر غرور که از توکل بر خداوند سرچشمه میگیرد؛ از یقین به وعدههای پروردگار که حق را در برابر باطل به پیروزی خواهد رساند.
آنان که در راه ایمان ثابتقدم بمانند، خواهند دید که چگونه ترازوی قدرت، به سود اهل یقین خواهد چرخید و چگونه نصرت الهی، پیروزی را به ارمغان خواهد آورد.
و در آن رو، مؤمنان به سبب یاری خداوند، شادمان خواهند شد؛ چراکه حقیقت همواره باقی است، و آنان که در مسیرش پایدار ماندهاند، به عزت و سربلندی خواهند رسید.». (محمد الغزالی، المحاور الخمسة للقرآن الکریم).
خداوند در قرآن کریم، دربارهی خویشاوندان هشدار داده و بر اهمیت پایداری، استقامت، و جهاد در راه خود تأکید فرموده است.
﴿قل إن کان آباؤکم وأبناؤکم وإخوانکم وأزواجکم وعشیرتکم وأموال اقترفتموها وتجارة تخشون کسادها ومساکن ترضونها أحب إلیکم من الله ورسوله وجهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بأمره والله لا یهدی القوم الفاسقین﴾ (التوبة ۲۴)
«بگو اگر پدران، فرزندان، برادران، همسران، خویشاوندان، اموالی که به دست آوردهاید، تجارتی که از کساد شدن آن میترسید، و خانههایی که به آنها دلخوش کردهاید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوبتر است، پس منتظر باشید تا خدا فرمان خود را بیاورد، و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمیکند» (توبه: ۲۴). (فتحی یکن، المتساقطون علی طریق الدعوة)
امام حسن البنا (رحمهالله) اهمیت بسیاری به تربیت عملی در زمینه ثبات و فداکاری میداد. استاد عمر التلمسانی (رحمهالله) درباره او میگوید:
«او آموزههایش را نه در میان سطور کتابها، نه در سخنرانیهای پرشکوه، و نه در نظریههای فلسفی، بلکه در متن زندگی و با عمل به ما آموخت؛ در دل سفرهای دشوار، در گذر از روستاهای دورافتاده، و در میان سختیهایی که استقامت، صبر و پایداری را در وجودمان میپروراند.
پاهایمان در شنزارها و سنگریزههای داغ فرومیرفت، زمینهای مرطوب، گامهایمان را سنگین میکرد و عرقی که از مسیر طولانی بر پیشانیمان مینشست، پارچههایمان از شدت عرق ناشی از راه طولانی و سخت، چنان خیس میشد که میتوانستیم آنها را بفشاریم و آب از آنها فروچکد. شبها را در کنار برادرانمان، روی حصیرهای مساجد به صبح میرساندیم، و اگر پناهگاهی نبود، در گوشهی انبارهای غله مأوا میگرفتیم.
زندگیمان در تنگدستی و سختی میگذشت، غذای اندک و ناچیزمان، ما را به مقاومت و سازگاری وامیداشت. اما تعهد ما، از سختیها فراتر بود؛ چراکه پیمانی که بسته بودیم، ما را ملزم میکرد تا در مسیر آنچه که برخلاف فرامین الهی نبود، ثابتقدم بمانیم. این وفاداری، نه صرفاً یک تعهد، بلکه حقیقتی بود که در قلبهایمان حک شده بود.» (عمر التلمسانی، ذکریات لا مذکرات).
آری، اینچنین بود سرشت و کلام رهبران الهی و هدایتگر؛ مردانی که با ایمان استوار، بصیرت ژرف، و اخلاص بیحد، مسیر حق را برای نسلها روشن ساختند. آنانی که نه در لفظ که در عمل، درس پایداری، استقامت و ایثار را به پیروانشان آموختند.
کلامشان، چراغ راه هدایت بود، و سیرتشان، سرمشقی برای تمامی جویندگان حقیقت؛ چراکه آنان، نهتنها بر عهد الهی استوار ماندند، بلکه با جهاد و فداکاری، مسیر عدالت را در میان سختیها هموار کردند.
یاد و نامشان، همواره در تاریخ ایمان جاودانه خواهد ماند، و راهشان، روشناییبخش دلهای مشتاق حق خواهد بود.
استاد مصطفی مشهور (رحمهالله) میگوید:
«ما به مسلمانی نمونه نیاز داریم که الگوی ثبات در راه دعوت باشد، کسی که با اطمینان، اعتماد و یقین به نصرت الهی، به مسیر خود ادامه دهد، حتی اگر زمان طولانی شود و سالها سپری شود. فرقی ندارد چه سختیها، آزمایشها و آزارهایی در این مسیر پیش آید؛ چرا که همین آزمایشها، خود پیروزی آن مرحله محسوب میشوند و ضعف و رها کردن، عین شکست است.
او باید بداند که پیروزی همراه با صبر است و پس از هر سختی آسانی خواهد آمد. پس باید صبر کند، ثابتقدم باشد و از خداوند صبر، استقامت و پیروزی را طلب کند. همچنین باید بداند که زمان بخشی از درمان است و زمان باید با عمر دعوتها و ملتها سنجیده شود، نه با عمر فردی افراد.
برای کمک به پایداری، برادر داعی باید بداند که مسیر ما - هرچند طولانی و پر از مراحل سخت و موانع بسیار باشد - تنها راهی است که به هدف مطلوب میرسد، همراه با پاداشی عظیم و ثوابی زیبا.» (مصطفی مشهور، القدوة علی طریق الدعوة).
و نیز میگوید:
«ما مسیر دعوت را با جانودل پیمودیم و در دوران آزمونها و فتنهها، شاهد آن بودیم که برخی در برابر موانع سر فرود آوردند و از حرکت بازماندند، و برخی دیگر از جادهی حق منحرف شدند و مسیر را از دست دادند. اما آنچه در این لحظات دشوار، هنگام جهاد، و در رویارویی با دشمنان، روشناییبخش راه مؤمنان بود، چیزی جز استقامت و ثبات قدم نبود.
استقامت در این لحظات، نهتنها نشان از ایمان حقیقی دارد، بلکه نیرویی است که انسان را از لغزشهای مسیر حفظ میکند و او را به عزت و سربلندی میرساند. تنها کسانی که در این راه ثابتقدم باقی بمانند، به پاداش صبر و اخلاص خواهند رسید، چراکه ایمان، در بوتهی آزمایشها است که صیقل مییابد و به شکوهی جاودانه دست مییابد.
﴿ولما برزوا لجالوت وجنوده قالوا ربنا أفرغ علینا صبرا وثبت أقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین فهزموهم بإذن الله﴾ (البقرة:۲۵۰)
«و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیانش صفآرایی کردند، گفتند: پروردگارا، بر ما صبر فروریز، گامهای ما را استوار گردان، و ما را بر قوم کافران پیروز کن. پس آنان را به اذن خداوند شکست دادند.»
داستان طالوت و جالوت، نمونهای برجسته از چگونگی پشت سر گذاشتن موانع، حفظ ثبات و ادامهی مسیر با استقامت و ایمان است.» (مصطفی مشهور، مقومات رجل العقیدة)
وی همچنین میگوید: «یکی از مهمترین عوامل تقویت پایداری و استقامت، سنجش تفاوت میان عذاب الهی و فتنهها و آزارهایی است که از سوی مردم میرسد. این مقایسه پرده از حقیقتی بزرگ برمیدارد: آزمونهای دنیوی در برابر مجازات الهی ناچیزند، و تحمل سختیهای ناشی از ستم و فتنهی انسانها، راهی بهسوی نجات و رحمت خداوند است.
رنجی که از سوی مردم وارد میشود، گذرا و محدود است، اما عذاب الهی، پیامد سرپیچی از حق و غفلت از فرمان پروردگار است. از همین رو، نباید فتنههای دنیوی را همسنگ عذاب الهی دانست، بلکه باید آنها را فرصتهایی برای اثبات ایمان، استقامت و تقرب به خداوند تلقی کرد. هر سختیای که در مسیر حق تحمل شود، گامی بهسوی رضایت الهی و رهایی از مجازات اخروی است و نباید فتنه و آزمایش مردم را بهاندازه عذاب خدا در نظر گرفت.
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آَمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ﴾ (عنکبوت: ۱۰)
«وازمیان مردم کسانی هستند که میگویند به خدا ایمان آوردهایم، ولی هنگامی که در راه خدا اذیت و آزار میبینند، آزاری که از سوی مردم به آنها میرسد را همانند عذاب خدا میپندارند و اگر یاری از سوی پروردگارت برسد، خواهند گفت: ما نیز با شما بودیم. آیا خداوند به آنچه در دلهای مردم عالمیان است، آگاهتر نیست؟» (مصطفی مشهور، طریق الدعوة بین الأصالة والانحراف).
فرجام نیک از آنِ پرهیزگاران
در یکی از مجالس، جوانی با دل آکنده از درد نزد من آمد و با لحنی آمیخته به شگفتی و اندوه پرسید: چرا همیشه احساس میکنیم که حق دیر میآید؟ چرا خیر از همان آغاز پیروز نمیشود، و باطل بیدرنگ شکست نمیخورد؟
به او گفتم: زیرا خداوند این جهان را بر اساس حکمت و تربیت بندگانش بنا نهاده، نه بر وفق شتاب و خواستههای عجولانهی انسانها. این هستی، مدرسهای است که در آن، صبر و استقامت معنا مییابد و حقیقت از میان آزمونها آشکار میشود.
آیا تابهحال اندیشیدهای که چرا پیامبر اکرم (صلیالله علیه و سلم) در میان قومی که از همان ابتدا به او ایمان بیاورند، مبعوث نشد؟ چرا باید طرد میشد، محاصره میگردید، گرسنگی میکشید و با دشمنان درگیر میشد؟
زیرا خداوند میخواهد به ما بیاموزد که حق، نه بهواسطهی قدرت ظاهری، بلکه با ثبات قدم و صبر پیروز میشود. حق در برابر مسیر طولانی از پای نمیافتد، بلکه با استقامت، بالندهتر و آشکارتر میگردد.
ملتها در یک شب بنا نمیشوند، دلها در یک ساعت پاک نمیگردند، و باطل صرفاً به دلیل خستگی ما از آن سقوط نمیکند. باطل هنگامی نابود میشود که ریشههایش از میان برداشته شود، و زمانی که مردمان، پس از آزمونهای طولانی، آمادهی حمل امانت الهی شوند.
پس مبادا طولانیشدن مسیر، تو را فریب دهد و گمان کنی که پایان دور است. مبادا تأخیر در گشایش، تو را به فراموشی کشاند و از یاد ببری که خداوند وعدهای به بندگانش داده که هرگز خلف نخواهد شد.
استاد محمدمهدی عاکف (رحمهالله) میفرماید:
«عزت دعوت اسلامی بر پایهی استقامت، فداکاری، یقین و شجاعت بنا میشود، و همین اصول آن را در برابر سختیها پیروز و غالب میگردانند. اگر هر مسلمان تنها دغدغهی حفظ امنیت شخصی خود را داشته باشد و در برابر دشمنان حق ایستادگی نکند، میدان مبارزه بیدفاع خواهد ماند و ظالمان و مستبدان، بدون هیچ مانعی، به ستم خود ادامه خواهند داد؛ بدون آنکه کسی در برابرشان مقاومت کند، آنها را به چالش بکشد یا پرده از ظلمشان بردارد.
طلب امنیت در لحظات خطر، اگر از سوی خداوند - مالک ملک و ملکوت، پروردگار عزت و جبروت - مقدر نشده باشد، به خواهان آن نخواهد رسید، هرچند که خود را به مداهنه (تسلیم در برابر ظلم) و نفاق آلوده کند.
این پیام، یادآور حقیقتی ژرف است: اینکه پایداری، مبارزه و ایثار در راه دعوت، از ارکان حیاتی مقابله با ظلم و ستماند، و امنیت حقیقی، تنها از جانب خداوند حاصل میشود. پس تلاش در راه حق، وظیفهای است که هیچگاه نباید از آن رویگردان شد، چراکه همین استقامت، راز پیروزی و سرافرازی است.» (محمدمهدی عاکف، رسالة الهجرة المبارکة إعداد وجهاد)
افول تمدن غربی و صعود تمدن اسلامی
استاد محمدمهدی عاکف معتقد است که تمدن غربی پس از دستیابی به اوج دستاوردهای خود، اکنون وارد مرحلهای از کاهش قدرت و نفوذ شده است که ممکن است ناشی از مشکلات اخلاقی، اجتماعی، یا فرهنگی باشد. در مقابل، تمدن اسلامی به واسطه پایداری و مقاومت در برابر چالشها، بهتدریج در حال پیشرفت و رشد است.
وی در جایی میگوید:
«منحنی تمدن غربی پس از دستیابی به اوج دستاوردهای خود، اکنون در حال افول است. در مقابل، منحنی ساخت تمدن اسلامی، به واسطه موفقیت در پایداری و مقاومت، در حال صعود است. ما هرگز ناامید نخواهیم شد، چرا که ناامیدی از اخلاق مردان نیست.»
این متن به امیدواری، پایداری و اعتماد به مسیر تمدن اسلامی اشاره دارد و اهمیت مقابله با چالشها و ادامهدادن مسیر پیشرفت را یادآور میشود. (رسالة بین الحاضر والمستقبل)
او بر امید و عدم تسلیمشدن در برابر سختیها و چالشها تأکید کرده، و ناامیدی را مردود میداند و معتقد است که این ویژگی از اخلاق و شخصیت مردان بعید است. این جمله نشان میدهد که پایداری، تلاش و ایمان و امید به موفقیت، عناصر اصلی برای احیای تمدن اسلامی و مقابله با مشکلات و چالشهای پیشرو هستند.
این باور ایشان در واقع دعوتی است به منظور حفظ روحیه مقاومت و امیدواری در مسیر احیای ارزشها و اصول اسلامی در برابر روندهای نزولی تمدن غربی و آمادگی برای مواجهه با مشکلات آینده .
وی میگوید:
«ای برادران مقاوم! ای آنان که در فلسطین، غزه و الخلیل، با صبر و استقامت در برابر سختیها ایستادهاید! بدانید که هر مرحلهای از مبارزه، پیروزی مخصوص به خود را دارد؛ و گاه، پیروزی نه در غلبهی ظاهری که در پایداری بر اصول، حفظ حقوق و آمادهسازی برای آینده نهفته است.
هنگامی که ظلم شدت میگیرد، محاصره ظالمانه سنگینتر میشود، و دشمن با همراهی برخی از هموطنان ما فشارها را افزایش میدهد؛ و زمانی که درد ناشی از ظلم نزدیکان، جان را میفشارد، این همان لحظهای است که پایداری معنا مییابد. در چنین شرایطی، ایستادگی بر حقیقت، خود پیروزی است؛ چراکه حق، با استقامت زنده میماند و در نهایت غلبه میکند.
باید بر ضعفهای درونی، بر سستی ارادهها، بر وسوسههای شیطان و بر جدالهای منافقان چیره شد. چراکه این جهاد نهتنها در میدانهای نبرد که در قلبها نیز جریان دارد و آنان که درون خود را از تزلزل پاک میکنند، در بیرون نیز در برابر دشمنان، استوار خواهند ماند.
ثبات قدم، راز سربلندی است، و آینده از آنِ آنان خواهد بود که در برابر آزمونها، استوار بمانند.» (رسالة ثبات حتی النصر).
این بخش از گفتهی ایشان، به اهمیت پایداری، مقاومت و عدم تسلیم در شرایط سخت اشاره دارد، بهویژه برای کسانی که در خط مقدم مبارزه، مانند فلسطین، قرار دارند.
استاد عاکف با تأکید بر «پیروزی مرحلهای»، مفهوم متفاوتی از پیروزی را ارائه میدهد؛ این پیروزی الزاماً شامل غلبه نظامی یا سیاسی نیست، بلکه به معنای ثابت قدمی بر اصول، استواری در مسیر حق، و عدم چشمپوشی از حقوق اساسی است.
بهخصوص در شرایطی که ظلم و محاصره شدت میگیرد و حتی دشمن با کمک برخی از افراد نزدیک (که بهنوعی هموطن یا همدین هستند) بر مظلومان فشار میآورد،
استاد معتقدند که تحمل این سختیها و مقاومت در برابر وسوسهها و جدالهای منافقان، خود نوعی پیروزی بوده، و این پایمردی و استقامت، بستری برای مراحل بعدی مبارزه و مقاومت فراهم میکند.
این سخن ایشان بهوضوح نشان میدهد که مبارزه برای عدالت و حق نهتنها شامل مقابله با دشمن خارجی است، بلکه نیازمند نبردی درونی برای تقویت ایمان، عزتنفس و پایداری است.
صبر و استقامت در راه حقیقت
دکتر محمد بدیع (فک الله اسره) میگوید:
«صبر زیبا» در معنای عملی خود، پذیرش و تحمل تمام سختیها و چالشها در مسیر احیای امت است؛ صبری که نه با ضعف و درماندگی، بلکه با عزت و استواری همراه باشد.
راه ساخت و نوسازی امت، چه از حیث ایمان، چه از جنبهی اندیشه و عمل، راهی دشوار و مملو از آزمونها و ابتلائات است. این مسیر، جز با استقامت بر اصول، پایبندی به روشهای صحیح، و یقین به وعدهی الهی برای صابران پیموده نمیشود.
خداوند در کلام خویش، بشارت صابران را داده و هشدار خود را به ظالمان و مستبدان ابلاغ کرده است. از همین رو، هر سختیای که در این مسیر تحمل شود، نه یک شکست، بلکه بخشی از پیروزی بزرگ و تحقق وعدهی الهی است. صبر زیبا، رمزی است برای استقامت و پاداش آن، چیزی جز عزت، پیروزی و رضایت پروردگار نخواهد بود.» (محمد بدیع، رسالة النصر مع الصبر).
در مسیر دشوار تلاش برای اعتلا و احیای ارزشها و اصول امت اسلامی، صبر، ثبات، امید، ایمان و یقین به وعدهی الهی، سنگ بنای عبور از چالشهای پیشرو هستند. این راه که لبریز از آزمونها و سختیهاست، پیمودنی است تنها به دست کسانی که بر اصول استوار میمانند و راه حق را، بیاعتنا به موانع، با صلابت ادامه میدهند.
مسیر «طریق البناء» - راه ساخت و نوسازی امت - سخت و طولانی است، اما آنکه در آن پایدار بماند، در نهایت به مقصد خواهد رسید. ایمان به وعدهی الهی، پایبندی به روشهای صحیح، و استقامت در برابر دشواریها، چراغ راهی است که این مسیر را، از تنگناها به پیروزی میرساند. پس پایداری، نه صرفاً یک انتخاب، بلکه برای تحقق عزت امت و تحقق وعدهی خداوند امری ضروری است .
دکتر بدیع (فک الله اسره) به نکته مهمی اشاره میکند که مسیر پیشرفت و احیای امت اسلامی ذاتاً همراه با چالشهای بزرگ و آزمایشهای دشوار است.
این موضوع نشان میدهد که این مسیر نه تنها نیازمند تلاش و کوشش عملی است، بلکه نیازمند قدرت درونی و معنوی و ایمان وباور قوی به وعدههای خداوند است.
وی همچنین با اشاره به وعدههای الهی برای صابران و هشدار خداوند به ظالمان و مستبدان، مخاطبان را به حفظ امید و اطمینان تشویق میکند. این پیام نشاندهنده یک نگاه عمیق و گسترده به تلاشهای جمعی برای بهبود وضعیت امت اسلامی است و بر ارزشهای معنوی و اصول اخلاقی در مواجهه با چالشها تأکید میفرماید.
این سخن در واقع فراخوانی برای تمامی مسلمانان بوده که برای غلبه بر سختیها و عبور موفقیتآمیز از گردنهها و عقبهای مشکلات و رنجها، بر اصول فکری و ایمانی خود پایدار باشند و مسیر صحیح را بر اساس فهم دقیق از قرآن سنت و سیرهی صحیح نبوی و سلف صالح دنبال کنند، چرا که خداوند برای تلاشهای صادقانه و صبر جمیل، پاداش بزرگ و نصرت عظیمی در نظر دارد.
اللهم نسالک الثبات علی الأمر والعزیمة علی الرشد
آمین یا رب العالمین.
منـابع استفاده شده برای ترجمه و تحقیق:
۱. قرآن کریم
۲. حسن البنا، رسائل بیداری اسلامی، ترجمه: مصطفی اربابی، نشر احسان
۳. سید قطب، فى ظلال القرآن،
۴. حسن البنا، مذكرات الدعوة والداعية (ترجمه فارسی)
۵. محمد الغزالى، الاستعمار أطماع وأحقاد
۶. ابن قیم، بدائع الفوائد
۷. محمد الغزالى، اخلاق اسلامی، ص ۲۲۳
۸. محمد الغزالى، المحاور الخمسة للقرآن الكريم
۹. محمد الغزالى، نحو تفسير موضوعى
۱۰. جمعة أمین، الثبات والدعاة
۱۱. محمد بديع، رسالة النصر مع الصبر
۱۲. محمد مهدی عاکف، رسالة ثبات حتى النصر
۱۳. مصطفى مشهور، القدوة على طريق الدعوة
۱۴. حسن البنا، مجموعة الرسائل
۱۵. محمد مهدی عاکف، رسالة الهجرة المباركة: إعداد وجهاد
۱۶. محمد مهدی عاکف، رسالة بين الحاضر والمستقبل
۱۷. فتحى يكن، المتساقطون على طريق الدعوة
۱۸. مصطفى مشهور، مقومات رجل العقيدة
۱۹. علی عبدالحلیم محمود، رکن الثبات
۲۰. یوسف قرضاوی، اخوان المسلمین (هفتاد سال دعوت و جهاد)
نظرات